logo
بررسی و مقایسه تطبیقی ترجمه‌ های مختلف رمان «محاکمه»
4

بررسی و مقایسه تطبیقی ترجمه‌ های مختلف رمان «محاکمه»

رمان «محاکمه» یکی از مشهورترین و بهترین آثار فرانتس کافکا است. کافکا رمان محاکمه را در سال های 1914 و 1915 نوشت اما این رمان در سال 1925 و پس از فوت کافکا منتشر شد؛ مانند برخی دیگر از آثار او. محاکمه نیز مانند دیگر رمان های او تا حدی ناتمام مانده است. این رمان سیاه و تودرتو، درون مایه ای فلسفی و نمادین دارد و در قالب مکتب اگزیستانسیالیسم قرار می گیرد. درجه سخت خوانی این رمان نسبتا متوسط رو به پایین است اما، محتوای عمیق و انتقادی آن، نیازمند صرف دقت و توجهی مناسب است. بنابر همین موضوع، خواندن تفاسیر، نقد ها و توضیحات برای این رمان، بسیار مفید و راه گشا می باشد.

 

رمان محاکمه با ترجمۀ امیر جلال الدین اعلم (نشر نیلوفر)

امیر جلال الدین اعلم از مترجمان قدیمی و خوب ایرانی بود که از دو زبان انگلیسی و فرانسوی ترجمه می کرد. از جمله آثار بزرگ ترجمه توسط او می توان به رمان های «تهوع» از ژان پل سارتر و «بیگانه» از آلبر کامو اشاره کرد.

مشاوره خرید کتاب درسی دکستاپ

ترجمۀ اعلم از رمان «محاکمه»، قدیمی ترین ترجمۀ موجود از این رمان می باشد که اولین چاپ آن توسط انتشارات نیلوفر و در سال 1370 منتشر شده است. آقای اعلم رمان محاکمه را به صورت مستقیم از روی نسخه های انگلیسی و فرانسوی این رمان، به صورت تطبیقی ترجمه کرده است. علارغم شیرینی قلم و ادبی بودن ترجمه های اعلم، زبان ترجمه اندکی قدیمی است. این ترجمه، از نوشتار اصلی نویسنده فاصله گرفته است اما، درون مایه و محتوا نسبتا خوب منتقل شده است. روانی این ترجمه متوسط می باشد و بسیار از جملات، می توانستند روان تر ترجمه شوند. تعداد پانویسی ها زیاد نیست و بیشتر به اشاره به نام های لاتین اسامیّ خاص داستان بسنده شده است؛ البته نیازی برای پانویسی های بیشتر نیز حس نمی شود. همچنین در انتهای کتاب، بخش های حذف شده و ناتمام رمان به همراه پس گفتاری از ماکس برود، برای نویسنده و آثارش به چشم می خورند.

 

رمان محاکمه با ترجمۀ علی اصغر حداد (نشر ماهی)

علی اصغر حداد از مترجمان با سابقه و خوب آثار ادبی آلمانی زبان به فارسی است. او تاکنون آثار بسیاری را از نویسندگان بزرگی همچون فرانتس کافکا، پتر هاندکه، آرتور شنیتسلر و هرمان هسه را ترجمه کرده است. علی اصغر حداد مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشتۀ جامعه شناسی در دانشگاه برلین اخذ کرده است.

علی اصغر حداد رمان «محاکمه» را به صورت مستقیم از متن اصلی و آلمانیِ این اثر ترجمه کرده است. اولین چاپ این ترجمه در سال 1387 توسط انتشارات ماهی منتشر شده است، بنابر همین موضوع، شاهد استفاده از زبانی امروزی تر در ترجمه هستیم. این ترجمه به دلیل ترجمۀ مستقیم، بسیار دقیق و با کیفیت می باشد. در ترجمۀ آقای حداد انتقال لحن، محتوا و سبک نویسنده بسیار عالی صورت گرفته است. جمله بندی ها و سبک نوشتار به متن اصلی بسیار وفادار است. در این ترجمه نیز، مانند ترجمۀ آقای اعلم، پانویسی ها کم تعداد می باشند که البته نیازی به بیشتر شدن آن ها حس نمی شود. در ابتدای کتاب پیشگفتاری از مترجم درباره نویسنده و آثارش نوشته شده است و در انتهای کتاب، علاوه بر آوردن بخش های حذف شده و ناتمام رمان، شاهد پس گفتاری هایی تحلیلی از ماکس برود و مترجم برای کافکا و رمان محاکمه هستیم.

