بررسی و مقایسه تطبیقی ترجمه های مختلف رمان «بیگانه»
رمان کوتاه «بیگانه» مشهورترین اثر آلبر کامو است که در سال 1942 منتشر شد. بیگانه تاکنون به بسیاری از زبان های دنیا ترجمه شده است و افتخارات فراوانی را برای آلبر کامو به ارمغان آورده است. رمان بیگانه در صدر لیست 100 رمان برتر روزنامه لوموند قرار دارد و آلبر کامو نیز، در سال 1957 موفق به دریافت جایزه نوبل ادبیات شد. رمان بیگانه در مکتب ادبی ابزوردیسم (عبث گرایی) قرار می گیرد. این اثر زبانی ساده، خلاصه و روان اما محتوایی عمیق، فلسفی و روانشناسانه دارد.
رمان بیگانه با ترجمۀ لیلی گلستان (نشر مرکز)
لیلی گلستان فرزند ابراهیم گلستان، یکی از مترجمان باسابقه و خوب ایرانی است که موفق به دریافت جایزه شوالیه ادب و هنر فرانسه نیز شده است. لیلی گلستان از زبان فرانسوی ترجمه می کند و ترجمۀ آثار بسیاری از بزرگانی همچون ایتالو کالوینو و رومن گاری را در کارنامه دارد.
خانم گلستان رمان «بیگانه» را از زبان فرانسه به صورت مستقیم ترجمه کرده است. اولین چاپ این ترجمه در انتشارات مرکز صورت گرفته و به سال 1386 بر میگردد؛ که به این دلیل، شاهد ترجمه ای نسبتا جدیدی هستیم. متن ترجمه از دقت بسیار بالایی برخوردار است و لحن نویسنده نیز، به خوبی منتقل شده است. یکی از ویژگی های مثبت این ترجمه نسبت به بقیه ترجمه ها، کمتر بودن میزان حذفیات رمان است. مترجم در پانویسی ها، نام های لاتین اسامی خاص را آورده است. در ابتدای رمان، مقدمه ای بسیار مفصل (حدود یک سوم حجم کتاب)، که شامل چندین مقاله راجع به کامو و رمان بیگانه است، آورده شده است که خواندن آن پس از مطالعۀ متن رمان، حتما پیشنهاد می شود.
رمان بیگانه با ترجمۀ علی اصغر خبره زاده و جلال آل احمد (نشر امیرکبیر، نگاه، علمی و فرهنگی)
جلال آل احمد و علی اصغر خبره زاده از قدیمی ترین مترجمان ایرانی هستند. این ترجمه از کتاب بیگانه نیز از زبان فرانسوی و به صورت مستقیم ترجمه شده است اما، ترجمه ای بسیار قدیمی است و اولین چاپ آن به سال 1345 بر می گردد. زبان ترجمه تا حدی قدیمی شده است اما به طور کلی، روان و خوش خوان است. علارغم ترجمۀ مستقیم، لحن خلاصه وار و تلگرافیِ کامو در برخی موارد خوب منتقل نشده است و متن ترجمه نیز، اندکی از نوشتار اصلی نویسنده فاصله گرفته است. این ترجمه نیز مانند ترجمۀ لیلی گلستان حذفیات کمی دارد. پانویسی خاصی در رمان به چشم نمی خورد و نیازی هم به آن احساس نمی شود. در ابتدای کتاب نیز، مقدمه ای بسیار خواندنی از ژان پل سارتر برای رمان آورده شده است.
رمان بیگانه با ترجمۀ خشایار دیهیمی (نشر ماهی)
خشایار دیهیمی از مترجمان با سابقه و کهنه کار آثار ادبی و فلسفی است. دیهیمی از زبان انگلیسی به فارسی ترجمه می کند و تاکنون بیش از 100 اثر ترجمه شدۀ او چاپ شده است. دیهیمی از مشهورترین مترجمان ایرانی است که در کنار ترجمه، به انواع مختلف کارهای ادبی مانند ویراستاری و نقد نیز مشغول است.
آقای دیهیمی رمان «بیگانه» را از روی سه نسخۀ انگلیسیِ رمان و با تطبیق با متن فرانسویِ آن ترجمه کرده است. اولین چاپ این ترجمه نیز در سال 1388 و توسط انتشارات ماهی منتشر شده است و مانند ترجمۀ لیلی گلستان، با ترجمه نسبتا جدیدی مواجه هستیم. کیفیت انتقال لحن و دقت ترجمه در این نسخه بسیار خوب است و نثر آن، بسیار روان، دل نشین و خوش خوان است. در این نسخه هیچگونه پانویسی خاصی مشاهده نمی شود و همچنین، پس گفتاری بسیار کوتاه و خواندنی از آلبر کامو، در انتهای رمان ترجمه شده است.
رمان بیگانه با ترجمۀ پرویز شهدی (نشر مجید)
پرویز شهدی از مترجمان خوب و باسابقۀ زبان فرانسه به فارسی می باشد. او در رشته ی ادبیات تطبیقی در دانشگاه سوربن فرانسه تحصیل کرده است. پرویز شهدی تاکنون، آثار بسیاری را از نویسندگانی همچون آلبر کامو و فئودور داستایفسکی ترجمه کرده است.
