چطور هوشنگ گلشیری بخونم؟
هوشنگ گلشیری کیست؟
هوشنگ گلشیری، روشنفکر معاصر، فعال سیاسی، روزنامهنگار، نویسنده و داستاننویس سرشناس ایرانی بود که در سال ۱۳۱۶ در اصفهان متولد شد و در سال ۱۳۷۹ در تهران درگذشت.
هوشنگ گلشیری از نویسندگان ادبیات مدرن به شمار میآید، استفاده گلشیری از تکنیک «جریان سیال ذهن»، «رئالیسم جادویی» و ایجاد پیچشهای روایی، آثار او را در زمره «رمان نو» جای میدهد. این نویسنده آثار داستانی و ادبی بسیار مهمی از خود به جا گذاشته است اما عمدتا به خاطر رمان کوتاه «شازده احتجاب» (۱۳۴۸) شناخته میشود.
هوشنگ گلشیری نویسنده پرکاری بود که علاوه بر داستاننویسی به برگزاری جلسات ادبی و سخنرانی، چه قبل و چه بعد انقلاب اسلامی، علاقه زیادی داشت و همواره سعی میکرد اصول داستاننویسی را در این جلسات و کارگاهها آموزش دهد. گلشیری همچنین به روزنامهنگاری نیز علاقهمند بود و سردبیری «مجله ادبی آدینه» را به عهده داشت.
مجموعه آثار هوشنگ گلشیری
کتابهای هوشنگ گلشیری را میتوان به دو دسته آثار داستانی (داستان کوتاه، داستان بلند، رمان) و آثار غیر داستانی تقسیم بندی کرد. این آثار عبارتند از:
مجموعه داستانهای کوتاه:
- «مثل همیشه» (۱۳۴۷)
- «نمازخانه کوچک من» (۱۳۵۴)
- «جبه خانه» (۱۳۶۲)
- «پنج گنج» (۱۳۶۸)
- «دست تاریک دست روشن» (۱۳۷۴)
- «نیمه تاریک ماه» (۱۳۸۰)
داستانهای بلند:
- «شاه سیاهپوشان»
- «حدیث ماهیگیر و دیو» (۱۳۶۳)
رمانها:
- «شازده احتجاب» (۱۳۴۸)
- «کریستین و کید» (۱۳۵۰)
- «بره گمشده راعی» (۱۳۵۶)
- «معصوم پنجم یا حدیث مرده بر دار کردن آن سوار که خواهد آمد» (۱۳۵۸)
- «در ولایت هوا، تفننی در طنز» (۱۳۷۰، در سوئد)
- «آینههای دردار» (۱۳۷۰)
- «جن نامه» (۱۳۷۶، سوئد)
غیرداستانی:
- «ویرایش گلستان سعدی نسخه تصحیح شده محمدعلی فروغی» (۱۳۶۱)
- «باغ در باغ مجموعه مقالات» (۱۳۷۸)
- «در ستایش شعر سکوت، (دو مقالهُ بلند دربارهُ شعر)» (۱۳۷۴)
- «جدال نقش با نقاش، بررسی آثار سیمین دانشور (از آتش خاموش تا سووشون)» (۱۳۷۶)
برای آشنایی همهجانبه و شناخت سبک یک نویسنده، خواندن تمام کتابها و آثار او لازم است. زیرا با این کار میتوان با تمام زوایای شخصیتی و پیشرفت حرفهای او آشنا شد و مسیر تحول افکار او را در آثارش بررسی نمود. برای این منظور پیشنهاد میشود که کتابهای نویسندگان براساس تاریخ انتشار خوانده شوند.
این امر در مورد آثار هوشنگ گلشیری نیز صدق میکند. اما از آنجا که معمولا همه آثار یک نویسنده در دسترس نیست و یا تهیه آنها هزینه بالایی را به خوانندگان تحمیل میکند، این کار عملا امکانپذیر نیست. به همین منظور این مقاله تعدادی از بهترین و مهمترین کتابهای گلشیری را گردآوری و معرفی کرده است که میتواند خوانندگان را در شناخت کلی این نویسنده یاری کند.
