معرفی برترین رمان های کشور روسیه
آیا تاکنون برای پیدا کردن رمان های برتر کشور روسیه در فضای مجازی جستجویی انجام داده اید؟
اگر جواب شما مثبت باشد، حتما با تعداد بسیار زیادی از لیست های رمان های برتر ادبیات کشور روسیه مواجه شده اید که موجب گیج شدن شما شده است. بسیاری از لیست های موجود مطالب خود را تنها بر اساس یک منبع ادبی تهیه کرده اند و یا مطالبی شبیه به هم دیگر دارند. در این سری مقاله ها سعی شده است تا با مقایسه چندین منبع ادبی معتبر، تعدادی از مشهورترین و برترین رمان های کشور روسیه را به شما معرفی کنیم.
جنگ و صلح اثر لئون تالستوی (تولستوی)
رمان «جنگ و صلح» نوشته ی لئون تالستوی، شاهکاری بی بدیل در تاریخ ادبیات روسیه و جهان است که در سال 1869 منتشر شد. این اثر بزرگ علاوه بر داشتن خط داستانی بی نظیر، شرحی فیلسوفانه و انتقادی از اوضاع روسیه در دوره ی معاصر نویسنده است. وقایع رمان جنگ و صلح در بازه ی زمانی بین سال های 1805 تا 1820 میلادی رخ می دهند.
ابتدای رمان با صلح و آرامش شروع شده و رفته رفته اوضاع روسیه ملتهب تر شده و اوج داستان با حمله ی فرانسه تحت حکومت "ناپلئون بناپارت" به روسیه ی تزاری شروع می شود. این رمان رئالیستی زندگی پنج خانواده ی بزرگ و قدرتمند روسیه را طی سال های متوالی دنبال می کند که در خلال روند داستان چند صد شخصیت مختلف داستانی دائم در حال رفت و آمد هستند.
دو رمان دیگر لئو تالستوی به نام های «آنا کارنینا» و «مرگ ایوان ایلیچ» نیز از جمله مشهورترین آثار ادبیات کلاسیک روسیه است که در بسیاری از لیست های برترین کتاب های جهان دیده می شوند.
برادران کارامازُف اثر فئودور داستایفسکی
کتاب «برادران کارامازف» آخرین رمان نوشته شده توسط داستایفسکی است که عصاره ی تمام حرفه ی نویسندگی این نویسنده ی بسیار بزرگ را می توان در آن مشاهده کرد. این رمان به صورت سریالی در سال های 1879 و 1880 در مجله ای معتبر و روسی منتشر شد.
داستایفسکی تنها چهار ماه بعد از انتشار این ماندگارترین اثر خود فوت می کند. برادران کارامازوف یکی از فلسفی ترین رمان های رئالیستی تاریخ ادبیات کلاسیک روسیه است. داستایفسکی در این رمان جاودان خود بیش از همه به موضوعاتی از جمله جدال میان شک و ایمان، خداوند، پدرکُشی، اراده ی آزاد و مرگ می پردازد.
رمان به طور کلی حول محوریت قتل مرد 55 ساله ی بداخلاق و فاسدی به نام "فئودور کارامازوف" و چهار پسر او، ساخته و پرداخته شده است. "دیمیتری" (میتیا)، بزرگ ترین فرزند فئودور، فردی نظامی است و مانند پدر خود، شهوت ران و خشن و ساده لوح است. "ایوان کارامازوف"، دومین پسر فئودور، فرزندی دانا، فلسفه دان و خداناباور است.
"آلیوشا"، برادر کوچک تر ایوان، دقیقا بر خلاف برادر خداناباور خود، تحت نظارت کشیش ها تربیت شده است. اساسی ترین بخش های رمان را بحث ها ی آلیوشا و ایوان، به عنوان دو قطب مخالف تشکیل می دهد. "اسمردیاکوف" نیز چهارمین فرزند (نامشروع) فئودور کارامازوف است که بسیار بدذات و شرور است و یکی از سیاه ترین شخصیت های تمامی داستان های داستایفسکی است.
بسیاری از نوشته های دیگر داستایفسکی مانند «جنایت و مکافات»، «ابله»، «قمارباز» و … نیز در بسیاری از لیست های برترین آثار کلاسیک ادبی روسیه جا خوش کرده اند.
بیشتر بخوانید: کتاب معجزه شکرگزاری
مرشد و مارگریتا اثر میخائیل بولگاکف
میخائیل بولگاکف رمان «مرشد و مارگریتا» را تحت تاثیر مستقیم نمایشنامه ی بزرگ «فاوست» اثر گوته به نگارش درآورده است. سومین اثر این لیست رمانی متفاوت است که در قالب مکتب رئالیسم جادویی و ژانر گروتسک قرار می گیرد.
این اثر به یاد ماندنی، به دلیل عقاید ضد کمونیستی نویسنده، برای اولین بار به صورت سانسور شده در سال 1966 منتشر شد و سپس در سال 1969 بود که نسخه ی بدون سانسور آن اجازه ی انتشار پیدا کرد. این رمان درون مایه ای فلسفی دارد و اتفاقات فراطبیعی، طنز سیاه و تغییر زوایای دید در داستان، آن را بسیار خاص کرده است.