 

رمان محاکمه با ترجمۀ کامل روزدار (نشر اشاره)

ترجمۀ کامل روزدار​ از رمان «محاکمه» جدیدترین ترجمۀ موجود از رمان می باشد که اولین چاپ آن در سال 1396 و توسط انتشارات اشاره به چاپ رسیده است. کامل روزدار دار رمان محاکمه را به صورت غیرمستقیم از زبان انگلیسی ترجمه کرده است. این ترجمه، علارغم برخی انحرافات و تغییرها نسبت به متن اصلی رمان، از دقت مناسبی برخوردار است و زبان آن نیز بسیار ساده و امروزی است. در پاره ای از موارد نثر کتاب روان نمی باشد اما به طوری کلی، این ترجمه نیز، روان بودن مناسبی دارد. پانویسی ها متناسب و کافی به نظر می رسند. ویژگی اصلی این نسخه از رمان محاکمه، وجود سه نقد (برای سه رمان محاکمه، قصر و گمشده از فرانتس کافکا) تحلیلیِ بسیار مفصل و خواندنی در انتهای کتاب می باشد که توسط مترجم نوشته شده اند.

 


 

بخشی از متن سه ترجمۀ مختلف رمان محاکمه

ترجمۀ امیر جلال الدین اعلم:

«یک روز بعد از ظهر_ درست پیش از بیرون رفتنِ نامه های روز، سر ک. خیلی شلوغ بود_ دو کارمندی که کاغذهایی برای او می آوردند تا امضا کند، به کناری پرت شدند و عمویش کارل، خرده مالکی اهل ده، شلنگ انداز توی اتاق آمد. ک. از ورود عمویش کمتر ترس برش داشت چون دیرگاهی می شد که پیشاپیش از فکر آن بیزار می شد. سروکلۀ عمویش لابد پیدا می شد، از حدود یک ماه پیش از آن مطمئن بود. اغلب او را درست همانجور که حالا نمایان شده بود در خیالش تصویر کرده بود، کمی قوز کرده، کلاه پانامایش له شده در دست چپش، در حالی که دست راستش را از همان درگاه دراز می کرد.»

ترجمۀ علی اصغر حداد:

«یک روز بعد از ظهر_ کا. در بحبوحه ی رسیدگی به نامه های ارسالی به شدت سرگرم کار بود_ کارل، عموی او، خرده مالکی ساکن روستا، از میان دو خدمتکار که کاغذهایی را به اتاق می آوردند برای خود راهی باز کرد و به درون آمد. کا. با دیدن او آن قدر وحشت نکرد که مدت ها پیش از تصور آمدنش وحشت کرده بود. عمو باید می آمد، از یک ماه پیش آمدن او از نظر کا. محرز بود. از همان موقع کا. در ذهن خود او را می دید که با پشتی کمی خمیده، کلاه پانامای مچاله شده در دست چپ، دست راست را از فاصله ی دور رو به او دراز کرده است.»

ترجمۀ کامل روزدار:

«یک روز بعد از ظهر_ درست پیش از آن که نامه های روز شرکت برای ارسال جمع آوری شوند، کا. به شدت سرگرم کار بود_ کارل، عموی او، یک خرده مالک روستایی، به زحمت از میان دو خدمتکار، که پرونده هایی را به دفتر کا. می آوردند، گذشت و وارد اتاق شد. کا. از دیدن عمویش به آن حدی که مدت ها پیش وقتی آمدن عمویش را پیش خود تصور می کرد، وحشت کرده بود، وحشت زده نشد، عمو حتما می آمد، از حدود یک ماه پیش آمدنِ او برای کا. امری مسلم و حتمی بود. در همان زمان گذشته چنین تصوری از عمویش داشت، که چطور با پشتی کمی خمیده و در حالی که کلاه شاپو حصیری مچاله شده اش را در دست چپش نگه داشته، دست راستش را از همان فاصله ی دور به طرف او دراز می کرد.»

بدون دیدگاه
  • هنوز دیدگاهی ارسال نشده است.