تاریخی
ژانر تاریخی
ژانر تاریخی در ادبیات داستانی به ساخت داستان و روایت بر اساس وقایع تاریخیِ مهم در زمان و مکان معلومی در گذشته میپردازد. به طور معمول اگر هم واقعهای کمتر آشنا و گمنام برای نوشتن اثر ادبی در این ژانر انتخاب شود، نویسنده یا مترجم در مقدمه یا موخرهی کتاب به آن اشاره میکند.
در این آثار ادبی برجستهتر کردن یک سری نکات و ویژگیهای روایت تاریخیِ انتخاب شده برای کتاب از سوی نویسنده، نقش بزرگی را بازی میکند و اغلب نیز شاهد آن هستیم.
تاریخچهی پیداش چنین ژانر از کتاب به صورت غیر رسمی و سیستماتیک از زمانهای بسیار دور در آثار افسانهای کشورهایی مانند یونان و چین، شروع میشود اما به صورت رسمی، این ژانر در قرن 19ام میلادی در ادبیاتِ غربی متولد شد و یکی از پیشگامان این ژانر ادبی، والتر اسکات بود.
کتابهایی مانند جنگ و صلح از تالستوی، مرگ کسب و کار من است از روبر مرل، در غرب خبری نیست از اریش ماریا رمارک، خوشههای خشم از جان استاین بک و به امید دیدار در آن دنیا از پییر لومتر، از نمونههای خوب و مشهور ادبیات تاریخی هستند.
ترکیب ژانرهای فانتزی و علمی-تخیلی با ادبیات تاریخی، ژانرهای ادبی متفاوتی (مانند ژانر گستردهی فانتزیِ تاریخی) را میسازد؛ که به نوبهی خود بسیار پرطرفدارند. در اینگونه آثار ادبی از روشهای گوناگونی مانند وارد کردن عناصر فراطبیعی یا علمی تخیلی (مانند اژدها و جن و پری یا ماشین زمان و ربات و ..) در رویداد یا نقطهای از تاریخ یا عوض کردن مسیر تاریخ به جهتی دیگر (که خود ژانر تاریخ جایگزین نام دارد)، استفاده میشود.
رمانهای «گهوارهی گربه» و «سلاخخانه شماره پنج» از کورت ونه گات، ساکن برج بلند از فیلیپ کی دیک و راهآهن زیرزمینی از کولسون وایتهد، را میتوان به عنوان نمونههایی از ادبیات داستانی در این ژانرهای ترکیبی، در نظر گرفت.