هیجان انگیز ترین و جذاب ترین کتاب های ژانر علمی-تخیلی جهان

ژانر ادبی علمی-تخیلی چیست

برای یک کتاب خوان، هیچ چیز هیجان انگیز تر و جذاب تر از این نیست که کتابی بتواند به کنجکاوی هایش پاسخ داده و تخیلاتش را بارور کند. کشف مکان ها و حدس دربارۀ دنیا های ناشناخته ای که به ذهن هیچ بشری خطور نکرده و حدس زدن درباره اینکه در صورت پیشرفت علم و یا حتی نابودی آن، ممکن است چه اتفاقاتی بیفتد و چه واکنشی از سوی انسان نشان داده خواهد شد، موضوعاتی است که یک کتاب خوان را به سوی کتاب های ژانر علمی تخیلی می کشاند.

ژانر علمی-تخیلی ژانری از داستان های تخیلی است که در آن، عناصر خیالی با مفاهیم آینده نگرانه ای مانند علم و فناوری پیشرفته، اختراع، اکتشاف فضا، سفر در زمان، جهان های موازی، و حیات فرازمینی در می آمیزد. نویسندگان این ژانر، اغلب عواقب بالقوۀ نوآوری های علمی، اجتماعی و تکنولوژیکی را بررسی کرده و پیش بینی می کنند. یک نویسنده داستان های علمی تخیلی، خلاقیت و ایده های خود را با نظریه ها، پیش بینی ها و حدس های علمی ترکیب می کند تا محدودیت های طبیعت انسان در موقعیت های مختلف و پیچیدگی های زندگی را کشف کند. او سر انجام با خلق اثری هیجان انگیز، خواننده را نیز در این سفر اکتشافی و روشنگرانه با خود همراه کند. در رمان های علمی تخیلی هیچ حد و مرزی برای تخیل انسانی وجود ندارد.

در ادامۀ این مطلب، تعدادی از هیجان انگیزترین و جذابترین کتاب های ژانر علمی تخیلی معرفی و بررسی خواهند شد.

هیجان انگیز ترین و جذاب ترین کتاب های ژانر علمی تخیلی

من ربات هستم نوشتۀ آیزاک آسیموف

کتاب «من ربات هستم» مجموعه ای از 9 داستان کوتاه علمی-تخیلی با محوریت ربات های توسعه یافته و انسان نماست. این کتاب شامل داستان هایی معنا گرایانه و رمانتیک است دربارۀ ربات ها و انسان هایی که با مفاهیم اخلاقیِ فناوری دست و پنجه نرم می کنند. شخصیت اصلی داستان، یک خبرنگار به نام “سوزان کالوین” است که روانشناس ربات هاست و کارش، پیدا کردن ربات های ناکارآمد و بررسی مشکلات تعامل بین انسان و ربات است.

آیزاک آسیموف در کتاب من ربات هستم، سه قانون رباتیک را ابداع کرد که بعدها در جهان داستان های علمی-تخیلی رباتیک بسیار معروف شد و به صورت یک اصل کلی بارها مورد استفاده قرار گرفت. این سه قانون از قرار زیر هستند:

1. یک ربات اجازه آسیب رساندن به هیچ انسانی را ندارد.
2. یک ربات باید از دستورات داده شده توسط انسان اطاعت کند، مگر در مواردی که چنین دستوراتی با قانون اول در تضاد باشد.
3. یک ربات باید از خود محافظت کند تا زمانی که چنین حفاظتی با قوانین اول و دوم در تضاد نباشد.

تلماسه نوشتۀ فرانک هربرت

رمان «تلماسه» بهترین اثر ادبی و علمی-تخیلی فرانک هربرت است که در سال 1965 منتشر شد. این رمان بزرگ جایزه های ادبی نبولا (1966) و هوگو (1966) را برای نویسنده اش به ارمغان آورده است. از این رمان به تازگی و در سال 2021 فیلمی سینمایی ساخته شده است. این داستان مدرن علاوه بر قر ار گرفتن در ژانر علمی-تخیلی، در ژانر ماجراجویی نیز قرار میگیرد.

داستان کتاب تلماسه در آینده ای دور و در میان یک جامعه فئودالی بین ستاره ای اتفاق می افتد. در دنیای این رمان، هر خاندان اشرافی بر سیاره ای حکمرانی می کند و اغلب آنها سعی بر گسترش قدرت خود و بهره برداری بیشتر از منابع دارند. “پُل آتریدیز” جوان، پسری است که خانواده اش سرپرستی سیاره آراکیس را می پذیرند. طبق پیشگویی های مادران روحانی، آینده آراکیس و کل کهکشان در دستان پل است. این سیاره یک زمین بیابانی غیر قابل کشت و کم جمعیت است که همچنین، تنها منبع ملانژ یا ادویه (دارویی که باعث طول عمر شده و توانایی های ذهنی را افزایش می دهد) در کل کهکشان نیز است. ملانژ برای ناوبری فضایی نیز ماده ای ضروری است اما استخراج آن نیازمند قدرت های ویژه و آینده نگری چند بُعدی است که فقط ساکنین اصیل آراکیس از آن برخوردارند. آقای هربرت در رمان تلماسه به بررسی تعاملات چند لایۀ سیاست، مذهب، بوم شناسی، فناوری و احساسات انسانی پرداخته است.

