چگونه آثار تولستوی را بخوانیم؟
لئو تولستوی کیست؟
لئو تولستوی (تالستوی) را پیامبر و پادشاه ادبیات روسیه میدانند. تولستوی یکی از بزرگترین نویسندگان «عصر طلایی» ادبیات روسیه و از مشهورترین نویسندگان سراسر تاریخ ادبیات بود. تاثیر این نویسنده در روسیه تا حدی بود که در این کشور، طرفداران ادبیات را به صورت خودمانی به دو گروه دستهبندی می کنند: تولستویخوانها و داستایفسکیخوانها!
«لئو تولستوی» در سال های 1902 تا 1906، پنج بار نامزد دریافت جایزۀ نوبل ادبیات و در سال های 1901، 1902 و 1909 نامزد دریافت جایزۀ نوبل صلح شد اما، هیچگاه موفق به دریافت این جوایز نشد. این موضوع موجب بحثها و جدلهای بسیاری از سوی منتقدان و صاحبنظران ادبی شد.
بسیاری از منتقدان، دو رمان شاهکار و حجیم تولستوی، «جنگ و صلح» و «آنا کارنینا»، را به عنوان قلههای ادبیات رئالیستی (واقعگرایانه) و جزء بهترین آثار لئو تولستوی قلمداد کردهاند.
مجموعه آثار لئو تولستوی
مجموعۀ آثار تولستوی طیف وسیعی از فرمهای ادبی را شامل میشود؛ از داستان کوتاه و رمان تا خودزندگینامههای داستانی. این مجموعۀ بینظیر، یکی از مهمترین گنجینههای ادبی سراسر تاریخ ادبیات روس محسوب میشود و تاثیر بسیار عمیقی بر فرهنگ و ادبیات دنیا داشته است.
عناوین کتابهای معروف تولستوی که جزء رمانهای بلند «تالستوی» هستند عبارتند از:
- «جنگ و صلح» (1869)
- «آنا کارنینا» (1877)
- «رستاخیز» (1899)
عناوین برخی از مهمترین رمانهای کوتاه (ناولا) تولستوی عبارتند از:
- «سعادت زناشویی» (1859)
- «مرگ ایوان ایلیچ» (1886)
- «سونات کرویستر» (1889)
- «شیطان» (1889)
- «ارباب و بنده» (1895)
- «حاجی مراد» (1912)
در کنار رمانهای بلند و کوتاه، تولستوی داستانهای کوتاه متعدد و آثار غیرداستانی جذابی را نیز در کارنامه دارد. از جملۀ این موارد میتوان به کتابهای «اعتراف (اعتراف من)»، مجموعه داستان «بیست و سه قصه» (نشر قطره)، «روزشمار دانایی» و مجموعه داستان «سو استپول» اشاره کرد.
اکنون باید به این پرسش جواب داد که چگونه و با چه ترتیبی باید آثار ادبی این نویسندۀ بزرگ را خواند؟
سیر تغییر و تحول آثار تولستوی تا حدی غیرخطی و پیچیده است. در برخی از دورهها، نوشتههای او بسیار مذهبی و مسیحی و در برخی دورهها، از دین و مذهب فاصله میگیرد. راجع به کمیت و کیفیت آثار او نیز، میتوان دورههای پرافت و خیز بسیاری در زندگی او دید.
با این حال، عناوینی که کمی بالاتر از این نویسندۀ بزرگ مطرح شدهاند، از بهترین و مهمترین آثار تولستوی و ادبیات روسیه در قرن 19 ام میباشد. به خوانندگان مشتاق پیشنهاد میشود این عناوین را بر اساس تاریخ زمانی بخوانند. از طرفی، برخی از آثار ادبی تولستوی، بسیار سنگین و حجیم میباشند؛ به عنوان مثال، رمانهای «جنگ و صلح» و «آناکارنینا» حجمی بالای 1000 صفحه دارند.
تعداد داستانها و رمانهای کوتاه تولستوی، بسیار زیاد میباشد. از این رو، به مخاطبینی که وقت و یا قصد خواندن تمامی عناوین پیشنهاد شده را ندارند، پیشنهاد میشود تا روندی که در ادامه معرفی میشود را پی بگیرند و با خواندن این عناوین، به درکی جامع و عصارهای از تمامی تفکرات و هنر نویسندگی، کتابهای معروف تولستوی پی ببرند.
1- «مرگ ایوان ایلیچ»
میتوان گفت بهترین اثر برای شروع راه تولستویخوانی، رمان کوتاه مرگ ایوان ایلیچ است. این رمان کوتاه (ناولا) یکی از بهترین نوشتههای لئو تولستوی و از شاهکارهای بیبدیل ادبیات روسیه در قرن 19ام میباشد. این رمان حاصل دورۀ متأخر نویسندگیِ تولستوی و پس از دوران «چرخش مذهبی» او میباشد.
مرگ ایوان ایلیچ روایتی تراژدیک، فلسفی و نمادینی است از داستان زندگیِ قاضی بلند مرتبهای به نام «ایوان ایلیچ». این رمان با آغازی طوفانی و شوکه کنندۀ مرگ ایوان ایلیچ شروع میشود و سپس، طی روایتی بازگشتی و بسیار قابل تأمل، روزهای زندگی و احتضار ایوان ایلیچ بررسی میشود.
