بررسی و مقایسه تطبیقی ترجمه های مختلف رمان «بادبادک باز»
رمان «بادبادک باز» اولین و شناخته شده ترین رمان خالد حسینی است که در سال 2003 منتشر شد. این رمان به مدت دو سال در لیست رمان های پرفروش مجله تایمز جا خوش کرده بود و برای خالد حسینی، جایزۀ من بوکر سال 2004 را نیز به ارمغان آورد. بادبادک باز روایتی درام از زندگی مردم کشور افغانستان است که با نثری بسیار دلنشین و گیرا نوشته شده است. همچنین، در سال 2007، فیلمی سینمایی با نامی مشابه از این رمان، اقتباس و ساخته شده است.
رمان بادبادک باز با ترجمۀ پریسا سلیمان زاده و زیبا گنجی (نشر مروارید)
پریسا سلیمان زاده از مترجمان جوان ایرانی است که در سال 1378 کار ترجمه را به صورت جدی شروع کرده است. خانم سلیمان زاده مدرک کارشناسی مترجمی انگلیسی دارد و همراه با خانم زیبا گنجی، ابتدا گروهی چند نفره برای ترجمه ایجاد کرده بودند که در ادامه، به ترجمه های دو نفره با خانم گنجی یا مستقل روی آورده است. از جمله دیگر ترجمۀ های خانم سلیمان زاده و گنجی می توان به کتاب «مجموعه داستان های کوتاه ادگار آلن پو» اشاره کرد.
ترجمۀ ارائه شده توسط خانم های سلیمان زاده و گنجی، قدیمی ترین ترجمۀ ارائه شده از رمان «بادبادک باز» است و اولین چاپ آن، در سال 1383 و در انتشارات مروارید به چاپ رسیده است. این ترجمه به صورت مستقیم از متن انگلیسی صورت گرفته است. با تطبیق خلاصه وار با متن اصلی، می توان متوجه شد که این ترجمه از کیفیت بسیار خوبی برخوردار است. انتقال محتوا و لحن نویسنده به خوبی به فارسی برگردانده شده است و مترجمان، انتخاب های خوبی برای معادل های فارسی اصطلاحات به کار رفته در رمان داشته اند. تعداد پانویسی ها قابل قبول است و علاوه بر توضیحات مترجمان، شاهد ذکر تمامی نام های لاتین اسامی خاص رمان هستیم. در ابتدا و انتهای رمان، هیچگونه مقدمه، موخره یا تفسیری دیده نمی شود.
رمان بادبادک باز با ترجمۀ مهدی غبرائی (نشر نیلوفر)
مهدی غبرائی یک از مترجمان با سابقه و مشهور ایرانی است که پس از گذشت چند سال از اخذ مدرک کارشناسی اش در رشته علوم سیاسی از دانشگاه تهران، از سال 1360 حرفۀ مترجمی را به صورت جدی شروع کرد. آقای غبرائی تاکنون آثار بسیاری را از نویسندگان بزرگی همچون هاروکی موراکامی، ماریو بارگارس یوسا و کازوئو ایشی گورو ترجمه کرده است.
ترجمۀ مهدی غبرائی از رمان «بادبادک باز» اندکی جدیدتر از ترجمۀ انتشارات مروارید است و اولین چاپ آن، در سال 1386 و توسط انتشارات نیلوفر منتشر شده است. تسلط بالای مترجم بر ادبیات فارسی و زبان های محلی، موجب شده است تا شاهد ترجمه ای بسیار روان و دلنشین باشیم. این امر موجب شده است تا مترجم اندکی از لحن و متن اصلی نویسنده فاصله گرفته و با استفاده از برخی معادل های فارسیِ آشناتر برای مخاطب، ترجمه ای ایرانی تر را ارائه دهد. این موضوع بنابر سلیقه مخاطب می تواند نکته ای منفی یا مثبت تلقی شود. به طور کلی این ترجمه نیز از دقت خوبی برخوردار است. پانویسی های ترجمۀ مهدی غبرایی از توضیحات بیشتری برخوردار است و علاوه بر توضیحات، نام های لاتین اسامی خاص نیز ذکر شده است. در ابتدای کتاب، یادداشتی کوتاه و خواندنی از سوی مترجم برای نویسنده و آثارش، به چشم می خورد.
رمان بادبادک باز با ترجمۀ غلامرضا اسکندری (نشر مجید)
این نسخه از ترجمه به مراتب جدیدتر از نسخه های پیشین است و اولین چاپ آن، در سال 1395 و توسط انتشارات مجید منتشر شده است. غلامرضا اسکندری نیز این رمان را به صورت مستقیم از زبان انگلیسی به فارسی برگردانده است. این ترجمه از دقت بسیار بالایی برخوردار است و از معادل های فارسی و ادبی تری برای اصطلاحات رمان «بادبادک باز» استفاده شده است. علارغم روان بودن متن، شاید در خواندن برخی اصطلاحات و کلمات این کتاب به زحمت بیافتید زیرا که، ادبی تر و قدیمی تر هستند اما، لحن نویسنده به خوبی منتقل شده است. پانویسی ها پرتعداد هستند و توضیحات بسیار کافی و خوبی راجع به بسیاری از اصطلاحات و عبارات رمان ذکر شده اند. در ابتدای کتاب، یادداشت کوتاه و بسیار خواندنی از نحوه ترجمه توسط مترجم آورده شده است.