ترجمۀ آقای شهدی از رمان «بیگانه» نیز از زبان فرانسه و به صورت مستقیم صورت گرفته است. این ترجمه نیز ترجمه ای نسبتا جدید است و توسط انتشارات مجید به چاپ رسیده است. متن این ترجمه نسبت به بقیه ترجمه ها تا حدی ادبی تر است و از زبان فارسی پاکیزه تر در آن استفاده شده است؛ که این نکته بنابر سلیقۀ خواننده، می تواند منفی یا مثبت باشد. به طور کلی این نسخه از دقت بالایی برخوردار است و انتقال لحن نویسنده به خوبی انجام شده است. در این نسخه از رمان نیز، پانویسی مشاهده نمی شود. در ابتدای کتاب، پرویز شهدی پیشگفتاری خلاصه و زیبا برای کامو و آثارش نوشته است.
رمان بیگانه با ترجمۀ محمدرضا پارسایار (نشر هرمس)
محمدرضا پارسایار از مترجمان خوب آثار فرانسوی به فارسی است که ترجمۀ آثار بزرگی همچون «بی نوایان» از ویکتور هوگو و «تهوع» از ژان پل سارتر را در کارنامه دارد.
اولین چاپ ترجمۀ پارسایار از رمان «بیگانه» در سال 1388 و در انتشارات هرمس به چاپ رسیده است و این نسخه نیز از زبان فرانسه و به صورت مستقیم ترجمه شده است. ترجمۀ آقای پارسایار، همانند دیگر ترجمۀ های مستقیم، دقت بسیار خوبی دارد. یکی از ویژگی های مثبت این ترجمه، نزدیک بودن هرچه تمام ترِ متن به نوشتار اصلی کامو، در عین روان بودن آن و امانتداری مترجم است. در این ترجمه چند پانویسی مشاهده می شود که برای درک بهتر برخی اصطلاحات رمان بسیار مفید است. در ابتدای کتاب مترجم، برای آلبر کامو و آثارش، پیشگفتاری خلاصه و مفید نیز نوشته است.
رمان بیگانه با ترجمۀ پریسا قبادی اصل (نشر روزگار)
ترجمۀ پریسا قبادی اصل یکی از جدیدترین ترجمه های رمان «بیگانه» است که در انتشارات روزگار به چاپ رسیده است. خانم قبادی اصل این رمان را، علارغم وجود ترجمه های بسیار دقیق، به صورت مستقیم و از زبان فرانسه ترجمه کرده است. دقت و کیفیت این ترجمه، نسبت به دیگر ترجمه های خوب، کمتر است. متن و لحن رمان در برخی موارد از نوشتار اصلی، اندکی فاصله گرفته است. در این نسخه، جز پیشگفتار مترجم برای ترجمه اش، هیچگونه پانویسی، مقدمه، موخره یا تفسیری دیده نمی شود.
بخشی از متن شش ترجمۀ مختلف رمان بیگانه
ترجمۀ لیلی گلستان:
«من هم حس می کنم حاضرم از نو زندگی کنم. در برابر این شب مملو از نشانه ها و ستاره ها، انگار این خشم عظیم مرا از بدی منزه و از امید تهی کرده بود. برای اولین بار خودم را به دست بی تفاوتیِ پرمهر دنیا سپردم آن را بسیار شبیه خودم و بسیار برادرانه دیدم و حس کردم خوشبخت بوده ام و هنوز هم خوشبختم.»
ترجمۀ پرویز جلال آل احمد و علی اصغر خبره زاده:
«من نیز خود را آماده این حس می کردم که همه چیز را از سر بگیرم. مثل اینکه خشم بیش از اندازه مرا از درد تهی و از امید خالی ساخته بود. برای اولین بار خود را به دست بی قیدی و بی مهری جذاب دنیا سپردم. و از اینکه درک کردم دنیا این قدر به من شبیه است و بالاخره این قدر برادرانه است، حس کردم که خوشبخت بوده ام و باز هم خواهم بود.»
ترجمۀ خشایار دیهیمی:
«و من هم احساس کردم آماده ام تا زندگی ام را از سر بگیرم. انگار آن فوران مرا شسته بود و زشتی هایم را پاک کرده بود، مرا از شر امیدهایم خلاص کرده بود، و در آن شب جان گرفته از ستاره ها و نشانه ها، برای اولین بار خودم را آسوده سپردم به بی اعتنایی مهربان دنیا.»
ترجمۀ پرویز شهدی:
«من هم احساس کردم آماده ام زندگی را از سر بگیرم. این خشم شدید همۀ ناراحتی ها را از وجودم زدوده بود. در برابر این شب پرنشانه و پرستاره، برای اولین بار بدون هیچ امیدی قلبم را به روی این بی تفاوتی محبت آمیز دنیا گشودم.»
ترجمۀ محمدرضا پارسایار:
«و من هم احساس کردم آماده ام تا زندگی را از سر بگیرم. در این شب سرشار از نشانه ها و ستاره ها، انگار این خشم فراوان مرا از بدی پیراسته و از امید تهی کرده بود. برای اولین بار، دلم را به روی بی تفاوتی پرمهر دنیا گشودم.»
ترجمۀ پریسا قبادی اصل:
«و من نیز احساس کرده آماده ام همه چیز را از سر بگیرم. این شب آکنده از نشانه ها و ستاره ها گویی این خشم بیش از حد پاک مرا از درد و از امید خالی ساخته بود. برای اولین بار خود را به دست بی تفاوتی پرمهر دنیا سپردم.».