بررسی و مقایسه تطبیقی ترجمه های مختلف رمان «بلندی های بادگیر»
رمان «بلندی های بادگیر» شاهکاری از امیلی برونته است که برای اولین بار، در سال 1847 منتشر شد. این رمان، یکی از پرفروش ترین و مشهورترین آثار ادبیات کلاسیک انگلستان است که بر روی بسیاری از آثار سینمایی، موسیقایی و هنری بعد از خود، تاثیر شگرفی داشته است. رمان بلندی های بادگیر در قالب سبک ادبی رمانتیسم و ژانر های عاشقانه و گوتیک قرار می گیرد. متن این رمان ساده است اما داستانی بسیار جذاب و پرکشش دارد. لازم به ذکر است که تمامی ترجمه های این کتاب، به دلیل انگلیسی زبان بودن آن، به صورت مستقیم از زبان اصلیِ متن انجام شده اند.
رمان بلندی های بادگیر (عشق هرگز نمی میرد) با ترجمۀ علی اصغر بهرام بیگی ( نشر علمی و فرهنگی، نشر جامی)
علی اصغر بهرام بیگی از مترجمین قدیمی ایرانی بوده است که ترجمۀ آثاری مانند «سمفونی دنیای نو» از یان وان استراتن و «بتهوون انسان پیروز» از امیل لودویگ را در کارنامه خود دارد.
ترجمۀ آقای بهرام بیگی از رمان «بلندی های بادگیر»، قدیمی ترین ترجمۀ موجود از آن می باشد که اولین چاپ آن، در سال 1335 و تحت عنوان «عشق هرگز نمی میرد» منتشر شده است. با توجه به سال چاپ این ترجمه، زبان آن تا حدی قدیمی است و البته در ویرایش های جدیدتر تا حدودی این مشکل برطرف شده است. این ترجمه از دقت و روانی نسبتا خوبی برخوردار است، اما در بسیاری از موارد، انحرافات و کم و کاستی هایی نسبت به متن اصلی رمان مشاهده می شود. برای پانویسی ها فقط به اشاره به نام های لاتین اسامی خاص رمان بسنده شده است و در ابتدای کتاب، مقدمه ای بسیار کوتاه از سوی مترجم برای نویسنده و آثارش به چشم می خورد.
رمان بلندی های بادگیر با ترجمۀ نوشین ابراهیمی (نشر افق)
نوشین ابراهیمی از جمله مترجمان جوان زبان انگلیسی به فارسی است که تاکنون آثار کلاسیک متنوعی را ترجمه کرده است. از جمله این آثار می توان به رمان های «موبی دیک» از هرمان ملویل و «داستان دو شهر» از چارلز دیکنز اشاره کرد.
ترجمۀ خانم نوشین ابراهیمی از رمان «بلندی های بادگیر» به مراتب جدیدتر بوده و تاریخ اولین چاپ آن، به سال 1388 و انتشارات افق بر می گردد. بنابر همین موضوع، زبان این ترجمه بسیار امروزی تر است. به طور کلی، این ترجمه از دقت خوبی برخوردار است و محتوا و لحن متن بسیار ادبیِ این رمان، خوب منتقل شده است. اما، در بسیاری از موارد مترجم کوشیده است تا با ساده سازی و تغییر در ساختار جملات، درون مایۀ رمان را راحت تر به مخاطب منتقل کند که نتیجۀ منفی آن عدم وفاداری کامل مترجم به متن اصلی بوده است. در بحث پانویسی ها، مترجم علاوه بر ذکر نام های لاتین اسامی خاص رمان، چند پانویسی را نیز به توضیحات مفید در مورد پاره ای از عبارات، اختصاص داده است. در ابتدای کتاب نیز، مقدمه ای مفصل و خواندنی از سوی مترجم برای نویسنده و آثارش نوشته شده است.
رمان بلندی های بادگیر با ترجمۀ رضا رضایی (نشر نی)
رضا رضایی از جمله مترجمین خوب و باسابقه ایرانی است که ابتدا در رشته مهندسی مکانیک تحصیل کرده ولی آن را رها کرده و به شغل مترجمی روی آورده است. از جمله آثار ترجمه شده توسط رضا رضایی می توان به رمان های «غرور و تعصب» از جین آستین و «جوان خام» از فئودور داستایفسکی اشاره کرد.
اولین چاپ ترجمۀ آقای رضا رضایی از کتاب «بلندی های بادگیر» در سال 1390 و توسط انتشارات نی به چاپ رسیده است. این ترجمه نیز از دقت بالایی برخوردار است و انتقال لحن و محتوا در آن به خوبی صورت می پذیرد. شاید مهم ترین نکته این ترجمه این باشد که زبان مورد استفاده در آن ادبی تر و نزدیک تر به نثر اصلی نویسنده است. این نسخه نسبت به دو نسخه پیشین از ساده سازی های کمتری برخوردار است و نسبت به متن اصلی وفادار تر است. در این ترجمه علاوه بر ذکر تمامی نام های لاتین اسامی خاص موجود در رمان، شجره نامه ای برای شناخت بهتر روابط موجود در رمان و پانویسی هایی برای توضیحات بیشتر برخی عبارات به کار رفته در متن، وجود دارد. در ابتدای کتاب بلندی های بادگیر، مقدمه ای کوتاه از سوی مترجم برای نویسنده و این رمان، به چشم می خورد.
