بررسی و مقایسه تطبیقی ترجمههای مختلف رمان غرور و تعصب
غرور و تعصب یکی از بزرگترین شاهکارهای ادبیات کلاسیک انگلستان است که توسط نویسنده پرآوازه انگلیسی، جین آستن (آستین) نوشته شده است. این اثر نخستین بار در سال 1813 منتشر شد. غرور و تعصب حول زندگی و رشد شخصیت اصلی آن، «الیزابت بِنِت» نوشته شده است. مضامین اصلی این رمان را عواقب سنگین پیش داوریهای اجتماعی و اخلاقی و یادگیری تمایز میان خوبی واقعی و ظاهری تشکیل میدهند.
تمامی ترجمههای موجود از این رمان غرور و تعصب به صورت مستقیم از زبان انگلیسی به فارسی صورت گرفتهاند. به دلیل متن نسبتا آسان و روان این کتاب، وجود پانویس و توضیحات و تحلیلهای مختلف برای ترجمههای این اثر لازم به نظر نمیرسد. در ادامه، برای شناختن بهترین ترجمه کتاب غرور و تعصب، برخی از بهترین ترجمههای این رمان مورد بررسی و تحلیل قرار خواهد گرفت.
1- غرور و تعصب با ترجمه شمس الملوک مصاحب (نشر علمی و فرهنگی، نشر جامی):
شمس الملوک مصاحب از جمله نویسندگان و مترجمان قدیمی ایرانی بود که ترجمه آثاری همانند کتاب افسانههای شیرین از ویلهلم و یاکوب گریم را در کارنامه داشته است. ترجمه شمس الملوک مصاحب از رمان غرور و تعصب قدیمی ترین ترجمه موجود از آن در بازار کتاب ایران است که تاریخ اولین چاپ آن، به سال 1336 بر میگردد.
همانطور که از تاریخ اولین چاپ این ترجمه مشخص است، از زبان قدیمیتری برای این نسخه از ترجمه استفاده شدهاست. در جای جای این ترجمه واژگان و عباراتی دیده میشود که در فارسی امروزی کمتر مورد استفاده قرار میگیرد. علارغم این نکته، مخاطب در طی خواندن این ترجمه با مشکل بزرگی مواجه نمیشود.
نثر کتاب روان و منسجم است و مترجم تسلط نسبتا بالایی در انتخاب معادلهای فارسی داشته است. با این وجود، در بسیاری از جملهها، شاهد اندکی فاصله گرفتن مترجم از متن اصلی رمان هستیم. در ابتدای کتاب، مقدمهای مفصل و خواندنی از سوی مترجم برای جین آستین و آثارش نوشته شده و تعداد پانویسهای این نسخه انگشت شمار است.
2- غرور و تعصب با ترجمه رضا رضایی (نشر نی):
رضا رضایی از جمله مترجمان با سابقه، خوشنام و پر کار ایرانی است. از جمله آثاری ادبی بزرگی که به دست او ترجمه شده است میتوان به رمانهای «جوان خام» از فئودور داستایفسکی و «پنین» از ولادیمیر ناباکوف اشاره کرد. برای آشنایی بیشتر با این مترجم و آثار ترجمه شده توسط این مترجم، مطالعه مقاله «بهترین کتابهای ترجمه شده توسط رضا رضایی» پیشنهاد میشود.
ترجمه رضا رضایی از رمان غرور و تعصب به مراتب جدیدتر از ترجمه خانم مصاحب بوده و برای اولین بار، در سال 1385 چاپ شده است. ترجمه آقای رضایی از غرور و تعصب را میتوان دقیق ترین ترجمه موجود از این اثر در بازار کتاب ایران دانست.
مترجم با دقتی مثال زدنی و بسیار خب، ترجمه خود را کاملا وفادارانه به متن اصلی نویسنده انجام داده است. این موضوع باعث شده است تا مخاطب با خواندن این نسخه، با لحن، سبک و قلم اصلی جین آستن آشنایی درست و کاملی پیدا کند. کتاب این مترجم یکی از بهترین ترجمه های غرور و تعصب میباشد.
رضا رضایی در انتخاب واژگان و اصطلاحات فارسی بسیار وسواسی و موشکافانه عمل کرده است. نثر این ترجمه بسیار روان و دلنشین است. مترجم در ابتدای کتاب به مقدمه بسیار خلاصه اکتفا کرده است و در متن کتاب، پانویس خاصی مشاهده نمیشود.
3- غرور و تعصب ( و دنباله آن پمبرلی) با ترجمه شهرام پورانفر و هادی عادل پور (نشر مهتاب):
این نسخه از رمان غرور و تعصب حاوی رمان کوتاه دیگری از جین آستین به نام «پمبرلی» است که در واقع دنبالهای داستانی برای غرور و تعصب بوده و توسط هادی عادل پور ترجمه شده است. اولین چاپ ترجمه شهرام پورانفر از رمان غرور و تعصب در سال 1386 منتشر شد.
