logo
غلامحسین ساعدی را با نمایشنامه هایش شروع کنیم یا داستان هایش؟
1

غلامحسین ساعدی را با نمایشنامه هایش شروع کنیم یا داستان هایش؟

غلامحسین ساعدی (۱۳۶۴-۱۳۱۴)، پزشک، مترجم، روشنفکر چپ گرا و یکی از پرکارترین و شناخته‌شده‌ترین نویسندگان ایرانی معاصر است که با نام مستعار «گوهر مراد» هم می‌نوشت. او در شهر تبریز متولد شد، تحصیلات اولیه خود را در این شهر گذراند و بعد به دانشکده پزشکی تهران راه یافت.

ساعدی از برجسته‌ترین نویسندگان ایرانی است که در کنار چهره‌هایی چون «اکبر رادی» و «بهرام بیضایی»، تئاتر مدرن را وارد ایران کرد. او با نمایشنامه‌نویسی پا به ‌عرصه نویسندگی گذاشت. ساعدی از پیشکسوتان سبک ادبی «رئالیسم جادویی» و از پیشگامان داستان‌های دلهره‌آور در ایران بود.

ساعدی اولین داستان‌های خود با عناوین «مرغ انجیرخوار» و «پیگمالیون» را در سال ۱۳۳۴ در نشریه سخن به چاپ رساند و پس از آن با مجموعه داستان کوتاه شب‌نشینی باشکوه در سال ۱۳۳۹ خود را به طور جدی به ادبیات ایران معرفی کرد. پس از آنکه ساعدی در سال ۱۳۴۱ به تهران آمد، با جلال آل احمد آشنا شد.

فالو کردن اینستاگرام

این آشنایی بر اندیشه‌های سیاسی او اثر گذاشت و به کتاب‌هایش رنگ و بوی سیاسی داد. ساعدی در سال ۱۳۵۷ از ایران به فرانسه رفت و تا زمان مرگش در سال ۱۳۶۴ در آنجا زندگی کرد. اگر به مطالعه آثار این نویسنده برجسته علاقه‌مند شده‌اید، در ادامه با فهرستی از بهترین داستان ها و نمایشنامه های غلامحسین ساعدی آشنا خواهید شد.

۱- «عزاداران بیل»

کتاب عزاداران بیل جزء مشهورترین و پرفروش‌ترین اثر غلامحسین ساعدی است که برای اولین بار، در سال ۱۳۴۳ منتشر شد. این کتاب شامل هشت داستان کوتاه نمادین است که همگی تجلی هنر ساعدی در ارائه سبک رئالیسم جادویی هستند. وقایع این داستان‌ها در زمانی نامعلوم و در روستایی خیالی و نفرین‌زده به نام «بیل» می‌گذرد که مردم آن به نوعی فلاکت و بدبختی دائمی دچارند.

اگر چه داستان‌های این کتاب از نظر حوادث متفاوت است، اما از نظر شخصیت‌های اصلی، مکان و مضمون باهم اشتراک دارند. مردم روستای بیل سال‌هاست به فقر، بدبختی و فلاکت عادت کرده‌اند. آن‌ها که در اثر قحطی دیگر هیچ چیزی برای خوردن هم ندارند، به جای استفاده از عقلشان برای حل مشکلات، دست به دامان خرافات می‌شوند.

این انفعال نه تنها مشکلات را برطرف نمی‌کند، بلکه مسائل جدیدتری را نیز برای اهالی به وجود می‌آورد. فضای تمام داستان‌های این مجموعه وهم‌آلود و رعب‌آور است و نوعی ترس همیشگی در آن جریان دارد. ساعدی این داستان‌های نمادین را در انتقاد به جامعه زمان خود و جهل و انفعال مردم نوشته و سعی کرده است تا آمال و آرزوهای نسل خود را به تصویر بکشد.