واکاوی ذات انسان، تعاملات ریاکارانه انسانی و مرگ انسان مدرن، از جمله کلیدیترین مفاهیم این رمان میباشد. در بازار نشر ایران ترجمههای متعددی از رمان مرگ ایوان ایلیچ موجود است که کار انتخاب بهترین ترجمه را، برای مخاطبین سخت میکند. از این رو، مطالعۀ مقالۀ بررسی و مقایسه تطبیقی ترجمههای مختلف رمان مرگ ایوان ایلیچ به شما پیشنهاد میشود.
2- «سونات کرویتسر»
کتاب سونات کرویتسر از جمله مهمترین رمانهای کوتاه (ناولا) و جزء بهترین آثار لئو تولستوی است که به محض انتشار در سال 1889، توسط حکومت وقت روسیه توقیف و سانسور شد. این رمان براساس سونات کرویتسر «بتهوون» نامگذاری شده است.
تولستوی در این رمان، به طرز شگفتانگیزی، تقابل عقل و وجدان انسانی را با مفاهیمی مانند عشق، شهوت و حسادت را به تصویر میکشد. داستان سونات کرویتسر روایتی است از مردی به نام «پوژدینشف» که به طور اتفاقی، سخنان زنی را راجع به ازدواج و عشق میشوند.
پوژدینشف با زن به بحث مینشیند و بیان میکند که عشق حقیقی وجود ندارد، زنها و مردها از یکدیگر استفادۀ ابزاری میکنند و ازدواج، قراردادی مصنوعی است که در نهایت، به تنفر ختم میشود. در ادامۀ داستان، ما روایت زندگی عاشقانه-تنفرانگیز پوژدینشف و همسرش را میخوانیم که به خیانت و حتی قتل منجر میشود.
3- «اعتراف (اعتراف من)»
بهتر است بعد از خواندن دو رمان پیشین و شروع خوانش رمانهای عظیم و شاهکار تولستوی، کتاب اعتراف را بخوانید. این کتاب چکیدهای است از 50 سال زندگی و تأملات تولستوی حول محوریت دین و مذهب، فلسفه، زندگی و مالیخولیا. کتاب اعتراف را میتوان جزء کتابهای معروف تولستوی قرار دارد.
اعتراف روایتی است به سبک خودزندگینامه از بحرانهای وجودی تولستوی. او در این کتاب کوتاه سعی کرده است تا به جواب این سوال برسد: «اگر خدا وجود ندارد، و از آنجایی که مرگ حتمی است، معنای زندگی چیست؟». تولستوی با خود پنداشته است بدون رسیدن به جوابی برای این سوال، زندگی کردن غیرممکن است.
4- «جنگ و صلح» بهترین آثار لئو تولستوی
جنگ و صلح شاهکاری بینظیر از تولستوی است که تاریخ 4 دهه جنگ و زندگی مردم روسیه را در خود گنجانده است. تولستوی خود اذعان داشته است که این اثر یک رمان با استانداردهای شناخته شدۀ ادبیات روسیه نیست. او آن را حتی کمتر از یک شعر یا یک کتاب تاریخی جامع دانسته است.
با این حال، این نکته بر همگان آشکار شده است که رمان جنگ و صلح رمانی است فرای رمانهای معمولی و اثری است که تاریخ و فلسفۀ زندگی مردم روسیه را، به بهترین نحو و در قالب داستان، به تصویر کشیده است. همین امر باعث شده این رمان جزء کتابهای معروف تولستوی محسوب شود.
جنگ و صلح داستان زندگی 5 خانوادۀ «نخبهسالار» روسیه در زمانۀ حملۀ فرانسویهای ناپلئونی به روسیۀ تزاری را بازگو میکند. تولستوی در این رمان حجیم، بیش از 10ها شخصیت داستانی فراموش نشدنی خلق کرده و با بیانیات فلسفی و عمیق خود، روحی تازه به ادبیات واقعگرای روسیه دمیده است.
سه تن از شخصیتهای این رمان به شناخته شدهترین شخصیتهای ادبیات روسیه و دنیا مبدل شدهاند: «پییِر بزوخوف»، «آندرِی بالکونسکی» و «ناتاشا روستوف». برای آشنا شدن با دیگر شاهکارهای ادبیات روسیه، بد نیست نگاهی نیز به مقالۀ 6 رمان برتر روسیه بیندازید.
5- «آناکارنینا»
نه تنها رمان آناکارنینا یکی از بهترین آثار ادبی سراسر تاریخ ادبیات است، بلکه خود تولستوی این اثر را، «اولین رمان واقعی خود» نامیده است. «آناکارنینا» یک رمان نسبتا پیچیده با دهها شخصیت اصلی است. این رمان جزء بهترین آثار لئو تولستوی بشمار میرود.
تولستوی در این رمان حجیم خود، بر مفاهیمی مانند خیانت، ایمان، خانواده، ازدواج، عشق، روسیۀ تزاری و تقابل زندگی شهری و روستایی در روسیه دست گذاشته است. ارائه خلاصهای از این رمان، به دلیل گستردگی مضامین و حوادث داستانی، کار سختی است. به صورت ساده میتوان این رمان را روایتی از رابطۀ ممنوعۀ آنا کارنینا، زنی بسیار زیبا و همسر یک مقام ارشد، و افسر سواره نظامی به نام کنت ورانسکی است.
علارغم کلیشههای فکری و اجتماعی روسیۀ قرن 19ام، «آناکارنینا» برای رسیدن به معشوق خود دست به ماجراجویی پردردسر میزند که داستانی جذاب و در عین حال، درام را میسازد. در موازات داستان زندگی آنا، فردی به نام «کنستانتین لوین»، در جستجوی زندگی معنوی خود، دست به ماجراجویی متفاوتی میزند که پایبند به چارچوب بهای اخلاقی خاصی است.