بررسی و مقایسه تطبیقی ترجمه های مختلف رمان «تصویر دوریان گری»
کتاب «تصویر دوریان گری» تنها رمان اسکار وایلد است که ابتدا به صورت رمانی کوتاه (ناولا) در سال 1890 در مجله ای آمریکایی منتشر شد و سپس، در سال 1891، متن کامل آن به صورت رمانی بلند منتشر شد. رمان تصویر دوریان گری ترکیب متفاوتی است از ژانر های فانتزی، ترسناک، گوتیک، روان شناسانه و فلسفی. بر خلاف گذشت بیش از 120 سال از نوشتن این رمان، این اثر زبانی نسبتا امروزی و مدرن دارد و در عین شاعرانگی و زیبایی نوشته شده است. از آنجا که رمان تصویر دورین گری تحت تاثیر مکتب های ادبی و هنری نمادگرایی و زیبایی گرایی نوشته شده است و همچنین از آنجا که به دلیل محتوای نسبتا تابوشکنانۀ رمان، نویسنده برخی از حرف هایش را ضمنی گفته است، خواندن تفسیر و نقد برای درک بهتر زیبایی های ادبی و هنری این رمان بسیار مفید است.
رمان تصویر دوریان گری با ترجمۀ رضا مشایخی (نشر جامی)
ترجمۀ آقای رضا مشایخی از رمان «تصویر دوریان گری»، قدیمی ترین ترجمۀ موجود از آن است که اولین چاپ آن در سال 1388 توسط انتشارات جامی منتشر شده است. در ابتدای کتاب مقدمه ای چند بخشی شامل پیشگفتاری از مترجم، شرح و بسط زندگی و آثار اسکار وایلد، ویژگی های رمان پیش رو و پیشگفتار نویسنده به چشم می خورد. نثر و زبان ترجمه روان و تا حدی ادبی است اما، در مواردی، انحرافاتی از متن اصلی نویسنده دیده می شود. در خلال متن، پانویسی های متعددی جهت کمک به مخاطب برای فهم بهتر برخی اصطلاحات و عبارات نوشته شده است.
رمان تصویر دوریان گری با ترجمۀ ابوالحسن تهامی (نشر نگاه)
ابوالحسن تهامی از مترجمان و دوبلور های پیشکسوت ایرانی است که ترجمۀ آثار ادبی زیادی را در کارنامه ادبی خویش دارد. از جملۀ این آثار می توان به نمایشنامه «هملت» از شکسپیر و «شور زندگی» از ایروینگ استون اشاره کرد.
اولین چاپ ترجمۀ آقای تهامی از رمان «تصویر دوریان گری» در سال 1391 توسط انتشارات نگاه منتشر شده است. ترجمه آقای تهامی از دقت و روانی خوبی برخوردار است و برای نثر آن، از زبانی نسبتا ساده و امروزی و تاحدودی ادبی استفاده شده است. لحن و سبک شاعرانۀ نویسنده و درون مایۀ داستان به خوبی منتقل شده است اما برای این منظور، در برخی موارد شاهد کمی فاصله گرفتن از متن اصلی رمان هستیم. در این ترجمه تعداد زیادی پانویسی برای ذکر نام های لاتین و خاص رمان و توضیحاتی درباره برخی از عبارات به چشم می خورد. در ابتدای کتاب تصویر دورین گری، مقدمه ای بسیار مفصل از نویسنده، زندگی و آثارش توسط مترجم نوشته شده است.
رمان تصویر دوریان گری با ترجمۀ محسن سلیمانی (نشر افق)
محسن سلیمانی یکی از مترجمین باسابقۀ آثار ادبی از زبان انگلیسی به فارسی بود که به خصوص ترجمۀ برخی از آثار کلاسیک ادبیات جهان در انتشارات افق، از جملۀ کارهای ممتاز او است. از جملۀ چنین آثار می توان به ترجمۀ آثاری مانند رمان های «فرانکنشتاین» از مری شلی و «دیوید کاپرفیلد» از چارلز دیکنز اشاره کرد.
