بررسی و مقایسه تطبیقی ترجمه های مختلف رمان «قمار باز»
رمان «قمار باز» یکی از مشهورترین و بهترین آثار فئودور داستایفسکی است که در سال 1866 منتشر شد. داستایفسکی به دلیل بدهی های زیاد خود، به دلیل قماربازی های افراطی، این رمان کوتاه را در مدت 26 روز نوشته است! قمارباز یکی از شخصی تری نوشته های داستایفسکی است که می توان آن را خودزندگینامه روان شناسانه او دانست. قلم داستایفسکی در رمان قمارباز طنز تلخ و گزنده است و با تمام توان خود، در خلال تشریح مردابی که خودش نیز در آن گیر کرده است، به قمار و قماربازی انتقاد وارد می کند. این رمان زبانی ساده و تا حدودی عامیانه دارد که به دلیل عجله ای نوشته شدن، گاهی شاهد برخی اشتباهات در متن، از طرف خود نویسنده هستیم.
رمان قمار باز با ترجمۀ سروش حبیبی (نشر چشمه)
سروش حبیبی یکی از کهنه کار ترین و بهترین مترجمان آثار روسی به فارسی است. حبیبی ترجمه های بسیار خوبی از برخی از شاهکارهای ادبیات روسیه را در کارنامۀ ادبی خود دارد؛ مانند رمان های «همزاد» و «ابله» از داستایفسکی و »جنگ و صلح» و «آناکارنینا» از تالستوی. سروش حبیبی علاوه بر تسلط بر زبان روسی، بر زبان های انگلیسی، فرانسوی و آلمانی نیز تسلط دارد.
اولین نکتۀ مهم دربارۀ ترجمۀ سروش حبیبی از رمان «قمار باز»، ترجمۀ کتاب به صورت مستقیم از زبان روسیه است. با نگاهی کلی به رمان می توان متوجه شد که آقای حبیبی پانویسی های کامل و راهگشایی را برای هرچه بهتر درک کردن برخی اصطلاحات و عبارات روسی آورده است. متن ترجمه شده توسط آقای حبیبی بسیار دقیق و نزدیک به متن اصلی رمان است. سروش حبیبی به خوبی توانسته است لحن گفتگوهای اشخاص مختلف را در این رمان به فارسی ترجمه کند. این ترجمه از رمان قمار باز در انتشارات چشمه به چاپ رسیده است.
رمان قمارباز را، در عین سادگی، می توان به گونه های مختلفی تفسیر کرد، شاید بتوان گفت تنها نکتۀ منفی این ترجمه، عدم حضور هیچگونه مقدمه، موخره و یا تفسیری برای رمان است. به طور کلی، سروش حبیبی توانسته است، در عین حال وفاداری به لحن و متن، ترجمه ای بسیار روان و شیرین را به مخاطب ارائه کند.
رمان قمار باز با ترجمۀ صالح حسینی (نشر نیلوفر)
صالح حسینی یکی از مترجمین باسابقۀ ایرانی است که مدرک دکترای خود را در رشتۀ زبان انگلیسی از دانشگاه واشنگتن آمریکا گرفته است. حسینی در ترجمه سبک خاص خود را دارد. او در آثارش می کوشد تا متن، هرچه شاعرانه تر و از کلمات و توصیفات ادبی، غنی تر باشد. حسینی آثاری را از نویسندگان بزرگی همچون ویلیام فاکنر، داستایفسکی و جورج اورول ترجمه کرده است.
ترجمۀ صالح حسینی از رمان «قمار باز» از روی نسخۀ انگلیسی آن صورت گرفته است. این امر تا حدی موجب شده است تا لحن و سبک گفتار شخصیت ها از متن اصلی روسی رمان فاصله بگیرد. از طرفی، استفاده از زبانی ادبی تر در این ترجمه، علارغم زیبایی های ادبی، موجب اندکی سخت خوان شدن و تخصصی تر شدن متن رمان شده است.
در ترجمۀ صالح حسینی نیز، مانند ترجمۀ سروش حبیبی، هیچگونه مقدمه، موخره یا تفسیری آورده نشده است. تعداد و مقدار پانویسی های این ترجمه نیز، کمتر از ترجمۀ سروش حبیبی می باشد و در پاره ای از موارد، نیاز به پانویسی های بیشتر حس می شود. ترجمۀ صالح حسینی توسط انتشارات نیلوفر منتشر شده است.
رمان قمار باز با ترجمۀ جلال آل احمد (نشرهای نگاه، مجید، جامی و روزگار)
جلال آل احمد نویسنده، روشنفکر و مترجم سرشناس ایرانی و همسر سیمین دانشور بود. تاثیر آل احمد در شعر، نویسندگی و معرفی نویسندگان خارجی به ایرانیان بسیار قابل ملاحظه است. او در اشاعۀ شعر نیمایی، معرفی نویسندگانی همچون آلبر کامو به ایرانیان و حمایت از شاعرانی همچون احمد شاملو دست داشته است. آل احمد، که روشنفکری چپ گرا بود، در انتخاب آثار ادبی برای ترجمه، بیشتر آثاری را که جنبۀ سیاسی و اجتماعی داشته اند را ترجمه می کرد.
