چرا باید کتاب ملت عشق را بخوانیم؟
کتاب چهل قانون عشق (The Forty Rules of Love) یک رمان فلسفی، عاشقانه و عرفانی از الیف شافاک است که داستان زندگی مولانا و شمس تبریزی را به زبانی زیبا و جذاب بازگو میکند. ترجمه شدهی این کتاب را به نام ملت عشق میشناسیم.
این کتاب در سال ۲۰۱۰ / ۱۳۸۹ به صورت همزمان به دو زبان انگلیسی و ترکی منتشر شد و آنچنان مورد استقبال قرار گرفت که تا به امروز بیش از ۵۰۰ بار (۵۵۰,۰۰۰ نسخه) در ترکیه تجدید چاپ شده است. ملت عشق رکورد پرفروشترین کتاب تاریخ ترکیه را نیز به خود اختصاص داد و در دنیا محبوبیت زیادی پیدا کرد.
در ایران نیز این کتاب با استقبال بسیار خوب خوانندگان روبرو شده و به چندین زبان دیگر نیز ترجمه شده است. اما چرا باید کتاب ملت عشق را بخوانید؟ در این مقاله قصد دارم با نقد و بررسی کتاب ملت عشق، به این سؤال پاسخ دهیم.
برای این منظور، ابتدا به معرفی موضوع و خلاصه کتاب پرداخته و سپس در مورد اینکه آیا داستان کتاب واقعی است یا خیر، خواهیم گفت و در نهایت نظرات برخی از منتقدان و خوانندگان را نقل خواهیم کرد.
موضوع کتاب ملت عشق
موضوع اصلی کتاب ملت عشق ، عشق است. عشق به معنای فراتر از حس جسمانی و شهوانی. عشق به معنای تجلّی خدا در قلب و جان. عشق به معنای تحول و تغییر در راستای نور و آگاهی. عشق به معنای پذیرش و تسليم در برابر حق. عشق به معنای هستیبخشی به هستی.
اليف شافاک در اين كتاب با استفاده از دو داستان در دو زمان و دو فرهنگ متفاوت، نشان میدهد كه عشق چگونه میتواند در هر زمان و مكان، در هر قلب و جان، جرقهای از نور و آگاهی روشن كند.
داستان اول در قرن هفتم در قونیه رخ میدهد و نشان میدهد چگونه شمس تبریزی، یک صوفی گردشگر، با مولانا، یک عالم و شاعر بزرگ، آشنا میشود و رابطهای عمیق و پرشور بین آنها شکل میگیرد.
داستان دوم در قرن بیستویکم میلادی در آمریکا اتفاق میافتد و روایتگر زندگی اللا روبینشتاین است، یک زن خانهدار و ویراستار کتاب، که با خواندن کتاب «چهل قانون عشق» نوشته عزیز زاهارا، به تحولات بزرگی در زندگی خود دچار میشود.
در نقد و بررسی کتاب ملت عشق گفته میشود که این کتاب با استفاده از زبان ساده و جذاب، به بررسی مفهوم عشق از منظر صوفیانه پرداخته و نشان میدهد که عشق فقط یک احساس شخصی نیست، بلکه یک راه برای رسیدن به خدا و خودآگاهی است.
نویسنده با ارائه چهل قانون عشق از زبان شمس تبریزی، به خواننده میآموزد که چگونه با عشق به خود، به دیگران و به جهان نگاه کند. همچنین با شخصیتپردازی جذاب و چند صدایی، به تصویر کشیدن فضای تاریخی و فرهنگی قرون وسطای ایران و ترکستان پرداخته و بازتاب دادن تاثیرات شمس و مولانا بر ادبیات و هنر اسلامی را نشان میدهد.
محصولات مرتبط: مردی به نام اوه
خلاصه کتاب ملت عشق
کتاب ملت عشق دو داستان را در کنار هم روایت میکند: داستان اللا روبینشتاین، زنی چهل ساله که زندگی بیمعنی و خسته کنندهای دارد و داستان مولانا و شمس تبریزی، دو عارف بزرگ قرن هفتم هجری که عشق و دوستی عمیقی با هم پیدا کردند. اللا بهعنوان ویراستار یک ناشر، مأمور میشود کتابی را که دربارهی مولانا و شمس نوشته شده، ویرایش کند.
این کتاب تحت عنوان «چهل قانون عشق» توسط نویسندهای به نام عزیز زاهارا نوشته شده است. اللا با خواندن این کتاب، به تدریج با فلسفه و عرفان شمس آشنا میشود و با نویسندهی کتاب نیز از طریق ایمیل ارتباط برقرار میکند. این ارتباط باعث میشود اللا تغییرات بزرگی در زندگی خود به وجود آورد و به دنبال عشق و خودشناسی بگردد.
