logo
برترین رمان ها و نویسندگان دهه اول قرن بیست و یکم (سال های 2001 تا 2010)
1

برترین رمان ها و نویسندگان دهه اول قرن بیست و یکم (سال های 2001 تا 2010)

قرن بیست و یکم شروعی جنجالی و خبرساز در زمینه های سیاسی، اقتصادی و زیست محیطی داشت. از حملات تروریستی در نيويورک، جنگ عراق و افغانستان تا سونامی در شرق آسیا و طوفان بزرگ کاترینا و بحران اقتصادی در اغلب کشورها؛ وقایعی هستند که بر زندگی مردم جهان اثر گذار بوده اند. ادبیات نیز به عنوان بخش بزرگ و مهمی از زندگی انسان ها، تحت تاثیر این وقایع قرار گرفته و دستخوش تغییرات شده است؛ با این حال با قدرت راه خود را در میان حوادث باز کرده و پیش رفته است. اولین دهه از قرن بیست و یکم (سال های ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۱)، دورانی پر اتفاق در دنیای رمان نیز می باشد. این دهه، دوران رونق دوباره کتاب های ضد جنگ مانند کتاب «جنگ چهره زنانه ندارد» و همچنین رمان ها و خاطرات از افراد آسیب دیده در جنگ و حملات تروریستی بود. همچنین ترس از آلاینده های زیست محیطی و هشدارهای جهانی درباره گرم شدن زمین، باعث خلق رمان های آخرالزمانی مانند «جاده» شد که مورد توجه مخاطبان و منتقدان قرار گرفتند. به موازات این جریانات، رمان های عاشقانه و اجتماعی موفق به راضی نگه داشتن مخاطبان خود شدند و داستان های فانتزی مانند «هری پاتر» همچنان در جهان شور و غوغا به پا می کردند.

در ادامه مقاله به معرفی تعدادی از بهترین کتاب ها و نویسندگان برتر دهه اول قرن بیست و یکم (2001 تا 2011) می پردازیم.

 

بلک فرایدی چی‌بخونم موبایل

بادبادک باز نوشتۀ خالد حسینی (۲۰۰۳)

اولین رمان خالد حسینی، پزشک ساکن آمریکا، رمانی شگفت انگیز و قدرتمند درباره جنگ افغانستان با عنوان «بادبادک باز» است. خالد حسینی در این کتاب پرتره ای از افغانستانِ در چنگ طالبان را به تصویر کشیده که اکثر انسان ها تصوری از آن ندارند. در لایه های درونی، بادبادک باز داستان رابطه پدر و پسری است و بر اهمیت خانواده تاکید دارد. مضامین گناه و رستگاری در این رمان برجسته اند، و دوستی حرف اول را در آن می زند. داستان رمان بادبادک باز درباره دو دوست به نام های “حسن” و “امیر” است که در جریان جنگ از یکدیگر جدا می شوند. سال ها بعد امیر که روزنامه نگار شده است، برای نجات جان پسر دوستش حسن، به افغانستانِ در چنگ طالبان باز می گردد و در این سفر درگیر اتفاقاتی می شود…

رمان بادبادک باز برنده جایزه ادبی بوکر در سال ۲۰۰۴ شد و اقتباس سینمایی نیز از این رمان ساخته شده است.

 

اطلس ابر نوشتۀ دیوید میچل (۲۰۰۴)

«اطلس ابر» شروعی قدرتمند برای رمان های علمی-تخیلی در این دهه است. در واقع توصیف این رمان در یک پاراگراف، کار بسیار دشواری است. این رمان ترکیبی از داستان های تاریخی، تخیلی معاصر، معناگرا و علمی است که در آینده ای آخرالزمانی رخ می دهد. دیوید میچل این رمان را در مورد تناسخ و جهانی بودن طبیعت انسان معرفی کرده و عنوان کتاب را از یک قطعه موسیقی که توسط توشی ایچیاناگی ساخته شده، الهام گرفته است. کتاب اطلس ابر از شش داستان تو در تو تشکیل شده که هر کدام توسط شخصیت اصلی داستان بعدی روایت می شود.

رمان اطلس ابر جوایز بسیاری از جمله بوکر و جایزه ادبی سال کتاب بریتانیا را کسب کرده است و اقتباس سینمایی نیز از آن ساخته شده است.

 

کتاب دزد نوشتۀ مارکوس زوساک (۲۰۰۵)

کتاب «دزد» داستانی درباره جنگ نیست؛ اما در این کتاب مارکوس زوساک داستانی از امید را در پس زمینه ای از جنگ روایت می کند تا بخش کمتر دیده شده از زندگی انسان های درگیر جنگ و خشونت را نشان دهد. آنجا که انسان ها در میان وحشت و مرگ، امید خود را از دست داده اند، دخترکی عاشق کتاب خواندن و نوشتن می شود و تلاش می کند به دنیای خودش و دیگران رنگ خوشی بدهد…

رمان کتاب دزد معروف ترین و مهم ترین کتاب مارکوس زوساک است که بلافاصله پس از انتشار به یکی از پرفروش ترین کتاب های سال تبدیل شد و سال ها بعد اثری سینمایی نیز از آن ساخته شد.

