بررسی و مقایسه تطبیقی ترجمه های مختلف رمان «1984»
رمان «1984» مشهورترین و شناخته شده ترین اثر جورج اورول است که در سال 1949 منتشر شد. 1984 رمانی پادآرمانشهری و علمی-تخیلی است که لحنی انتقادی نسبت به اوضاع زمانه دارد. خواندن و درک این رمان نسبتا راحت است اما جورج اورول در نوشتن، لحن و زبانی خاص با اصطلاحات عجیب و غریب دارد که موجب می شود نقش ترجمه در این موارد، پررنگ شود.
رمان 1984 با ترجمۀ صالح حسینی (نشر نیلوفر)
صالح حسینی یکی از مترجمین باسابقۀ ایرانی است که مدرک دکترای خود را در رشتۀ زبان انگلیسی از دانشگاه واشنگتن آمریکا گرفته است. حسینی در ترجمه، سبک خاص خود را دارد. او در آثارش می کوشد تا متن، هر چه شاعرانه تر و از کلمات و توصیفات ادبی، غنی تر باشد. صالح حسینی آثاری بسیاری را از نویسندگان بزرگی همچون ویلیام فاکنر، فئودور داستایفسکی و جورج اورول ترجمه کرده است.
ترجمۀ صالح حسینی از کتاب «1984» قدیمی ترین ترجمۀ موجود از این رمان است که اولین چاپ آن توسط انتشارات نیلوفر و در سال 1361 منتشر شده است. صالح حسینی این رمان را به صورت مستقیم از زبان انگلیسی ترجمه کرده است. مهم ترین ویژگی این ترجمه، زبان ادبی آن است. مترجم کوشیده است تا به رمان طراوت ببخشد و از معادل سازی های ادبی برای برخی موارد استفاده کند. این موضوع بنابر سلیقه هر شخص می تواند نکته ای مثبت یا منفی باشد، اما به طور کلی، این نسخه از لحن نویسنده فاصله گرفته است. علارغم این موضوع، با ترجمه ای دقیق و خوب طرف هستیم که نشان از تسلط مترجم بر اصول ترجمه دارد. تعدادی پانویسی مختصر و مفید نیز به چشم می خورند. در ابتدای کتاب، مترجم راجع به ویرایش جدیدش از رمان سخن گفته است و در انتها نیز، موخره ای مفصل در مورد زبان خاصِ مورد استفادۀ نویسنده در این رمان مطالبی آورده شده است.
رمان 1984 با ترجمۀ حمیدرضا بلوچ (نشر مجید)
حمیدرضا بلوچ ابتدا در رشتۀ ریاضیات تحصیل کرد و پس از 15 سال تدریس آن، به مترجمی روی آورده است. او از زبان انگلیسی ترجمه می کند و از جمله آثار ترجمه شده توسط او می توان به «قلعه حیوانات» از جورج اورول و «خرمگس» از اتل لیلیان وینیچ اشاره کرد.
اولین چاپ ترجمۀ حمیدرضا بلوچ از رمان «1984» در سال 1386 و توسط انتشارات مجید منتشر شده است. این ترجمه نیز به صورت مستقیم از زبان انگلیسی برگردانده شده است. این نسخه در وهله اول، نسبت به ترجمۀ صالح حسینی، زبانی امروزی تر و روان تر دارد. حمیدرضا بلوچ کوشیده است تا ترجمۀ ای قابل فهم تر برای مخاطب ارائه دهد. این موضوع باعث شده است تا متن ترجمه، مقداری از نوشتار اصلی جورج اورول فاصله بگیرد و شاهد لحنی متفاوت تر از لحن ماشینیِ اورول باشیم. علارغم این موضوع، انتقال محتوا و درون مایۀ رمان به خوبی صورت گرفته است. این نسخه 13 پانویسی دارد که به نظر کامل و جامع می باشند. در ابتدای کتاب، مترجم، مقدمه ای بسیار خواندنی و جذاب از اریک فروم را در مورد جورج اورول، تفکرات و آثارش ترجمه کرده است.