متاسفانه ترجمه آقای پورانفر دقت خوبی ندارد. مترجم در ساختار تقریبا تمامی جمله بندیهای کتاب دخل و تصرف داشته است. در اصل، سبک مترجم در این ترجمه کاملا آزاد بوده است. همچنین، در انتخاب واژگان و معادلهای فارسی برای عبارات و اصطلاحات دقت کافی صورت نگرفته است.
در شماره بندی فصلهای این ترجمه نیز اشتباهی رخ داده و شمارشی شبیه به بقیه ترجمهها ندارد. نثر ترجمه از یکدستی و انسجام کافی برخوردار نیست. در این ترجمه نیز، جز مقدمهای بسیار خلاصه برای رمان پمبرلی، مقدمه، پانویس یا موخرهای وجود ندارد.
4- غرور و تعصب با ترجمه کیوان عبیدی آشتیانی (نشر افق):
کیوان عبیدی آشتیانی از جمله مترجمان فعال در زمینه ادبیات کودک و نوجوان است. از جمله ترجمههای وی میتوان به کتابهای «وقتی به من میرسی» از ربکا استید و «ایوان منحصربهفرد» از کاترین اپلگیت اشاره کرد.
ترجمه آقای عبیدی آشتیانی از این رمان جزء جدیدترین و بهترین ترجمه غرور و تعصب بوده که تاریخ اولین چاپ آن، سال 1390 است. این نسخه از ترجمه نیز یکی از برخی از بهترین ترجمههای رمان غرور و تعصب بوده، زبانی امروزی و ساده دارد. مترجم حتی الامکان کوشیده است تا با تغییرات جزئی در جمله بندیها و عبارات، متن رمان را هرچه بیشتر برای مخاطب کم سن و سال تر مناسب کند.
علیرغم این تغییرات، این ترجمه از دقت بسیار خوبی برخوردار بوده و نسبت به متن اصلی کتاب وفادار است. متن ترجمه یکدست است و مترجم از علائم نگارشی برای راحت تر کردن متن، به خوبی استفاده کرده است. از مهم ترین ویژگیهای این ترجمه میتوان به پانویسهای پر تعداد آن و اشاره کامل به نامهای لاتین اسامی خاص رمان اشاره کرد. در ابتدای کتاب نیز مترجم مقدمهای کوتاه نوشته است.
قسمتهایی از متن چهار ترجمه:
«آقای کالینز نه شخصا آدم بافهم و سنجیدهای بود و نه تربیت صحیح یافته بود که از نقیصه طبیعی او بکاهد. قسمت اعظم زندگیاش زیر نظر پدر بی سواد و لئیمی گذشته بود. گرچه خودش وابسته به دانشگاهی بود، ولی بهره واقعی از آن نبرده بود و فقط آداب و ظواهر را حفظ کرده بود.» از ترجمه شمس الملوک مصاحب.
«آقای کالینز آدم باهوشی نبود، و این نقصِ مادرزاد با تعلیم و تربیت یا معاشرت و مصاحبت و امثال اینها هم جبران نشده بود. بیشتر عمرش را زیر دست پدر بیسواد و خسیسی سپری کرده بود و با آنکه عضو یکی از دانشگاهها بود حداقلِ روابط را برقرار کرده بود و هیچ دوست و آشنای به درد بخوری به هم نزده بود.» از ترجمه رضا رضایی.
«آقای کالینز مرد فهمیدهای نبود و به طور کلی شخصیت ظاهرش نمیتوانست جلد خوبی برای درون واقعیاش شود اگر هم عقیدهای داشت همه از کتابها و برخوردهای اجتماعیاش سرچشمه میگرفت. او بیشتر عمرش را با پدری نفهم و بیقید سپری کرده بود. در حالی که با چندین دانشگاه در تماس بود، فقط از ترمهایی که احتیاج بود، استفاده میکرد و در فکر ایدههای بهتر برای بهرهبرداری بیشتر نبود.» از ترجمه شهرام پورانفر و هادی عادل پور.
«آقای کالینز آدم باهوشی نبود و از آنجا که این نقص، مادرزادی بود با تعلیم و تربیت و حضور در اجتماع برطرف نمیشد. بخش عمده زندگیاش را تحت سرپرستی و تربیت یک پدر بیسواد و خسیس گذرانده بود. با اینکه دانشگاه رفته بود، حداقل درسهای لازم برای مدرک گرفتن را خوانده و هیچ دوست و آشنای مفیدی پیدا نکرده بود.» از ترجمه کیوان عبیدی آشتیانی.