۲- «ترس و لرز»

در بین تمام آثار نوشته شده توسط «غلامحسین ساعدی»، کتاب ترس و لرز بیشترین شباهت را، هم از نظر فضاسازی و هم مضمون، با عزاداران بیل دارد. این کتاب که در سال ۱۳۴۷ منتشر شد، از شش داستان کوتاه رعب‌آور تشکیل شده است که تمامشان جزو محبوب‌ترین داستان‌های ساعدی و از برترین نمونه‌های داستان گوتیک در ادبیات ایران به حساب می‌آیند.

حوادث این داستان‌ها در روستای در جنوب ایران، جایی نزدیک دریا می‌گذرد. مردم این روستا همه ساده، صمیمی و مهربان، ولی اسیر خرافات هستند. تمام داستان‌ها با ورود یک غریبه مرموز به روستا شروع می‌شوند و در ادامه با وقوع حوادث ماوراءالطبیعه‌ای زندگی روستاییان دچار تغییر می‌شود.

ساعدی با به کارگیری عناصری چون سحر و جادو، نیروهای فراطبیعی، ارواح و همچنین عناصر وهم و خیال در زمینه‌ای از تاریخ بومی کشورمان، یک اثر تحسین برانگیز دیگر در قالب رئالیسم جادویی خلق کرده است. او در این داستان‌ها با زبانی نمادین به انتقاد از خرافات و بی‌سوادی در بین مردم پرداخته و جهل را دلیل اصلی بدبختی مردم معرفی می‌کند.

۳- «غریبه در شهر»

کتاب غریبه در شهر، از آثار متاخرغلامحسین ساعدی و اخرین رمان نوشته‌شده توسط او است. این رمان در ۱۳۵۵ نوشته شد ولی چاپ آن تا پنج سال پس از مرگ ساعدی به تعویق افتاد، تا آنکه برای نخستین بار در سال ۱۳۶۹ منتشر گردید.

غریبه در شهر اثری تاریخی و اجتماعی و از تحسین‌شده‌ترین و موفق‌ترین کتاب‌های ساعدی بوده که به قیام مردم تبریز در زمان مشروطه پرداخته است. داستان از جایی شروع می‌شود که روس‌ها پیش نماز شهر تبریز را دستگیر کرده و مردم برای آزادی او قیام می‌کنند.

در پی این شورش‌ها، خبرهایی از مرگ ستارخان توسط روس‌ها در شهر منتشر می‌شود که می‌تواند شعله‌های قیام را خاموش کند. در همین زمان یک گروه مخفی که مدیریت مبارزات را در دست دارند، شایعه‌ای در بین مردم پخش می‌کنند مبنی بر اینکه شخصی خیالی به نام «امام قلی» که عموی ستارخان است، برای گرفتن انتقام وارد شهر شده است.

مردم با وجود اینکه تا به حال امام قلی را ندیده‌اند، او را به عنوان رهبر قیام انتخاب می‌کنند. در همین زمان غریبه‌ای به نام «حیدر» وارد شهر می‌شود که کسی از پیشینه او چیزی نمی‌داند. گروه مخفی از این فرصت استفاده کرده و او را به جای منجی قیام، امام قلی، به مردم معرفی می‌کنند…

۴- «چوب بدست های ورزیل»

ساعدی‌ مشهورترین و موفق‌ترین نمایشنامه خود با عنوان چوب بدست‌های ورزیل را در سال ۱۳۴۴ منتشر کرد. این نمایش یک داستان نمادین با مضمون سیاسی بوده که در قالب طنز تلخ نوشته شده است. ساعدی با این داستان، تیغ تیز انتقاد خود را به سمت استعمارگران خارجی و حکومت‌های فاسد غارتگر نشانه گرفته است.

ساعدی در این نمایش با موشکافی و دقت نظر نشان می‌دهد که آن‌ها چگونه با ابزار رعب و وحشت در میان مردم جاهل، از ایشان سوءاستفاده کرده و حاصل دست رنجشان را به یغما می‌برند. روایت این نمایشنامه از آنجا شروع می‌شود که گرازها به یکی از مزارع کشاورزی روستایی خیالی به نام «ورزیل» حمله کرده و محصولات آن را نابود می‌کنند.