رمان بلندی های بادگیر با ترجمۀ نگار غلامپور (نشر روزگار)
متاسفانه اطلاعات زیادی از نگار غلامپور موجود نمی باشد. این نسخه رمان «بلندی های بادگیر» نیز به صورت مستقیم از زبان انگلیسی ترجمه و توسط انتشارات روزگار به چاپ رسیده است. با ترجمه ای نسبتا دقیق و روان مواجه هستیم که نسبت به متن اصلی تا حد خوبی وفادار است. شاید تنها نکته منفی عمده آن، استفاده ضعیف تر از علائم نگارشی نسبت به بقیه ترجمه ها باشد. زبان مورد استفاده در این ترجمه بسیار ساده و امروزی است و علارغم انتقال بسیار خوب محتوا و درون مایه کتاب، لحن ادبی متن اصلی را به خوبی منتقل نکرده است. این نسخه به کسانی که می خواهند با زبان ساده تر، محتوای داستان را بخوانند و بفهمند، بیشتر پیشنهاد می شود. در این نسخه هیچگونه پانویسی، مقدمه، موخره یا تفسیری دیده نمی شود.
رمان بلندی های بادگیر با ترجمۀ سعیدا زندیان (نشر قدیانی)
ترجمۀ خانم سعیدا زندیان از رمان «بلندی های بادگیر»، جدیدترین ترجمۀ معتبر موجود از آن است که اولین چاپ آن در سال 1396 و در انتشارات قدیانی منتشر شده است. مهم ترین ویژگی متمایز این ترجمه را می توان وفاداری نسبتا خوب مترجم به متن اصلی رمان دانست. نثر کتاب روان است و زبان مورد استفاده در آن امروزی است و تا حدی لحن ادبی رمان را منتقل می کند. در این نسخه تعدادی پانویسی برای ذکر نام های لاتین اسامی خاص موجود در رمان و توضیح برخی عبارات به چشم می خورد. در ابتدای کتاب نیز، مترجم مقدمه ای کوتاه و خواندنی برای نویسنده و آثارش نوشته است.
بخشی از متن پنج ترجمۀ مختلف رمان بلندی های بادگیر
ترجمۀ علی اصغر بهرام بیگی:
«من که تصمیم گرفته بودم از هرگونه برخورد و معاشرت اجتناب ورزم و از همه کس کناره گیری کنم، من از بخت خویش امتنان داشتم، که سرانجام موفق شده بودم برای اقامت خود جایی گیر آورم بکلی از غوغای شهر و مردم آن به دور باشم، بلی من ضعیف و درمانده پس از آنکه تا هنگام غروب با دودلی و بی ارادگی خود در مبارزه بودم سرانجام مجبور شدم برای خود عذر و بهانه ای بتراشم.»
ترجمۀ نوشین ابراهیمی:
«من که می خواستم از هرنوع معاشرت با مردم پرهیز کنم و باورم نمی شد که بالاخره خانه ای دور از هیاهو و شلوغی یافته ام… من ضعیف و ناتوان، بعد از این که تا غروب با تنهایی و تردید کلنجار رفتم، سرانجام پذیرفتم که به هم صحبت احتیاج دارم.»
ترجمۀ رضا رضایی:
«من که تصمیم گرفته بودم از هر نوع مراوده و معاشرتی خودم را کنار بکشم و از طالع خودم هم شاد بودم که بالاخره به جایی نزول اجلال کرده ام که دست کسی به من نمی رسد، بله، من، آدم سست عنصر، تا غروب با کلافگی و تنهایی ام کلنجار رفتم اما آخر سر ضعف و زبونی وجودم رو شد.»
ترجمۀ نگار غلامپور:
«من که تصمیم داشتم قاطعانه از هرگونه معاشرت با اجتماع زندگی کنم و از بخت خود ممنون بودم که بالاخره مرا به منطقه ای صعب العبور کشانده است، ضعیف و درمانده پس از آن که تا غروب با تردید و تنهایی خود در جدال بودم، نهایتا مجبور شدم برای خودم بهانه ای جور کنم.»
ترجمۀ سعیدا زندیان:
«من که تصمیم داشتم از هر هم صحبتی و رابطۀ اجتماعی فاصله بگیرم، و همیشه از بخت خویش متشکر بودم که سرانجام در مکانی اقامت گزیده ام بی هیچ زحمت و جنجالی از سوی مردم و غوغای شهر. من بی اراده، تا غروب با تردید و تنهایی خود جدال کردم و سرانجام ناخواسته به خواهش دلم پاسخ دادم.»