رمان 1984 با ترجمۀ مهدی بهره مند (نشر جامی)
اولین چاپ ترجمۀ مهدی بهره مند از رمان «1984» در سال 1390 و توسط انتشارات جامی منتشر شده است. مهدی بهره مند نیز این رمان را به صورت مستقیم از زبان انگلیسی ترجمه کرده است. در این ترجمه نیز، علارغم استفاده از زبانی روان و ساده، شاهد انحرافات زیاد و بعضاً حذف عباراتی در خلال متن رمان به چشم هستیم. انتقال محتوا به نسبت خوب صورت گرفته است اما تغییرات جزئی بسیاری در مقایسه با نوشتار اصلی در ترجمه رخ داده است. این ترجمه تنها 3 پانویسی دارد و در عین حال، بسیاری از واژه های نامأنوس جورج اورول، بدون هیچگونه معادل سازی و توضیح اضافه، به همان صورت در متن آورده شده اند. مترجم در ابتدای کتاب، مقدمه ای کوتاه برای جورج اورل و رمان 1984 نوشته است.
رمان 1984 با ترجمۀ کاوه میرعباسی (نشر چشمه)
کاوه میرعباسی مترجم مشهور و خوب ایرانی است که از زبان های انگلیسی، اسپانیایی و فرانسوی به فارسی ترجمه می کند. او رمان های بسیاری را از نویسندگان مشهوری مانند گابریل گارسیا مارکز، جورج اورول و غیره ترجمه کرده است. از جمله آثار ترجمه شده توسط او می توان به رمان های «سقوط»، «صد سال تنهایی» و «پدرو پارامو» اشاره کرد.
ترجمۀ کاوه میرعباسی از رمان «1984» جدیدترین ترجمۀ موجود از این رمان می باشد که اولین چاپ آن در سال 1397 و توسط انتشارات چشمه منتشر شده است. این نسخه از ترجمه نیز به صورت مستقیم و از متن انگلیسی کتاب صورت گرفته است. کاوه میرعباسی ترجمه ای به سبک آزادتر را برای این رمان انتخاب کرده است. بنابر تسلط مترجم بر زبان و ادبیات فارسی، شاهد متنی خوشخوان و جذاب هستیم که از لحن و سبک ماشینی و خشک جورج اورول فاصله گرفته است، اما انتقال محتوا و درون مایۀ داستان به خوبی صورت گرفته است. تعداد و کیفیت پانویسی های این نسخه بسیار خوب است. در ابتدای کتاب، مقدمه ای مفصل از جولین سایمون، دربارۀ جورج اورول و آثارش ترجمه شده است که بسیار خواندنی است. در انتهای کتاب، ضمیمه ای راجع به زبان استفاده شده توسط جورج اورول برای این رمان نیز به چشم می خورد.
بخشی از متن چهار ترجمۀ مختلف رمان 1984
ترجمۀ صالح حسینی:
«اواسط صبح بود و وینستون به قصد رفتن به توالت اتاقکش را ترک گفته بود. از آن سوی سرسرای دراز و پر نور، هیکل خلوت گزیده ای به سوی او می آمد. دختر سیه مو بود. از آن شامگاهی که بیرون مغازۀ بنجل فروشی با او برخورد کرده بود، چهار روزی می گذشت.»
ترجمۀ حمیدرضا بلوچ:
«وسط روز بود و وینستون اتاقکش را ترک کرده بود تا به دستشویی برود. در راهروی روشن و طولانی، از رو به رو کسی به سمت او می آمد. دختر مومشکی بود. از روزی که در مقابل خرت و پرت فروشی با دخترک برخورد کرده بود، چهار روز می گذشت.»
ترجمۀ مهدی بهره مند:
«اواسط روز بود و وینستن از اتاقک چوبی خود بیرون آمده بود که به مستراح برود. از متنهی الیه کریدر روشنِ اداره، شخصی به جانب او می آمد. در کریدر هیچ کس دیگر نبود و وقتی وینستن کمی جلوتر رفت متوجه شد که وی دختر مومشکی است. از آن شب که او و دختر مومشکی جلو مغازه سمساری با یکدیگر برخورد کرده بودند چهار روز می گذشت.»
ترجمۀ کاوه میرعباسی:
«وسط روز بود و وینستون اتاقکش را ترک کرده بود تا به دست شویی برود. پَرهیبی تنها از آن سرِ راهروِ دراز و نورانی به طرفش می آمد. دخترۀ مومشکی بود. از غروبی که بیرون مغازه ی خنزرپنزری به او برخورد چهار روز گذشته بود.»