logo
کتاب هایی که از فیلم های اقتباسی شان بهتر هستند
2

کتاب هایی که از فیلم های اقتباسی شان بهتر هستند

از دیرباز دو رسانه سینما و ادبیات ارتباط تنگاتنگ و دوستانه‌ای با یکدیگر داشته و بر هم تاثیرگذار بوده‌اند. اغلب سینماگران از اقتباس‌هایی بر اساس کتاب‌های پرطرفدار برای گسترش بیشتر مخاطبان خود استفاده می‌کنند. از طرف دیگر این کار یک راه عالی برای دسترسی بیشتر به کتاب‌های مشهور، برای کسانی است که نمی‌توانند یا نمی‌خواهند آن‌ها را بخوانند.

در این مقاله کتاب هایی که فیلم شدند معرفی می شوند در کل می توان گفت آثار سینمایی اقتباسی تاثیر زیادی بر گسترش ادبیات بین عموم مردم دارند، زیرا برخی از داستان‌ها از اهمیت ادبی بسیار بالایی برخوردارند و باید تا حد امکان توسط افراد بیشتری شنیده شوند تا زنده بمانند.

اما نباید فراموش کرد که هدف اولیه از ساخت اقتباس‌ها، سرگرمی است پس بی جهت نیست که فیلم های بر اساس رمان های معروف ساخته شده‌اند است. کتاب‌ها اغلب حاوی اطلاعات و جزئیات بیشتری نسبت به چیزی هستند که می‌توان آن را در یک فیلم دوساعته خلاصه کرد، بنابراین ساخت اقتباس از یک کتاب می‌تواند بسیار چالش‌ برانگیز باشد.

https://www.chibekhoonam.net/konkour1404-v1/

برخی از فیلم‌های اقتباسی، مانند هری پاتر، با کمک جلوه‌های ویژه و جزییات درخشان، کارهای موفقی از آب درمی‌آیند و طرفداران خود را خوشحال می‌کنند. با این حال، بعضی دیگر استانداردهای تعیین شده توسط کتاب را رعایت نمی‌کنند و در گیشه یا نزد طرفداران خود شکست می‌خورند.

علیرغم این چالش‌ها، صنعت فیلم همچنان از دنیای ادبیات الهام می‌گیرد و کتاب‌ها را با فیلم‌ها و مجموعه‌های تلویزیونی جدید مطابقت می‌دهد. در این مقاله برخی از اقتباس‌های سینمایی جمع آوری شده‌اند که با وجود صرف هزینه‌های بالا و تبلیغات زیاد، به عقیده طرفداران، نتوانسته‌اند به خوبی اصل کتاب‌ها باشند.

1- فیلم «نام گل سرخ (۱۹۸۶)» بر اساس رمان «نام گل سرخ (۱۹۸۰)» اثر: اومبرتو اکو – کتاب هایی که فیلم شدند

رمان نام گل سرخ عنوان نخستین رمان فیلسوف، نویسنده و نشانه شناس معروف ایتالیایی «اومبرتو اکو» می‌باشد که یک داستان معمایی و گوتیک را تعریف می‌کند که از قضا یکی بهترین فیلم های اقتباسی می باشد. کارگردانی سینمایی نام گل سرخ را ژان ژاک آنو برعهده دارد این اثرهنری را می‌توان جزء کتاب هایی که فیلم شدند قرار داد.

ماجرای رمان نام گل سرخ به یکسری قتل‌های زنجیره‌ای مربوط می‌شود که در کلیسایی قرون وسطایی رخ می‌دهد. داستان از جایی شروع می‌شود که پای کشیشی به نام «ولیام» و مُرید او، «آدسو» به کلیسا رسیده و درگیر معمای قتل یک کشیش جوان می‌شوند.

از نظر بسیاری منتقدان، فیلم باوجود وفاداری به داستان اصلی، نتوانسته فضای نمادین منحصر به فرد و معمایی کتاب را به خوبی منتقل کند و بیشتر بر جنبه‌های تاریخی تمرکز داشته است. همچنین عدم موفقیت در به تصویر کشیدن روابط عاطفی ظریف بین شخصیت‌ها و تصویرسازی کم‌مایه نمای بیرونی مناظر، از دیگر نقاط ضعف فیلم می‌باشد.

2- فیلم «برج تاریک (۲۰۱۷)» براساس کتاب «برج تاریک (۱۹۸۲)» اثر: استیون کینگ

فیلم سینمایی برج تاریک به کارگردانی نیکولای آرسل با امتیاز ۴ از ۱۰ در سایت IMDB، یک شکست کامل برای اقتباس از شاهکاری پرطرفدار بود. این فیلم براساس مجموعه‌ای هشت جلدی با همین عنوان از نابغه دنیای کتاب‌های فانتزی سیاه، استیون کینگ ساخته شد.

