logo
تکنیک جریان سیال ذهن در آثار ادبی و معرفی بهترین کتاب ها و نویسندگان
2

تکنیک جریان سیال ذهن در آثار ادبی و معرفی بهترین کتاب ها و نویسندگان

تکنیک جریان سیال ذهن چیست

جریان سیال ذهن تکنیک و روشی ادبی است که به دلیل استفاده گسترده از آن در مکتب های مدرنیسم، سورئالیسم و به خصوص رئالیسم جادویی، به تعریف «ژانر ادبی» نزدیک است؛ اما برخی، آن را به اشتباه «سبک» دانسته اند. این اصطلاح را برای اولین بار “ویلیام جیمز” (روانشناس) در سال 1890 برای توصیف جریان مداوم دریافت ها، اندیشه ها و احساسات ذهنِ بیدار به کار برد. نویسنده با استفاده از تکنیک جریان سیال ذهن سعی می کند وقایع و صحنه های روایت را همانطور که در ذهن شخصیت های داستان جریان می یابند، بازگو کند. در این تکنیک زمان، مقوله ای کاملا ذهنی، نسبی و غیر خطی است. در ادامه تعدادی از کتاب ها و آثار برتر ادبی با تکنیک جریان سیال ذهن بررسی می شوند.

 

بهترین کتاب ها و نویسندگان تکنیک جریان سیال ذهن

اولیس اثر جیمز جویس

«اولیس» بزرگ ترین اثر جیمز جویس است که در سال 1922 منتشر شد. رمان اولیس یکی از پرچم داران سبک جریان سیال ذهن و مکتب مدرنیسم است که به آن لقب «نماد و چکیده مکتب ادبی مدرنیسم» را داده  اند. نام این رمان و همچنین بسیاری دیگر از نام ها و وقایع داخل آن، از روی حماسه «اودیسه» از «هومر» اقتباس شده است.

https://media.chibekhoonam.net/2024/04/products-Desktop.webp

جیمز جویس در این رمان حجیم و ماجراجویانه، روایت اتفاقات و ملاقات های شخصی به نام “لئوپُلد بلوم” را در روزی معمولی، 16 جولای، نقل می کند. تمامی وقایع حیرت انگیز و زیاد این رمان تنها در یک روز اتفاق می افتد. لئوپلد بلوم پیرمردی یهودی است که برای هواخوری به خیابان های شهر دوبلین پناه آورده است و از طرفی، روشن فکری به نام “استیون دِدالوس” را ملاقات می کند. وقایع کتاب اولیس حول محوریت سه شخصیت لئوپلد، ددالوس و مالی بلوم (همسر لئوپلد) ساخته و پرداخته شده است. هر فصل از این رمان شاهکار، به سبک و سیاقی متفاوت نوشته شده است و در جای جای رمان، می توان انتقاد ها و تأمل های عظیم نویسنده نسبت به مسائل سیاسی، تاریخی، اجتماعی و فرهنگی جوامع انسانی را مشاهده کرد. خواندن رمان بزرگ اولیس، یکی از چالش برانگیزترین و در عین حال بهترین تجربیات یک کتاب خوان خواهد بود.

 

خانم دالاوی (دَلُوِی) اثر ویرجینیا وولف

کتاب «خانم دالاوی» رمانی از ویرجینیا وولف است که در سال 1925 برای اولین بار منتشر شد. این رمان ابتدا «ساعت ها» نام داشته و متشکل از دو داستان «خانم دالاوی و خیابان باند» و «نخست وزیر» است. ویرجینیا وولف، در کنار جیمز جویس، از نویسندگان انگلیسی پیشگام مکتب مدرنیسم و استفاده از تکنیک جریان سیال ذهن بود. همچنین، وولف را یکی از اولین زنان پیشگامِ مکتب فمنیسم، به خصوص در ادبیات می دانند و رمان های «به سوی فانوس دریایی» و خانم دالاوی را نیز از مهم ترین آثار او در راستای فمنیسم بر می شمارند. رمان خانم دالاوی اولین تجربه استفاده از سبک جریان سیال ذهن توسط وولف در یک اثر بلند است. دغدغه های زنان و فمنیستی، انسانیت، تأملات ذهنی، تمایلات ته نشین شده، عشق و روزمرگی انسان ها از جمله موضوعاتی هستند که وولف در این رمان به آن ها می  پردازد.

داستان خانم دالاوی در یک صبح تا شب، پس از جنگ  جهانی اول روایت می شود. “خانم دالاوی” به مناسبت تهیه گل برای مهمانی شب، راهی پرسه زنی در محله های لندن می شود و سیل خاطرات او از گذشته های دور و نزدیک، به ذهن او هجوم می آورند. در لا به لای خاطرات کلاریسا دالاوی، از عشق و علاقۀ او به “پیتر والش” و عدم تمایل “کلاریسا” نسبت به شوهر فعلی  اش “ریچارد دالاوی” می خوانیم. او در حین پرسه زنی و پس از بازگشت به خانه، پیتر را ملاقات می کند.

 

خشم و هیاهو اثر ویلیام فاکنر

رمان «خشم و هیاهو»، معروف ترین اثر ویلیام فاکنر می باشد که برای اولین بار، در سال 1929 منتشر شده است. عنوان کتاب خشم و هیاهو از قسمتی از متن نمایش نامه «مکبث» اثر شکسپیر اقتباس شده است. ویلیام فاکنر برنده جوایز متعددی شده است که مهم ترین آن ها، نوبل ادبیات در سال 1949 و دو جایزه پولیتزر می باشد.