اولین چاپ ترجمۀ آقای محسن سلیمانی از رمان «تصویر دوریان گری» در سال 1392 منتشر شده است. این نسخه فاقد پیشگفتار کوتاه و زیبای نویسنده برای رمانش می باشد. این ترجمه دقیق و روان است اما، در مواردی، شاهد حذف برخی عبارات و تغییر جملات جهت ساده تر کردن متن و انتقال راحت تر محتوا هستیم. انتقال سبک و لحن نویسنده به خوبی انجام شده است و مترجم در این زمینه بسیار موفق بوده است. بنابر همین موضوع، نیاز به پانویسی ها کم تر شده و تعداد آن ها، به مراتب از ترجمۀ آقای مشایخی کمتر است. در این نسخه فقط در ابتدای کتاب، مترجم مقدمه ای بسیار کوتاه درباره نویسنده نوشته است.
رمان تصویر دوریان گری با ترجمۀ رویا منجم (نشر علم)
رویا منجم از مترجمان جوان ایرانی در زمینه ادبیات داستانی و فلسفه است که ترجمۀ فارسی به انگلیسی آثار بسیاری را در کارنامه دارد. از جملۀ این آثار می توان به رمان «عطر» از پاتریک زوسکیند و کتاب فلسفی «بیماری به سوی مرگ» از سورن کی یر کگور اشاره کرد.
اولین چاپ ترجمۀ خانم رویا منجم از رمان «تصویر دوریان گری»، در سال 1393 و توسط انتشارات علم منتشر شده است. این ترجمه از دقت و کیفیت خوبی برخوردار است. ویژگی مهم این ترجمه، نزدیک تر بودن سبک نوشتاری آن به متن اصلی رمان نسبت به بقیه ترجمه ها است و مترجم به متن آن وفادار تر است. اما با این حال، در بسیاری از موارد، فاصله گرفتن هایی از متن اصلی برای ساده تر شدن متن دیده می شود. به طور کلی این رمان از لحاظ روان بودن و انتقال درون مایه و لحن نویسنده عملکرد خوبی داشته است. پانویسی های متعدد مترجم برای مخاطبین، بسیار کارگشا و مفید هستند اما، در این نسخه، هیچگونه مقدمه، موخره یا تفسیری دیده نمی شود.
بخشی از متن شش ترجمۀ مختلف رمان تصویر دوریان گری
ترجمۀ رضا مشایخی:
«به محض اینکه دو رفیق وارد اتاق کار شدند، دوریان گری را دیدند که پشت به طرف در اتاق سر پیانو نشسته و مشغول نواختن آهنگ معروف شومن موسوم به “سن های جنگل” است. دوریان بدون اینکه رویش را برگرداند، همین که فهمید بازیل وارد اتاق شد، گفت: – بازیل، این نت ها را باید به من قرض بدهید که خوب یاد بگیرم. راستی که خیلی قشنگ است.»
ترجمۀ ابوالحسن تهامی:
«آنان، با ورود به اتاق، دوریان گری را دیدند، روی چهارپایه ی پیانو نشسته، پشتش به آنان بود و صفحات مجلدی از صحنه های جنگل، اثر شومان را ورق می زد و با فریاد گفت: “بزیل این نُت ها خیلی عالی اند، باید به من قرض بدی، می خوام یاد بگیرم با پیانو بزنم.”»
ترجمۀ محسن سلیمانی:
«آن دو وارد اتاق کار بازیل شدند و دوریان گری را دیدند که پشت به ان ها جلوی پیانو نشسته و مشغول ورق زدن صفحات کتاب شومن با نام صحنه های جنگل است. دوریان بی آنکه رویش را برگرداند داد زد: “بازیل باید این نت ها را به من قرض بدی. می خوام یادشان بگیرم. خیلی عالی اند.”»
ترجمۀ رویا منجم:
«با ورود به خانه، دوریان گری را دیدند. پشت پیانو نشسته بود. ورقهای نُت قطعاتی مناظر جنگلی شومان را ورق می زد. تو باید این ها را به من امانت بدهی باسیل، می خواهم این قطعات را یاد بگیرم. سیار دلنوازند.»