داستان مجموعه برج تاریک درباره بعد دیگری از دنیای انسان‌ها به نام «مید وورد» است که توسط یک جادوگر شرور به نابودی تهدید شده است. در این میان یک پسر نوجوان از دنیای ما وارد بعد دیگر می‌شود تا با کمک یک وسترن سیاه پوش آواره در مقابل جادوگر ایستاده، برج تاریک را که در انتهای «مید وورد» است پیدا کرده و جهان را از نابودی نجات دهند.

اما ضعف‌ها و کاستی‌های فیلم اقتباسی به قدری چشمگیر بود که نه تنها طرفداران کتاب را ناامید کرد بلکه باعث عصبانیت نویسنده نیز شد. فیلم با وجود اینکه خط داستانی اصلی کتاب‌ها را دنبال کرده است، اما به هیچ وجه در انعکاس جنبه‌های ترکیبی علمی تخیلی، فانتزی و دلهره‌آور آن موفق عمل نکرده و کمترین شباهت را به داستان اصلی دارد.

مسئله اصلی فیلم تلاش آن برای جا دادن حجم وسیعی از اطلاعات در یک فیلم واحد است. در نتیجه، طرح و پیام کتاب نادیده گرفته شده اند. عدم انسجام شخصیت‌پردازی، دیالوگ‌های ضعیف و ناتوانی در به تصویر کشیدن تاریکی دنیای «مید وورد» از دیگر دلایلی هستند که این اقتباس را به شکست تبدیل کردند.

3- فیلم «وقتی نیچه گریست (۲۰۰۷)» کارگردان: پینکاس پری؛ براساس کتاب «وقتی نیچه گریست (۱۹۹۲)» اثر: اروین یالوم

یک چیزی که همه بر آن اتفاق نظر دارند این است که نیچه متفکری تکرارنشدنی و بزرگ بوده و هست. او فیلسوفی است که حتی امروز هم برای عموم مردم قابل درک نیست و در میان علاقمندان به فلسفه بحث‌های پرشور به راه می‌اندازد.

بنابراین نوشتن کتاب یا ساختن فیلمی درباره زندگی او که آشکارا شامل ایده‌های وی نیز بشود، کاری بسیار دشوار خواهد بود. دکتر اروین یالوم، روانکاو برجسته، استاد نگارش رمان‌هایی با درونمایه فلسفی و روانشناسی، یکی از افرادی است که جسارت خلق داستانی با محوریت نیچه را به خود داد.

رمان وقتی نیچه گریست، داستانی خیالی درباره ملاقات نیچه و دکتر برویر را روایت می‌کند. این رمان از سبک همیشگی یالوم پیروی کرده و از شخصیت‌پردازی قابل قبولی برخوردار می‌باشد. این کتاب انتقادات مثبت زیادی گرفت و جایزه انجمن روانپزشکی آمریکا را نیز دریافت کرد.

اما نسخه اقتباسی به سختی توانست نظر علاقمندان رمان را جلب کند. کارگردانی بد، بازی‌های بیش از حد جدی هنرپیشگان و لهجه‌های اغراق شده از مهمترین دلایلی بود که باعث نارضایتی مخاطبان شد. همچنین بسیاری عقیده دارند فیلم در انتقال مفاهیم فلسفی کتاب ضعیف عمل کرده، چهره خوبی از نیچه به نمایش نگذاشته و از اعتبار او کاسته است.

4- فیلم «چهره مرد هنرمند در جوانی (۱۹۷۷)» براساس رمان «چهره مرد هنرمند در جوانی (۱۹۱۶)» اثر: جیمز جویس

رمان چهره مرد هنرمند در جوانی، اولین رمان و اثری نیمه اتوبیوگرافیک (خودزندگی نامه) از جیمز جویس بود که او را به عنوان یک شخصیت برجسته و چهره‌ای تاثیرگذار در جنبش بین‌المللی معروف به مدرنیسم ادبی معرفی کرد. این رمان درباره مرد جوانی بنام «استفان» است که پیشینه‌ای شبیه خود جویس دارد.

جویس در این رمان رشد اخلاقی، عاطفی، و فکری «استفان» در حین مشاهده و واکنش به دنیای اطرافش را توصیف نموده است. این اثر به نوعی، تلاش جویس برای خلق نوع جدیدی از رمان تلقی می‌شود که بر تکنیک‌های روایی مرسوم تکیه ندارد. بدون شک اقتباس از چنین رمان برجسته‌ای بسیار چالش برانگیز است.