کتاب «چهل قانون عشق» که اللا در حال ویرایش آن است، به جزئیات زندگی مولانا و شمس میپردازد. مولانا یک فقیه و شاعر معروف بود که در قونیه زندگی میکرد. شمس تبریزی یک درویش ساده و صادق بود که به دنبال عشق واقعی خود میگشت. این دو با هم آشنا میشوند. شمس به مولانا درسهای عشق حقیقی را آموخت و مولانا به شمس احترام و اعتماد زیادی نشان داد.
این رابطه باعث حسادت و خشم بسیاری از اطرافیان مولانا شد، به خصوص پسر بزرگ او، سلطان ولد، که شمس را دشمن خود و پدرش میدانست. سلطان ولد با همکاری بعضی از شاگردان پدرش، توطئهای را برای قتل شمس راه انداخت. شمس پس از چند سال صحبت با مولانا، ناپدید شد و هرگز دیده نشد.
کتاب ملت عشق چگونگی تأثیر چهل قانون عشق شمس بر زندگی اللا و مولانا را نشان میدهد. این چهل قانون، در واقع چهل نکته و پندی است که شمس دربارهی عشق و معنویت بیان کرده است. این قوانین به ما میآموزند که چگونه عشق را در دل خود جای دهیم، چگونه با خود و دیگران رفتار کنیم، چگونه از ترسها و پیشداوریها رها شویم و چگونه به خدا نزدیکتر شویم.
کتاب ملت عشق کتابی است که هر خوانندهای را به فکر و تأمل دربارهی زندگی و عشق وارد میکند. این کتاب پیامهای ارزشمندی را در قالب داستانهای جذاب و شیرین به ما منتقل میکند.
آیا داستان کتاب ملت عشق واقعی است؟
در نقد و بررسی کتاب ملت عشق توسط بسیاری از افراد مشهور دنیا همواره به این سوال پاسخ داده شده و نظر اکثریت این است که کتاب ملت عشق یک رمان تخیلی است که بر اساس واقعیتهای تاریخی و فرهنگی نوشته شده است. خودِ نویسنده در پایان کتاب اعتراف میکند که این کتاب نتیجه تحقیقات گسترده در مورد شمس و مولانا و همچنین خلاقیت و تخیل او است.
شافاک میگوید که برخی از شخصيتها و رويدادهای كتاب بر اساس منابع موجود دربارهی مولانا و شمس تبریزی ساخته شدهاند، اما برخی ديگر كاملاً ساختهی ذهنِ خودش است. همچنین میگوید که برخی از جزئيات داستان اللا و عزيز بر اساس تجارب شخصی خودش است. پس میتوان گفت كه یک بخش از كتاب ملت عشق تخیلی و بخشِ دیگر آن، با الهام از حقيقت نوشته شده است.
چرا باید کتاب ملت عشق را بخوانیم؟
کتاب ملت عشق، کتابی است که برای هر خوانندهای چیزی دارد. این کتاب میتواند موضوعات مختلف را به خواننده بیاموزد. مثلا اینکه در مورد خود و دنیای پیرامونتان عمیقتر فکر کنید، با تصوف و فلسفه آشنا شوید، شما را با تاريخ و فرهنگهای مختلف آشنا میکند و دهها درس دیگر.
در نقد و بررسی کتاب ملت عشق بسیاری متوجه شدند که جذابترین جنبههای این کتاب عبارتند از:
چهل قاعده عشق در کتاب ملت عشق:
این قانونها که در طول کتاب تکرار میشوند، چارچوب نظام عشق را تشكيل میدهند که پُر از حکمت، زیرکی، ظرافت و عمق هستند. هر یک از این قانونها یک پندار عمیق و ارزشمند دربارهی عشق، خودشناسی، خداشناسی و انساندوستی است. قانونهای عشق میتوانند به شما کمک کنند تا عشق حقیقی را در زندگی خود پیدا و حفظ کنید، عشق را در زندگی خود بیشتر کنید و به کمال برسانید.
روایت دوگانه:
این روایت که دو داستان را در دو زمان با فاصله قرنها و دو فرهنگِ مختلف (یکی از غرب و دیگری از شرق) را به هم پیوند میدهد، یک روش جالب و خلاقانه و خاصِ است که نویسنده برای نوشتنِ آن به کار برده است. این سبک روایت باعث میشود که انگار خواننده همزمان با دو جهان مختلف آشنا خواهد شد و تفاوتها و شباهتهای آنها را مشاهده کند.
این روایت همچنین باعث میشود که خواننده با دو شخصيت مختلف اللا و شمس همراه شود و تاثیرات باورها و عقاید شمس بر زندگی اللا را ببيند. به دیگر سخن، روایتِ این رمان نشان میدهد كه چگونه عشق میتواند در هر زمان و مكان، در هر قلب و جان هرکسی رخنه کند.
پس زمینهی تاریخی و فرهنگی:
کتاب ملت عشق با استفاده از تحقيقات گسترده و دقيق، پس زمينهای تاريخی و فرهنگی دوران قرون وسطیِ تصوف را به خوبی بازسازی كرده است. جزئيات زياد و صحيح، فضاسازیهای منحصربهفرد و خلاق، شخصيتپردازیهای قابل احساس و همدلی، حكايتهای جالب و آموزنده، زبان ساده و شيرين، خواننده را به سفر در دل عشق میبرد.