رمان خشم و هیاهو روایت زندگی خانواده ای به نام “کامپسون” را نقل می کند. روایت رویدادها در این رمان تا فروپاشی و نابودی این خانواده پیش می رود. این رمان در قالب مکتب ادبی رئالیسم جادویی و سبک جریان سیال ذهن نوشته شده است و چهار فصل و چهار راوی متفاوت دارد! راوی فصل اول “بنجی کامپسون” است که به دلیل مشکل ذهنی، نمی تواند افکار و خاطرات اش را بر اساس ترتیب زمانی اتفاق افتادن آن ها نقل کند. راوی فصل دوم “کوئنتین کامپسون” است که زمان را مانند قفسی ملال آور می پندارد و تصمیم به خودکشی گرفته است. راوی فصل سوم “جیسون کامپسون” است که فردی است منفعت طلب با رفتارهای جنون آمیز. اما در فصل آخر خدمتکار خانواده کامپسون، خودِ دیگر نویسنده، شروع به راوی گری می­کند. او با زیرکی هرچه تمام تر سعی بر نگهداری خانواده کامپسون از فروپاشی کامل دارد؛ اما آیا موفق می شود؟

 

در راه اثر جک کرواک

رمان «در راه» یکی از مشهورترین آثار جک کرواک است که برای اولین بار در سال 1957 منتشر شد. این رمان بر اساس سفرهای کرواک و دوستش به نقاط مختلف ایالات متحده آمریکا ساخته و پرداخته شده است. بسیاری از منتقدان این رمان را یکی از آثار پیشگام و بزرگ در ادبیات نسل بیت و ضد فرهنگ دهه 60 آمریکا می دانند. همچنین، سایت مدرن لایبرری و مجله تایمز رمان در راه را در بین لیست 100 رمان برتر انگلیسی زبان خود قرار داده اند.

در راه در واقع روایت سفرهای دو شخصیت اصلی رمان است؛ “سَل پردایس” و “دین ماریارتی”. این دو نفر روحیه بسیار ماجراجویانه ای دارند و سعی می کنند از هرگونه چارچوب اخلاقی دوری کنند. پردایس و ماریارتی به سبکی کولی وار و شوخ و شنگ به سفر دور کشور آمریکا می پردازند. مسائلی مثل موسیقی، هنر، مواد مخدر و روابط جنسی از مهم ترین مفاهیمی است که نویسنده در خلال روایت سفرها به آن ها می پردازد.

 

ناهار لخت اثر ویلیام سوارد باروز

رمان «ناهار لخت» یکی از بحث برانگیزترین و تاثیر گذار ترین آثار ادبی معاصر در قالب مکتب ادبی پست مدرنیسم و سورئالیسم می باشد. این رمان را ویلیام سوارد باروز، نویسنده هنجارشکن آمریکایی در سال 1959 نوشته است. ناهار لخت سبک نوشتاری بسیاری خاصی دارد. این رمان از تکه نوشته هایی کوتاه و کم ارتباط به هم تشکیل شده است که در آن ها، رویدادها، مکان ها و حالات مختلفی از شخصیت اصلی داستان، معتادی به نام “ویلیام لی” بازنمایی می شوند. بسیاری از تجربیات رمان ناهار لخت بر اساس زندگی واقعی نویسنده نوشته شده اند که این امر موجب تاثیر دو چندان مطالب تند و انتقادی رمان بر مخاطبانش می شود.

رمان ناهار لخت به طور کلی خط داستانی ثابتی ندارد و صرفا ماجراجویی های ویلیام لی (با نام های مستعار بسیار زیاد) در سفرش از آمریکا به مکزیک را بیان می کند. طی این نوشته های پراکنده، ویلیام سوارد باروز به بسیاری از معضلات بزرگ جامعه معاصر نقد وارد می کند و در خلال نثر رکیک و گزنده رمان، اثری هنری-تخیلی و در عین حال بسیار جدید را خلق می کند.

 

گرسنه اثر کنوت هامسون

کتاب «گرسنه» نام اولین رمان کنوت هامسون، نویسنده مشهور نروژی است که در سال 1890 برای اولین بار منتشر شد. این رمان را آغازگر دوره جدیدی در ادبیات قرن بیستم می دانند. بسیاری هامسون را «پدر ادبیات مدرن» و یا حتی «پدر ادبیات پست مدرن» خوانده اند. عجیب نیست که این نویسنده الگوی نویسندگانی مانند «جان فانته» و «بوکوفسکی» بزرگ بوده است. «توماس مان»، «فرانتس کافکا»، «ماکسیم گورکی»، «هرمان هسه» و «ارنست همینگوی» از جمله نویسندگان بزرگ دیگری هستند که از هامسون تاثیر پذیرفته اند. کنوت هامسون نویسنده بسیار بزرگی بود و حتی موفق به دریافت جایزه نوبل ادبیات در سال 1920 نیز شد اما به دلیل حمایت سیاسی اش از حزب نازی، به نویسنده منفوری نیز تبدیل شده بود.

استفاده از جریان سیال ذهن و مونولوگ های درونی در این کتاب اولین نمونه های استفاده از این تکنیک ها در تاریخ ادبیات هستند. رمان گرسنه، روایتی از زندگی  خود هامسون در شهر اُسلو نیز می باشد و می توان آن را خود زندگی نامه ای داستانی نیز دانست. رمان گرسنه روایتی است از معنا و مفهوم زندگی، رنج و به طور کلی انسانیت. گرسنگی، عشق، بیهودگی، دغدغه های اگزیستانسیال (وجودی)، مریضی و فلاکت، درون گرایی و روزمرگی یک انسان معنا باخته، از جمله عناصر کلیدی این رمان هستند.

بدون دیدگاه
  • هنوز دیدگاهی ارسال نشده است.