ترجمۀ آل احمد از نسخۀ فرانسوی رمان «قمار باز» صورت گرفته است. این امر، مانند ترجمۀ صالح حسینی، موجب فاصله گرفتن متن ترجمه آل احمد از متن اصلی روسی رمان قمار باز شده است. زبان آل احمد در این رمان، به مانند بقیۀ آثار او، شیرین و روان و خوش خوان است اما، این موضوع می تواند به صورت سلیقه ای نکته ای مثبت یا منفی از این ترجمه باشد.
پانویسی های ترجمۀ آل احمد، علارغم کمتر بودن از ترجمۀ سروش حبیبی، خوب و کافی به نظر می رسند. از طرفی، آل احمد مقدمه ای کوتاه در مورد داستایفسکی و رمان قمارباز نیز، اول کتاب نوشته است. داستایفسکی در این رمان تعدادی عبارت فرانسوی و آلمانی را وسط متن روسی خود آورده است. در ترجمۀ آل احمد، جملات فرانسوی و آلمانیِ شخصیت های مختلف رمان، بر خلاف ترجمه های دیگر، به چشم نمی خورند و فقط در بعضی موارد به آن ها اشاره شده است.
رمان قمار باز با ترجمۀ حمیدرضا آتش بر آب (نشر علمی و فرهنگی)
حمیدرضا آتش بر آب از مترجمان جوان ایرانی است که به تازگی، به دلیل ترجمه های خوبی که از آثار روسی ارائه کرده است، بسیار مشهور شده است.
ترجمۀ آتش بر آب نیز، مانند ترجمۀ سروش حبیبی، از نسخۀ اصلی و روسی رمان صورت گرفته است. متن ترجمه شده توسط آقای آتش بر آب نسبتا دقیق می باشد و با توجه به این موضوع که جدیدترین ترجمۀ این اثر است، متنی شیوا و روان دارد. در این ترجمه، تغییر مناسب بین لحن ها و حضور عبارات فرانسوی و آلمانی متن اصلی رمان، به چشم می خورد. این ترجمه پانویسی های خوب و مناسبی نیز دارد.
تفاوت عمدۀ ترجمۀ آتش بر آب با دیگر ترجمه ها، کمیّت و کیفیت تفاسیر موجود در این نسخه است. آتش بر آب در این نسخه از رمان، یک پیشگفتار بسیار مفصل و 9 تفسیر از منتقدان بزرگ روسی را گنجانده است. این نسخه از ترجمۀ رمان «قمار باز» در انتشارات علمی و فرهنگی به چاپ رسیده است.
بخشی از متن چهار ترجمۀ مختلف رمان قمار باز
«عاقبت از سفر دوهفته ای ام بازگشتم. گروه ما سه روز بود که به رولتن بروگ آمده بودند. خیال می کردم با بی صبری در انتظار بازگشتِ من اند، ولی اشتباه کرده بودم. ژنرال بسیار بیخیال به نظر می رسید. از سر نخوت چند کلمه ای با من حرف زده و بعد مرا به خواهرش حواله کرد.»
ترجمۀ صالح حسینی:
«بعد از دو هفته غیبت، آخرالامر برگشته ام. حالا دیگر سه روز است که دوستانم آمده اند اینجا، رولتنبرگ. با خود می اندیشم که لابد مشتاقانه انتظارم را می کشند، منتها اشتباه می کردم. از جناب ژنرال مگو که ذره ای بار خاطر نداشت و چند دقیقه ای از سر بنده نوازی با من حرف زد و بعد بنده را خدمت خواهرش فرستاد.»
ترجمۀ جلال آل احمد:
«پس از دو هفته غیبت برگشته ام. کسان ما الان سه روز است که در رولتنبورگ، سکونت گزیده اند. خیال می کردم مرا مانند مسیح انتظار بکشند، ولی اشتباه می کردم. ژنرال که رفتاری بس آسوده و فارغ داشت، با من به تفرعن صحبت می کرد و مرا پیش خواهرش فرستاد.»
ترجمۀ حمیدرضا آتش بر آب:
«بالاخره بعد از دو هفته مرخصی برگشتم. خانوده ای که برایشان کار می کنم، سه روزی می شود که به رولِتِن بورگ آمده اند. خدا می داند چرا فکر می کردم لابد دارند انتظارم را می کشند؛ اما در اشتباه بودم. ژنرال، در عین بی اعتنایی، نگاهی به سرتاپایم انداخت، چندکلمه ای از سرِ بنده نوازی با من حرف زد و بعد حواله ام داد به خواهرش.»