ملت عشق نشان میدهد که چگونه تصوف بهعنوان یک راه عشق و آگاهی، در قرون مختلف و در مناطق مختلف جهان، پیروانی داشته و دارد. یکی از نکاتی مثبتی که در نقد و بررسی کتاب ملت عشق متوجه خواهیم شد این است که با معرفی برخی از بزرگان تصوف مانند عطار، سنایی، حافظ، رابعه عدویه، بایزید بسطامی و غیره، به خواننده فرصت میدهد تا با اندیشهها و شعرهای آنها نیز آشنا شود.
این کتاب همچنین با نشان دادن تاثیرات تصوف بر فرهنگهای مختلف مانند هنر، موسیقی، رقص، شعر، نثر، حکمت و علم، به خواننده نشان میدهد که چگونه عشق میتواند همه چیز را زیباتر و بهتر کند.
نظر افراد و مجلات مشهور درباره ملت عشق
هر کتاب مشهوری زیرِ دید افراد معروف و برجسته دنیا میرود. طبیعی است که کتاب پرآوازهی ملت عشق نیز از دید منتقدان دور نماند و با دقت، آنچه را که از خواندن کتاب دریافت کردند، بیان کنند. از آنجایی که این کتاب روایت دو فرهنگ و دو مذهب متفاوت بود و توسط تمام ملیتها شناخته شد پس منتقدان بیشتری خواهد داشت. در این بخش از مقاله، نمونههایی از نقد و بررسی کتاب ملت عشق از دید مجلات و افراد مشهور را آوردهایم:
مجله تایمز درباره ملت عشق اینگونه گفت:
این کتاب به ما یادآور شد که چه چیزی در زندگی خود کم داریم و به دنبال چه هستیم. به ما یاد داد که مهربانی و عشق، زندگی ما را دگرگون خواهد کرد و شمس از ما خواسته تا با شفقت، ترحم، محبت، دوستی و ایمان خو بگیریم. شمس، نه با سخنرانی و موعظه، بلکه با چند قاعده، دیدگاهمان را به زندگی تغییر خواهد داد. در حقیقت چگونگی رفتار و واکنش ما در موقعیتهای مختلف انتخاب ما است.
سایت ایندیپندنت نیز نظر خود را اینگونه بیان کرد:
شافاک با نوشتن کتاب چهل قانون عشق، گویی سلطهی پائولو کوئیلو (نویسنده معاصر برزیلی) را به چالش کشیده و او را به مبارزه میخواند. شافاک با این رمان، درس بزرگ و قابل تأملی به ما میدهد. این کتاب سزاوار آن است که بهعنوان پدیده شناخته شود.
نقد و بررسی کتاب ملت عشق توسط روزنامه دیلی تلگراف انگلستان:
روایت و واژگان در کتاب چهل قانون عشق به شیوهای هنرمندانه و رنگارنگ در هم تنیده شده و بسیار هوشمندانه انتخاب شدهاند.
منتقد ادبی ایرانی؛ غلامرضا خاکی نظر خود را اینگونه اظهار کرد:
غلامرضا خاکی در نقد و بررسی کتاب ملت عشق گفت که اکثریت مطالبِ این کتاب زاییدهی تخیلات نویسنده است جز چهل قانون عشق و عباراتی که به آنها استناد شده و کلیت کتاب تنها ظاهری تاریخی دارند. آقای خاکی در ادامه میگوید که معنویتی که در این رمان آمده، بر خلاف معنویت مولانا مبتنی بر شریعت نیست.
آنچه مخاطب از این کتاب انتظار دارد، آرامش معنوی است، اما نویسنده به اسم عشق و احساس معنوی، ساختارشکنیِ اخلاقی ترویج میکند. در طول داستان زنی به نام اللا که با مشاور و روانشناس آشنایی ندارد، در پی مشکلاتی که با همسرش دارد به جای حل مشکلات، دائما با او کل کل و دعوا دارد. نقش خود را در خانواده فقط در رفتن به کلاس آشپزی و آشپزی کردن خلاصه کرده و فرزندانش هر کدام به نوعی دچار بحران شدهاند.
نگاه فمینیستی شاکاف و شخصیتپردازیهایهای کوتاهی که داشته به گونهای است که مقصرِ زندگیِ ناموفقِ این زوج فقط عزیز باشد. اگر دیدگاه دیگران را در مورد اللا میدانستیم (همانطور که دربارهی مولانا از زبان دیگران میخواندیم)، بهتر شخصیتش را میشناختیم و دلیل رفتارهایش را ارزیابی میکردیم.
روزنامه مترو چاپ بریتانیا:
این روزنامه نیز در نقد و بررسی کتاب ملت عشق، این کتاب را کتابی: باشکوه، روشنگر، دلربا، غنی، مجلل خواند.