۱- «شازده احتجاب» (۱۳۴۸)
کتاب شازده احتجاب معروفترین کتاب داستاننویس فقید ایرانی، هوشنگ گلشیری و از عالیترین داستانهای مدرن ادبیات فارسی بوده و تاکنون به زبانهای مختلفی ترجمه شده است. منتقدان این رمان را نقطه عطف داستان نویسی معاصر ایران به شمار میآورند.
داستان شازده احتجاب درباره یکی از معدود بازماندگان خاندان قاجار است که هیچ اولادی ندارد و در حالی که بیماری سل که دارد جانش را میگیرد، تمام خدمتکاران عمارت را اخراج کرده است. در این ساعات احتضار، شخصیتهای مهم زندگی شازده، همچون همسرش «فخرالنساء» و خدمتکار او «فخری»، در نظرش ظاهر میشوند و او گذشته خود و خاندانش را در ذهن مرور میکند.
اکنون دیگر دوران شکوه قاجارها گذشته و تنها کسی که گاهی به شازده سر میزند، نوکرش «مراد» است. او هر وقت به دیدن شازده میآید، خبر مرگ یک آشنا را به او میدهد. اما این بار او خبر دیگری دارد…
این کتاب با تکنیک «جریان سیال ذهن» نوشته شده و اتفاقات آن در زمانهای حال و گذشته در نوسان است؛ تا آنجا که گاهی میتوان مرز مشخصی برای خط زمانی داستان آن در نظر گرفت.
۲- «حدیث مرده بر دار کردن آن سوار که خواهد آمد» یا «معصوم پنجم» (۱۳۵۸)
هوشنگ گلشیری در رمان حدیث مرده بر دار کردن آن سوار که خواهد آمد یا معصوم پنجم، یک اسطوره کهن شرقی را دستمایه خلق داستانی با درونمایه سیاسی و فلسفی امروزی کرده است. منتقدان این رمان را انتقاد گلشیری به سلطنت و اوضاع سیاسی دهه پنجاه شمسی میدانند.
گلشیری در این رمان، حکایت مردمی را روایت میکند که از ستم پادشاهان به ستوه آمدهاند و برای امید دادن به خود، افسانهای میآفرینند. طبق این افسانه، مردم منتظر آمدن سواری هستند که تصویرش بر دروازه شهر حک شده است؛ او با آمدنش بساط ظلم و ستم را بر خواهد انداخت. اما این افسانه آن قدر بین مردم تکرار میشود که به گوش حاکمان شهر رسیده و او را تهدیدی برای سلطنت خود تلقی میکنند.
راوی داستان با مراجعه به متنهای گوناگون سعی میکند تا پرده از این ماجرا بردارد. او برای داستانش از روایتی باستانی منتسب به نویسندهای خیالی به نام «خواجه ابوالمجد محمد بن علی بن ابوالقاسم وراق دبیر» و روایتهای دیگر پیرامون همان ماجرایی که خواجه از آن سخن گفته، استفاده میکند و افسانه خود را پدید میآورد.
۳- «جبه خانه» (۱۳۶۲)
جبّه خانه شامل یک یادداشت، یک داستان بلند با عنوان«جبّه خانه» ۱۳۵۳، و سه داستان کوتاه با عنوانهای «به خدا من فاحشه نیستم» ۱۳۵۵، «بختک» ۱۳۵۴ و «سبز مثل طوطی، سیاه مثل کلاغ» است.
داستان جبه خانه یک اثر روانشناسانه است که با محوریت رابطه بین پدر و پسر نوشته شده. این داستان اساسا به عنوان فیلمنامهای به توصیه «بهمن فرمان آرا» نوشته شد؛ اما فیلمنامه تصویب نشده و انتشار داستان نیز در حالت تعلیق ماند. پس از آن، در سال ۱۳۶۰ گلشیری آن را به دست ناشر سپرد.