رمان بادبادک باز با ترجمۀ حمیدرضا بلوچ (نشر راه معاصر)
حمیدرضا بلوچ ابتدا در رشتۀ ریاضیات تحصیل کرده است و پس از 15 سال تدریسِ آن، به مترجمی روی آورده است. او از زبان انگلیسی ترجمه می کند و از جمله آثار ترجمه شده توسط او می توان به «قلعه حیوانات» از جورج اورول و «خرمگس» از اتل لیلیان وینیچ اشاره کرد.
اولین چاپ ترجمۀ مستقیم حمیدرضا بلوچ از رمان «بادبادک باز» در سال 1396 و توسط انتشارات راه معاصر منتشر شده است. این ترجمه از روان بودن نسبتا خوبی برخوردار است اما، از متن اصلی و لحن نویسنده بسیار فاصله گرفته است. در جای جای رمان شاهد تغییراتی در اصطلاحات و جملات هستیم. در این نسخه از ترجمه، متاسفانه هیچگونه پانویسی، مقدمه، موخره یا تفسیری به چشم نمی خورد.
رمان بادبادک باز با ترجمۀ نیلوفر امن زاده (نشر پرتقال)
چاپ اول ترجمۀ بسیار متفاوت خانم نیلوفر امن زاده از رمان «بادبادک باز» در سال 1398 و توسط انتشارات پرتقال به چاپ رسیده است. این نسخه از ترجمه، برای خواندن کودکان و نوجوانان، به صورت مصوّر و فکاهی در آمده است. متن کتاب به تناسب سبک و هدف آن، ساده و کوتاه و متعادل تر شده است. اگر قصد خرید رمان بادبادک باز را برای کودکان و نوجوانان خود دارید، این نسخه از ترجمه بهترین انتخاب برای شما می باشد.
بخشی از متن پنج ترجمۀ مختلف رمان بادبادک باز
ترجمۀ پریسا سلیمان زاده و زیبا گنجی:
«فرید گوشی را دستم داده بود. بله. اما ظاهرا وقتش را هدر داده بود. داشتیم از جاده پردست انداز جلیل آباد به کابل می پذشتی. آخرین سفرم از آن جاده، توی کامیونی بود که با چادر برزنتی از مسیر رو به رو می آمد. چیزی نمانده بود بابا به دست یک افسر روسی آوازخوان نئشه، خودش را به کشتن بدهد.»
ترجمۀ مهدی غبرائی:
«فرید به من هشدار داده بود. البته. اما معلوم شد بیهوده است. از جاده بمب خورده ای می گذشتیم که پیچ در پیچ از جلال آباد به سوی کابل سرازیر می شد. آخرین باری که از آن جاده سفر کرده بودم، در کامیون برزنت پوشی در خلاف این جهت بود. آن شب نزدیک بود بابا به دست سرباز روسی آواز خوان مست کشته شود.»
ترجمۀ غلامرضا اسکندری:
«فرید به من اخطار داده بود؛ واقعا این کار را کرده بود؛ اما آخرش کاشف به عمل آمد که فقط زور الکی زده. در حال عبور از جاده پرچاله چوله جلال آباد به کابل بودیم. آخرین باری که از این جاده گذشته بودم، در آن کامیون روکش برزنتی و در خلاف جهت، به سوی جلال آباد بود. همان شب که بابا نزدیک بود خودش را به ضرب گلولۀ یک افسر آوازخوان نئشه روس به کشتن دهد.»
ترجمۀ حمیدرضا بلوچ:
«فرید چندبار به من هشدار داده بود که دست توی جیبم نکنم. هشداری واقعی و جدی. اما من به حرفش اعتنا نکردم. وارد جاده ی پرپیچ و خمی که پر از چاله های ترکش و بمب بود شدیم و از جلال آباد به سمت کابل حرکت کردیم. آخرین سفرم از آن جاده، در کامیونی برزنت پوش و در خلاف جهتی که حرکت می کردیم بود. آن شب نزدیک بود بابا به دست سرباز نئشه ی آوازخوان روس کشته شود.»
* متن ترجمۀ نشر پرتقال به دلیل تغییرات گسترده در زبان رمان، گفتگو محور کردن متن رمان و حذف و ساده سازی بسیاری ار جملات، قابل مقایسه با دیگر ترجمه ها نمی باشد. علارغم این موضوع، محتوای کلی رمان به خوبی به مخاطب کودک و نوجوان منتقل می شود.