 

پسرکی با پیژامه راه راه نوشتۀ جان بوین (۲۰۰۶)

رمان تاریخی «پسرکی با پیژامه راه راه» که در مورد هولوکاست نوشته شده، داستانی تکان دهنده از دوستی عجیب دو پسر بچه در شرایطی وحشتناک است؛ و در عین حال به ما یادآوری می کند انسان از چه ظرفیت بالای هولناکی برای غیرانسانی بودن برخوردار است. کتاب پسری با پیژامه راه راه، داستان پر کشش و خاصی دارد و از زبان “برونو”، پسر ۹سالۀ یکی از فرماندهان نازی روایت می شود. برونو و خانواده اش به دستور پیشوا به “جای پرت”، که بعدا مشخص می شود منظور “آشویتس” است، نقل مکان کرده اند. او در آنجا و پشت حصار های سیمی با پسرکی با پیژامه راه راه به اسم “شمئون” آشنا می شود و هر هفته باهم ملاقات می کنند…

کتاب پسری با پیژامه راه راه اثر جان بوین در لیست پرفروش های نيويورک تایمز جای گرفت و نسخه ای سینمایی نیز از آن ساخته شد.

 

مغازه خودکشی نوشتۀ ژان تولی (۲۰۰۶)

رمان «مغازه خودکشی» مهم ترین اثر ژان تولی، رمانی در قالب کمدی سیاه است که نویسنده در آن، با ظرافت، مرگ را دستمایه شوخی قرار داده است. داستان مغازه خودکشی در سرزمینی ناکجا آباد و در دوره ای آخرالزمانی رخ می دهد؛ مردم دچار نوعی بیماری همه گیر شده اند که منجر به افسردگی می شود و تمایل به خودکشی را افزایش میدهد. در این میان “آلن”، پسر خانواده “تواچ”، نور امیدی در دل ناامیدی همگانی ست که زندگی را تشویق می کند…

تمام عناصر و حتی اسامی شخصیت ها در این کتاب نمادین هستند. اسم افراد خانواده از روی افراد معروفی انتخاب شده که خودکشی کرده اند. “میشیما” از نام یوکیو میشیما نویسنده معروف ژاپنی، “ونسان” از نام ونسان ونگوک نقاش هلندی، “مرلین” از مرلین مونرو و “آلن” از آلن تورینگ دانشمند و ریاضیدان انگلیسی انتخاب شده اند. همچنین یک انیمیشنی فرانسوی بر اساس داستان این کتاب در سال ۲۰۱۲ ساخت شده است.

 

راهی طولانی که رفتم نوشتۀ اسماعیل به آ (۲۰۰۷)

تاکنون خبر نگاران بسیاری از کودکانِ سرباز گفته اند و نویسندگان بسیاری سعی کرده اند تا تصویر زندگی آن ها را منعکس کنند. اما تا به حال داستانی از زبان کسی که خود از این جهنم عبور کرده و زنده مانده باشد، وجود نداشته است. داستان «راهی طولانی که رفتم» خاطرات یک کودک سرباز است، داستان واقعی اسماعیل به آ، کودک ۱۳ ساله ای است که مجبور می شود به نیرو های شبه نظامی سیرالئون بپیوندد و دست به شرارت هایی بزند. او چند سال بعد توسط یونیسف نجات پیدا کرده و نزد عمویش در آمریکا به زندگی ادامه داد و داستان زندگی اش را تعریف کرد…

کتاب راهی طولانی که رفتم در سال ۲۰۰۷ نامزد دریافت جایزه بهترین کتاب شد و همچنین به عنوان یکی از ده کتاب برتر بزرگسالان معرفی شده است.

 

با گاوآهن استخوان مردگان را شخم بزن نوشتۀ اولگا توکارچوک (۲۰۰۹)

یک داستان عجیب و پرشور از نویسنده زن برنده جایزه نوبل؛ ترکیبی شگفت انگیز از ژانر وحشت، کمدی، فمنیسم و سیاست که در نهایت شما را ترغیب به گیاهخواری خواهد کرد. حتما متعجب شده اید که داستانی با چنین ترکیب نا همگونی در دنیای ادبیات نوشته شده و مورد توجه نیز قرار گرفته باشد. اما در قرن بیست و یکم هر چیزی ممکن است، بخصوص زمانی که بن مایه داستان به بحران های زیست محیطی و حمایت از حیوانات مربوط باشد.

داستان «با گاوآهن استخوان مردگان را شخم بزن» اثر اولگا توکارچوک، درباره زن مسنی است که در دهکده ای زندگی می کند. در همسایگی این زن جسد مردی پیدا می شود که کشته شده؛ “جانینا”، زن داستان، ارتباطی بین این قتل و شکار حیوانات بوسیله مقتول کشف می کند اما فرضیه اش جدی گرفته نمی شود. تا اینکه قتل های دیگری به همین شیوه رخ می دهند…

 

جوخه زمان نوشتۀ جنیفر ایگان (۲۰۱۰)

اگر به رمان مدرن با ساختار روایی پیچیده، زمان غیرخطی و جریان سیال ذهن علاقمند هستید، کتاب «جوخه زمان» اثر جنیفر ایگان، همان چیزی است که از خواندنش لذت خواهید برد. بدون شک این کتاب توانایی های شما را در خواندن آثار ادبی به چالش می کشد؛ به گفته منتقدان، این رمان شبیه ترین کتاب به «خشم و هیاهو» اثر ویلیام فاکنر است. داستان جوخه زمان روایتی از زندگی یک راک استار و دستیارش در بازه زمانی چهل سال است. زمان وقوع داستان در حال حاضر است ولی با فلش بک (بازگشت به گذشته) هایی به زمان های مختلف، در جریان اتفاقات زندگی شخصیت ها قرار می گیریم.

کتاب جوخه زمان برنده جایزه پولیتزر ۲۰۱۱ و جایزه لس آنجلس ۲۰۱۰ شده است و از کتاب های مهم این دهه می باشد.

بدون دیدگاه
  • هنوز دیدگاهی ارسال نشده است.