داستان «به خدا من فاحشه نیستم» درباره روابط انسانی است که نخستین بار در سال ۱۳۵۵ در مجله رودکی منتشر شد. هوشنگ گلشیری داستان «بختک» را در سال ۱۳۵۴ در مجله رودکی منتشر کرد. او این داستان را سوگنامه «پرویز مهاجر» نامید، اما زمینه اصلی داستان را براساس سرگذشت مادر شهید «دکتر مرتضی لبافی نژاد» و ماجراهای او پس از مرگ فرزندش نوشت.
هوشنگ گلشیری اعتراف میکند که داستان «سبز مثل طوطی، سیاه مثل کلاغ» با سایر داستانهای این مجموعه ناهماهنگ است؛ اما به خاطر علاقهای که به آن دارد، ترجیح میدهد در این مجموعه چاپش کند.
۴- «آینه های دردار» (۱۳۷۰)
کتاب آینههای دردار یکی دیگر از شناختهشدهترین و محبوبترین رمانهای گلشیری است. گلشیری این رمان را در سبک «جریان سیال ذهن» نوشته است. او همچنین سعی نموده سختیهایی را که در دوران فعالیت ادبی با آنها مواجه شده، در این رمان به تصویر بکشد. روایتِ این رمان، موضوعات مختلفی از جمله مفهوم وطن، خیانت، عشق، مرگ را دربرگرفته است.
او داستان سفر نویسندهای به نام «ابراهیم» به اروپا را تعریف میکند که دچار بحران هویتی شده و به ارزشهایش شک کرده است. او در طی این سفرها، در محافل ادبی حاضر میشود و داستانهایش را برای مردم میخواند و همچنین به مرور اتفاقاتی که در گذشته و حال روی داده نیز میپردازد.
۵- «نیمه تاریک ماه» (۱۳۸۰)
نیمه تاریک ماه بزرگترین و مهمترین مجموعه داستان هوشنگ گلشیری است که طبق گفته خود نویسنده: «حاصل تمام زحمات او در عرصه داستان کوتاه است.»
این مجموعه گرانبها با مقدمهای مفصل به قلم گلشیری شروع میشود که در آن پیرامون تجربهها و عمری که در راه اعتلای ادبیات داستانی ایران سپری کرده، سخن میگوید. هوشنگ گلشیری در زمان حیاتش در نظر داشت این مجموعه را در سه جلد جداگانه و با موضوعات داستان کوتاه، رمان و نقد چاپ کند، اما متاسفانه مرگ مهلت نداد.
مجموعه نیمه تاریک ماه را «فرزانه طاهری»، همسر هوشنگ گلشیری، جمعآوری و منتشر کرده است. داستانهایی که در این مجموعه گردآوری شده متعلق به سالهای ۱۳۳۹ تا ۱۳۷۷ هستند. با خواندن این داستانها میتوان سیر رو به رشد و پیشرفت قلم نویسنده را به خوبی بررسی نمود.
اغلب این داستانها از اوضاع و شرایط سیاسی و اجتماعی ایران الهام گرفته شدهاند. این داستانها به ترتیب تاریخ انتشار مرتب شدهاند و جز چند داستان مانند «معصوم ۲»، ««معصوم ۴»، «جبه خانه» و داستان بلند «شاه سیاهپوشان» و … حاوی تمام داستانهای کوتاه نویسنده است.
نتیجه
برای آشنایی با یک نویسنده، خوب است به نویسندگان همعصر و یا همسبک او هم توجه کرده و آثار آنها را نیز بررسی کنید. به همین منظور، مطالعه مقالههای آشنایی با نویسندگان ایرانی که با اولین کتاب خود به شهرت رسیده اند! و تکنیک جریان سیال ذهن در آثار ادبی و معرفی بهترین کتاب ها و نویسندگان به شما پیشنهاد میشود.