ماهیت اصلی این رمان، به رویدادهای آن بستگی ندارد؛ بلکه به زبان آن بستگی دارد که مراحل رشد شخصیت اصلی داستان را تداعی می‌کند و فیلم به هیچ عنوان نتوانسته آن را منعکس کند. علاوه بر آن، زبان ادبی به کار رفته در رمان، در فیلم‌ نمود پیدا نکرده است.

همچنین بازسازی ناموفق صحنه‌های تاریخی و بازی کسل‌کننده هنرپیشه اصلی، از دیگر دلایلی هستند که فیلم را به اقتباسی ناکام از رمانی باشکوه تبدیل کرده‌اند. کارگردانی فیلم چهره مرد هنرمند در جوانی را جوزف استریک برعهده دارد.

اگر به این سبک رمان‌ها علاقه دارید پیشنهاد می‌شود مقاله «از مکتب ادبی مدرنیسم چی‌بخونم؟» را مطالعه کنید.

5- فیلم سینمای «ساعت ها (۲۰۰۷)» براساس کتاب «خانم دالاوی (دلوی) (۱۹۲۵)» اثر: ویرجینیا وولف – جزء بهترین فیلم های اقتباسی

رمان خانم دالاوی (دلوی) نوشته ویرجینیا وولف یکی از برجسته‌ترین آثار مدرن ادبی به شمار می‌رود که شهرت بسیاری برای نویسنده‌اش به ارمغان آورد. وولف برای روایت خانم دالاوی (دلوی) از تکنیک «جریان سیال ذهن» استفاده کرد که در زمان خود (اوایل قرن بیستم) حرکتی نوگرایانه، جریان‌ساز و پیشرو بود. این اثرهنری را می توان جزء بهترین فیلم های اقتباسی قرار داد.

داستان این رمان روایتی از یک روز از زندگی زنی اشرافی به نام کلاریسا دالاوی است که در انگلستان بعد از جنگ جهانی اول، با خانواده‌اش زندگی می‌کند و به ظاهر بسیار خوشبخت است. رمان اغلب شامل گفتگوهای درون ذهن کلاریسا با خودش می‌باشد. رمان خانم دالاوی بارها مورد اقتباس قرار گرفت.

یکی از آن‌ها فیلم ساعت‌ها به کارگردانی استیون دالدری است که با امتیاز ۷ از ۱۰در سایت IMDB، اقتباس قابل قبول و نسبتا موفقی تلقی می‌شود. جالب است بدانید خانم ویرجینیا وولف در ابتدا تصمیم داشت نام رمانش را ساعت‌ها بگذارد، اما بعدها نظرش تغییر کرد.

اقتباس سینمایی از رمان وولف با وجود موفقیت از نظر منتقدان، اما تفاوت‌های بسیاری با نسخه اصلی دارد که به مذاق طرفداران رمان‌ خوش نیامد. از جمله حضور سه شخصیت زن در فیلم، دستکاری شدن روابط بین شخصیت خانم دالاووی و دوستش پیتر و محوریت بیش از اندازۀ زنان.

۶- فیلم «جنگل نروژی (۲۰۱۰)» براساس کتاب «جنگل نروژی (۱۹۸۷)» اثر: هاروکی موراکامی

جنگل نروژی به عقیده منتقدان، بزرگترین و بهترین رمان هاروکی موراکامی، نویسنده ژاپنی می باشد. فروش بالای این کتاب (چندین میلیون نسخه در دنیا) و ترجمه به 30 زبان مختلف از کتاب جنگل نروژی نیز، این ادعا را تایید می‌کند. این رمان، روایتِ رئالیستی نسبتا پیچیده‌ای درباره مرد و زن جوانی است که مرگ دوستی مشترک، آن‌ها را به هم پیوند می‌دهد.

شهرت رمان و موضوع جذاب آن، دلیلی بود که تران هانگ را تشویق به ساخت فیلمی اقتباسی کرد. با این‌حال کسب امتیاز نسبتا پایین و عدم استقبال از فیلم در گیشه، نشان داد که مردم بیشتر از فیلم، کتاب را دوست داشته‌اند. کسل کنندگی این فیلم ملودرام و سعی در به حداقل رساندن کشش رمان و بی حالی بازیگران از عوامل نارضایتی مخاطبان فیلم در مقایسه با رمان به شمار می‌آید.

اگر به دنبال بهترین کتاب هایی که فیلم شدند هستید، این فیلم ها را حذف کنید. اگر می‌خواهید با رمان‌های اقتباسی بیشتری آشنا شوید، مطالعۀ مقاله «از آثار ادبی مورد اقتباس سینمایی چی‌بخونم؟» به شما پیشنهاد می‌شود.

بدون دیدگاه
  • هنوز دیدگاهی ارسال نشده است.