logo
بررسی و مقایسه تطبیقی ترجمه های مختلف رمان «یادداشت های زیرزمینی»
6

بررسی و مقایسه تطبیقی ترجمه های مختلف رمان «یادداشت های زیرزمینی»

رمان «یادداشت های زیرزمینی» یکی از خاص ترین و بهترین آثار کم حجم فئودور داستایفسکی است که در سال 1864 منتشر شد. این رمان اولین نمونۀ رمان های تک گویی درونی و یکی از اولین و بهترین رمان های سبک اگزیستانسیالیسم می باشد. یادداشت های زیرزمینی حاصل دوران تبعید و تجربیات سخت داستایفسکی است. نویسنده در این رمان مسائل بنیادین زیادی را به چالش می کشد و با تحلیل های روانشناسانه از شخصیت اصلی رمان، اثری عمیق و لایه لایه را خلق کرده است. متن رمان به اندازۀ محتوای آن سخت نیست و به دلیل جذابیت بالا، می توان یک نفس آن را خواند اما، تفسیرهای شخصی و تخصصی از این رمان، برای فهم بهتر آن، بسیار مفید است.

 

رمان یادداشت های زیرزمینی با ترجمۀ رحمت الهی (نشرهای امیرکبیر و جامی)

رحمت الهی از مترجمان قدیمی ایرانی است که برخی از آثار فئودور داستایفسکی را ترجمه کرده است. متاسفانه اطلاعات زیادی از این مترجم در منابع وجود ندارد.

بلک فرایدی چی‌بخونم موبایل

ترجمۀ رحمت الهی از رمان «یادداشت های زیرزمینی» بسیار قدیمی است و به سال 1332 برمی گردد. علارغم توانایی و تسلط مترجم بر ادبیات و استفاده از معادل های زیبا، نثر رمان در برخی جاها قدیمی و تا حدی منسوخ شده است. لحن و زبان تک گویی های شخصیت اصلی رمان در واقع بیشتر عامیانه و ساده است تا ادبی، اما در ترجمۀ رحمت الهی، بیشتر ادبی است تا عامیانه. میزان پانویسی در این رمان کم و در برخی موارد، ناکافی به نظر می رسد. ترجمۀ رحمت الهی در رساندن مفاهیم، جریانات و درون مایۀ رمان مشکلی ندارد و در این مورد، قابل قبول است. مقدمه ای کوتاه و جامع از زندگی و آثار داستایفسکی نیز در ابتدای کتاب به چشم می خورد که توسط مترجم تالیف شده است.

 

رمان یادداشت های زیرزمینی با ترجمۀ حمیدرضا آتش بر آب (نشر علمی و فرهنگی)

حمیدرضا آتش بر آب از مترجمان جوان و خوب آثار ادبیات روسیه به فارسی است. آتش بر آب در دانشگاه دولتی مسکو درس خوانده است. او در سال های اخیر، به علت ارائۀ ترجمه هایی خوب از برخی از آثار بزرگ روسی، بسیار محبوب و مشهور شده است.

ترجمۀ آقای آتش بر آب از رمان «یادداشت های زیرزمینی»، بسیار جدیدتر و به سال 1394 برمی گردد. ترجمۀ مستقیم از متن اصلی و روسیِ رمان، اولین نکتۀ مثبت این ترجمه است. به دلیل ترجمۀ مستقیم، لحن و زبان گفتگوها و روایات رمان، بسیار دقیق و وفادار نسبت به نوشتار داستایفسکی است. لحن و زبان عامیانه و سادۀ شخصیت اصلی رمان نیز، به خوبی به فارسی برگردانده شده است. پانویسی های آقای آتش بر آب برای این رمان بسیار کافی به نظر می رسد و در بسیاری از موارد، برای فهم بهتر متن بسیار مفید است.

اصلی ترین تفاوت این نسخه از رمان در ترجمۀ مستقیم آن خلاصه نمی شود. مترجم در ابتدای کتاب یادداشتی مفصل برای رمان نوشته است و در انتهای کتاب نیز، 14 تفسیر بسیار مفید و خواندنی از رمان را، از تعدادی از منتقدان و متخصصان ادبی در سراسر دنیا آورده است. این ترجمه از کتاب توسط انتشارات علمی و فرهنگی به چاپ رسیده است.

 

رمان یادداشت های زیرزمینی با ترجمۀ نسرین مجیدی (نشر روزگار)

نسرین مجیدی از مترجمان پرکار متون انگلیسی به فارسی در چند سال اخیر است. خانم مجیدی ترجمۀ برخی از آثار داستایفسکی مانند رمان های «همزاد»، «جن زدگان»، «جنایت و مکافات»، «ابله» و «بیچارگان» را در کارنامه دارد.