بیست هزار فرسنگ زیر دریاها نوشتۀ ژول ورن

رمان «بیست هزار فرسنگ زیر دریاها» در سال 1870 منتشر شده است. ژول ورن را پدر داستان های علمی تخیلی می نامند؛ زیرا او در داستانهای خود، پیشرفت هایی در علمی و فناوری را پیش بینی کرد که تا آن زمان هنوز بشر به آن ها دست پیدا نکرده بود.

داستان بیست هزار فرسنگ زیر دریاها، درباره اکتشافات زیر دریاهاست. “پروفسور آروناکس” و تیم تحقیقاتی او، برای تحقیق درباره موجود عظیم الجثه و ناشناخته ای که از خود نور و صدا های عجیب ساطع می کند، راهی دریا شده و ناپدید می شوند. این گروه توسط “ناخدا نیمو”، مردی دانشمند و کمابیش دیوانه، که کاپیتان زیردریایی یا همان موجود عجیب است، نجات پیدا می کنند ولی به علت پی بردن به اسرار زیردریایی، اجازه خروج از آن را ندارند و به اسارت گرفته می شوند.

جنگ جهانی زِد نوشتۀ مکس بروکس

«جنگ جهانی زد» یا «تاریخ شفاهی جنگ زامبی»، یک رمان ترسناک و علمی-تخیلی دربارۀ حمله زامبی ها به تمام کشورهای جهان است. این رمان در سال 2006 منتشر و با استقبال گسترده مردم در سراسر دنیا مواجه شد.

در پی شیوع یک بیماری عجیب که منشا آن کشور چین است، مردم دچار ویروسی می شوند که آنها را تبدیل به زامبی های بي شعور و درنده می کند. سبک روایی کتاب جنگ جهانی زد، همانطور که از نامش پیداست، به شکل مصاحبه شفاهی است. بیست سال پس از پایان یافتن پاندمی و ده سال بعد از جنگ های خونین میان انسان ها و زامبی ها، که با پیروزی انسان ها به پایان رسیده است، یک مامور دولتی شروع می کند به جمع آوری مصاحبه هایی از افرادی که در جریان جنگ زِد نقش هایی داشتند. او در جریان این مصاحبه ها با انواع مختلف نگرش ها به موضوع جنگ و انواع دیدگاه های اخلاقی آشنا می شود.

فارنهایت 451 نوشتۀ ری بردبری

«فارنهایت 451» یکی از مشهورترین آثار ری بردبری است که در سال 1953 منتشر شد. این رمان جایزۀ ادبی هوگو (2004) را برای نویسنده اش به ارمغان آورده است. تاکنون، بارها از این رمان در ساخت آثار سینمایی مختلف استفاده شده است.

فارنهایت ۴۵۱، دمایی است که در آن کتاب شروع به سوختن می کند. این کتاب رمانی علمی تخیلی و پادآرمانشهری درباره حکومت های سرکوب گر و دیکتاتور است. بردبری در رمان فارنهایت 451، جهانی را به تصویر کشیده است که توسط حکومتی خودکامه اداره می شود. در این جامعه، خواندن کتاب های ممنوعه مجازات مرگ دارد و از طرفی، تمام کتاب ها ممنوعه هستند! در این جامعه، آتش نشان هایی معروف به “گارد آتش”، مامور به آتش کشیدن کتاب ها هستند؛ کتاب ها توسط سگ های رباتیک کشف شده و صاحبان آنها به جرم به خطر انداختن امنیت ملی، توسط آنها کشته می شوند. شخصیت اصلی داستان آتش نشانی به نام “گای مونتاگ” است. او پس از خودکشی همسرش و خواندن یک کتاب، از نقش خود در سانسور ادبیات و از بین بردن دانش دست می کشد و به حفظ نوشته های ادبی و فرهنگی می پردازد.

دنیای قشنگ نو نوشتۀ آلدوس هاکسلی

رمان «دنیای قشنگ نو» مشهورترین اثر آلدوس هاکسلی است که در سال 1932 منتشر شد. هاکسلی برای ساخت و پرداخت شخصیت های خود در این رمان، از اشخاص و نظریات آن ها در دنیای واقعی بهره برده است.

نویسنده در این رمان، داستانی علمی تخیلی و پادآرمانشهری از زندگی بشر در سال های آیندۀ دور را روایت می کند. زمانی که بشر به اندازه ای از قدرت و پیشرفت علم و تکنولوژی دست یافته است که با دستکاری ژنتیک، دیگر کسی به مرگ طبیعی نمی میرد و تولید مثل نیز به شکل مصنوعی و در سطح کلان، در آزمایشگاه ها و از طریق لقاح مصنوعی صورت می گیرد. آقای هاکسلی در رمان دنیای قشنگ نو، جامعه ای طبقاتی را به تصویر کشیده است که افراد در آن بر اساس هوش و قابلیت های اجتماعی و کارایی خود جای می گیرند. داستان از جایی جذاب تر می شود که چند دانش آموز برای اردوی تفریحی به مناطق وحشی می روند و در آنجا، با یک مرد جوان و مادرش روبرو شده و آن ها را با خود به تمدن و دنیای قشنگ نو باز می گردانند.