رمان مرشد و مارگریتا دو خط داستانی کاملا متفاوت و در عین حال بهم تنیده و جادویی دارد. در یک خط داستانی، شیطان در قالب مردی عجیب درون شهری در روسیه مشغول ایجاد هرج و مرجی باورنکردنی است. در خلال خراب کاری شیطان و خدمتکارانش، شاهد عشق دو شخصیت اصلی رمان، یعنی "مرشد" و "مارگریتا" هستیم.
عشق پرفراز و نشیب مرشد و مارگریتا و تقاطع آن با شیطان و کارهایش، روایاتی بی نظیر را می سازد. ما در خط داستانی دیگر ملاقات و تقابل "پیلاتس" و حضرت مسیح و روند به صلیب کشیده شدن او را شاهد هستیم. این دو خط داستانی در نهایت، طی اتفاقاتی بسیار مهیج و نفس گیر با ضرب آهنگی به شدت تند و شلاقی به یکدگیر خواهند رسید.
پدران و پسران اثر ایوان سرگی یویچ تورگنیف
رمان «پدران و پسران» معروف ترین اثر ایوان سرگی یویچ تورگنیف است که برای اولین بار در سال 1862 منتشر شد. بسیاری این رمان را، یکی از بزرگ ترین آثار ادبی قرن 19ام می دانند. رمان پدران و پسران، مانند تمام رمان های تورگنیف موضوع بسیار ساده ای دارد.
موضوع اصلی این رمان تضاد و درگیری میان دو نسل پیر و جوان در طبقات مختلف اجتماعی در روسیه ی قرن 19ام است. تورگنیف با اوضاع سیاسی و اجتماعی روسیه آشنایی کامل داشت و با توانایی خود در پروراندن موضوعات بسیار ساده و داشتن قلمی بی نظیر در روایت بحث های بین اشخاص، سعی بر تصویرسازی وضع کشورش را داشته است.
داستان کتاب پدران و پسران راجع به فردی به نام "آکاردی پترویچ گیرسانف" است که به تازگی از دانشگاه پترزبورگ فارغ التحصیل شده. او به همراه دوستش"بازارف" به دهکده و خانه ی پدرش "نیکلای" باز می گردد. نیکلای با بازارف که فردی نیهیلیست (پوچ گرا) و نوگراست، وارد بحث و درگیری می شود.
از طرفی، شاهد دغدغه های نیکلای برای پسرش هستیم که نگران تاثیر بازارف بر اوست. تورگنیف را یکی از رهبران مکتب ناتورالیسم (طبیعت گرا) در روسیه می دانند. پوشکین و گوگول از جمله نویسندگانی بودند که بر نویسندگی تورگنیف تاثیر بسیاری داشتند.
دکتر ژیواگو اثر بوریس پاسترناک
رمان «دکتر ژیواگو» جنجالی ترین و مشهورترین اثر بوریس پاسترناک بود که ابتدا در سال 1957 در ایتالیا چاپ شد و تا سال 1987 اجازه ی انتشار در روسیه را نداشت. پاسترناک، برای نوشتن این رمان، مفتخر به دریافت جایزه ی نوبل ادبیات در 1958 نیز شد اما دولت کمونیستی روسیه به او اجازه ی دریافت آن را نداد.
رمان دکتر ژیواگو بر اساس نام قهرمان خود، "یوری ژیواگو" نام گذاری شده است. یوری ژیواگو منِ دیگر نویسنده، پزشک و متفکر است. این رمان روایتی تو در تو و بلند از زندگی ژیواگو میان تعداد بسیار زیادی از شخصیت های وابسته است. به طور کلی پیرنگ رمان شامل عشق ژیواگو به دو زن به طور همزمان و تاثیر غیرقابل کنترل شرایط، به خصوص جنگ، بر زندگی دکتر ژیواگوست که زندگی او را از این رو به آن رو می کند.
آبلوموف اثر ایوان گنچاروف
کتاب «آبلوموف» اثر ایوان گنچاروف رمانی است در باب خستگی، تنبلی و بیهودگی! آبلوموف یکی از خاص ترین و نمادین ترین رمان های تاریخ ادبیات روسیه است که برای اولین بار در سال 1859 منتشر شد.
شخصیت اصلی این رمان، "ایلیا ایلیچ آبلوموف"، به نمادی برای افراد اضافی و غیرهماهنگ با جامعه، که دچار بیهودگی و بی عملی مطلق می شوند تبدیل شده است. روایت رمان بسیار ساده است و در مورد آبلوموف که اشراف زاده ای مهربان، شوخ طبع و شریف است که توانایی تصمیم گیری و انجام هرگونه عملی را از دست داده است.
بیشتر روایت رمان آبلوموف در اتاق خواب و تخت خواب آبلوموف نقل می شود و چندین صفحه ی ابتدایی رمان فقط وصف انتقال او از تخت خواب به صندلی است! این رمان به عنوان یکی از بهترین نمونه های طنز (هجو) فلسفی دنیا شناخته می شود.