اهالی در ابتدا دچار وخامت اوضاع نیستند اما به محض اینکه بلای گرازها دامن خودشان را هم می‌گیرد، به فکر راه چاره می‌گردند. در همین حین، پای چهار شکارچی گراز به روستا باز می‌شود. مردم به آنها جا و غذا می‌دهند، به امید اینکه هرچه زودتر از شر گراز‌ها خلاص شوند. اما خیلی زود متوجه می‌شوند که گرفتار بدبختی بزرگتری از گراز‌ها شده‌اند.

۵- «کلاته گل»

کتاب کلاته گل یکی از نمایشنامه‌های معروف و تاثیرگذار ساعدی است که در سال ۱۳۴۰ منتشر شد.‌ این نمایشنامه یک اثر نمادین، و داستانی انتقادی به شرایط سیاسی و اجتماعی دوران پهلوی بوده و در اعتراض به زمین‌خواری رضا شاه نوشته شده است.

داستان این نمایش با ورود «مهدی خان» و همسرش «پری» به روستای کلاته گل آغاز می‌شود. مهدی ارباب این روستا است که آنجا را پشت به پشت از پدرانش به ارث برده است. او به همراه پری و یعقوب، برادرش، تصمیم گرفته‌اند برای همیشه در روستا زندگی کنند‌.

وقتی که مباشر روستا نامه‌ای مرموز را به دست مهدی می‌رساند، مشخص می‌شود که شاه چشم طمع به روستای کلاته گل دوخته است. مهدی در مقابل پیشنهاد معاوضه روستا با سه قطعه زمین در خراسان مخالفت کرده و حاضر به ترک خانه‌اش نمی‌شود…

۶- «مار در معبد»

غلامحسین ساعدی استاد نمایشنامه‌نویسی و دیالوگ‌نویسی در ادبیات ایران بود. او آثار بسیاری در قالب نمایشنامه نوشت که بیشترشان از محبوبیت گسترده‌ای نزد عموم مردم و منتقدین برخوردار شده و بارها و بارها روی صحنه اجرا شدند. یکی از این نمایشنامه‌ها مار در معبد است که در سال ۱۳۵۲ نوشته شد.

ساعدی این اثر را در انتقاد به رابطه نامتوازن بین حاکمیت و ملت نوشته و استبداد حاکمیت موجود را هدف اعتراضات خود قرار داد. او همچنین در این نمایشنامه با زبانی نمادین، جهل و زیاده‌خواهی عامه مردم را ابزار ظلم حاکمان معرفی نموده است. داستان این نمایش از ورود یک سوداگر به شهر شروع می‌شود که با وعده‌های جذاب و وسوسه‌انگیز، مردم را فریب می‌دهد.

اهالی این شهر، از اقشار مختلفی مانند معلم، تاجر، ملا، قصاب، عکاس و زن بیوه هستند؛ اما همگی در مقابل وعده ثروتمندشدن فریب خورده و همه اموال خود را از دست می‌دهند. پس از آنکه اهالی شکایت خود را نزد حاکم می‌برند، متوجه می‌شوند که او خود از همدستان سوداگر فریبکار است…

کلام آخر:

مطالعه مقاله نمایشنامه و داستان‌های غلامحسین ساعدی برای خوانندگان کنجکاو و مشتاق پایان راه نیست. زیرا آنچه در اینجا به شما معرفی شد، تنها بخش کوچکی از آثار بسیار زیاد غلامحسین ساعدی، و منتخبی از بهترین داستان‌ها و نمایشنامه‌های منتشر شده از او بود. با این حال اگر به کتاب‌هایی مشابه آثار ساعدی علاقه‌مند شده‌اید، مقاله «ادبیات نمایشی چیست و چرا نمایشنامه می خوانیم؟» را نیز بخوانید.

بدون دیدگاه
  • هنوز دیدگاهی ارسال نشده است.