ترجمۀ نسرین مجیدی از رمان «یادداشت های زیرزمینی» جدیدترین ترجمۀ موجود از این رمان است که اولین چاپ آن مربوط به سال 1399 و انتشارات روزگار می باشد. خانم مجیدی این رمان را از ترجمۀ انگلیسی آن ترجمه کرده است. زبان کتاب بسیار امروزی و تازه است اما به علت ترجمۀ غیرمستقیم، اندکی از نوشتار اصلی داستایفسکی فاصله گرفته است. انتقال لحن عامیانۀ در این ترجمه جایی ما بین ترجمۀ آقای الهی و آقای آتش بر آب است. به طور کلی لحن و زبان در این رمان نسبتا قابل قبول است. متاسفانه در ترجمه هیچگونه پانویسی و توضیحی دیده نمی شود و در پاره ای از موارد، جای خالیِ توضیحات مترجم حس می شود. هیچگونه مقدمه، موخره یا تفسیری، ترجمۀ خانم نسرین مجیدی را همراهی نمی کند. در بعضی از جاها، وجود اشتباهات نگارشی، نکته ای منفی برای این ترجمه است.

 


 

بخشی از متن سه ترجمۀ مختلف رمان یادداشت های زیرزمینی

ترجمۀ رحمت الهی:

«من آدم مریضی هستم… شخص بدی هستم… مرد مطرودی هستم. خیال می کنم مبتلا به درد کبد باشم. اما تاکنون چگونگی همۀ این امراض را درست نتوانسته ام بفهمم و تشخیص بدهم. بله، خوب که دقت می کنم، اصلا نمی دانم چه مرضی دارم، در وجود من چه عضوی ممکن است واقعا ناخوش باشد. و با اینکه برای علم اطبا و آقایان اطبا احترام زیادی قائل هستم، بازهم برای سلامتی و بهبودی خودم هیچ گونه اقدامی نمی کنم.»

«دوران ادامه دادن من به شهوات نامشروع نیز سپری شد و همه کار درنظرم بی اندازه خسته کننده و پست می نمود. و بعد پشیمانی آمد، تهوع آور بود، از خود میراندمش. ولی با گذشت زمان، به این پشیمانی نیز خو گرفتم. اصلا به همه چیز عادت می کردم. نه اینکه مخصوصا بخواهم که به همه چیز خو بگیرم، نه بلکه به طوع و رغبت رضایت می دادم و برای تحمل کردن حاضر بودم و تسلیم می شدم.»

ترجمۀ حمیدرضا آتش بر آب:

«من آدم خبیثی هستم، آقایان!… اصلا راحتتان کنم؛ مریضم. هیچ جذابیتی هم ندارم. غلط نکنم کبدم هم مشکل دارد. بااین همه، سرسوزنی از دردهام سردرنمی آورم و حقیقتش نمی دانم دقیقا چه مرگم هست. بااین که برای پزشکی و دکتر جماعت احترام قائلم، اما هیچ وقت دنبال دوادرمان نرفته و نمی روم.»

«دیگر دوران شهوترانی و ولگردی ام گذشت و زندگی ام وحشتناک تهی و پوچ شده بود، بعد، زمان پشیمانی رسید که آن را هم از خودم راندم و دیگر واقعا زندگی ام خالیِ خالی شد. به تدریج، به این اوضاع عادت کردم. به همه چیز عادت کردم؛ نه این که واقعا عادت کرده باشم، به نوعی داوطلبانه موافقت کردم تحمل کنم.»

ترجمۀ نسرین مجیدی:

«من مرد بیماری هستم… بدجنس و بدخواه… زشت و بدون جاذبه. فکر می کنم گرفتار بیماری کبد هستم. به هرحال، چیزی در مورد بیماریم نمی دانم و مطمئن نیستم که چه مرضی دارم. در این مورد با پزشک مشورت نکرده ام، با وجودی که برای پزشکان و علم پزشکی احترام خاصی قائلم هرگز این کار را نخواهم کرد.»

«دوران عیاشی من نیز به پایان رسید و پس از آن همیشه کسل و بیمار بودم. دچار پشیمانی شدیدی شدم، سعی می کردم آن را از خود دور کنم. بیش از حد خسته و بیمار بودم اما به تدریج به آن احساس نیز خو گرفتم. من به همه چیز عادت می کردم. خودم ترجیح می دادم که این رنج ها را تحمل کنم.»

1 دیدگاه