ژانر ترسناک خیلی واضح قصد ایجاد حس ترس، اضطراب، انزجار و به هرنحوی، شوکه کردن شما را دارد! در این ژانر اغلب از عناصر فانتزی و فراطبیعی برای ایجاد و القای احساس ترس و وحشت در خواننده استفاده میشود؛ ولی لزوما همهی آثار ادبیات وحشت بدین صورت نیستند. به طور کلی ژانر ترسناک را میتوان به 2 زیر مجموعهی ژانر وحشتِ روانی و ژانر وحشت فراطبیعی، تقسیم کرد. به عنوان مثال داستانهای هانیبال لکتر (مانند رمان سکوت برهها) از توماس هریس در دستهی ادبیاتِ وحشت روانی قرار میگیرد و بدون استفاده از عناصر فراطبیعی و فقط با استفاده از قتل و خونریزیهای جنونآمیز و وحشتناک، کار خودش را انجام میدهد! قصههای سرزمین اشباح از دارن شاو و دکتر جکیل و آقای هاید از رابرت لوییس استیونسون، از نیز از نمونههای ادبیات حشت فراطبیعی هستند.
ژانر گوتیک یکی از گونههای مهم ژانر ترسناک است که ترکیبی است از ادبیات ترسناک و رمانتیک! ریشهی اصطلاح گوتیک از یکی از قومهای وحشی کهنِ اروپایی (آلمانی) به نام گوتها گرفته شده است. اصطلاح گوتیک ابتدا، در هنر و معماری قرنهای 12 میلادی به بعد رواج پیدا کرد. نوعی وحشت خاصِ این قوم وحشی، در هنر و معماری گوتیک با ژانر ادبی گوتیک مشترک است؛ تا آنجایی که ادبیات گوتیک باعث تداعیِ هنر و معماری گوتیک، و بالعکس، میشود. اما در ادبیات داستانی، استفاده از اصطلاح گوتیک بیشتر به منظور بیان رمانتیکِ سیاه است؛ نوعی داستان عاشقانه و رمانتیک که وحشتی دلپذیر را القا میکند!
رمان قلعهی اوترانتو را که توسط هوراس والپول در سال 1764 منتشر شده است، اولین رمان گوتیک دنیا میدانند. همچنین نویسندهی بزرگ آمریکایی، ادگار آلن پو، یکی از پیشگامان این نوع از ادبیات بود که در سراسر داستانهای کوتاه و اشعارش، استفاده از این ژانر مشاهده میشود. رمانهای دراکولا از برام استوکر و فرانکنشتاین از مری شلی نیز، نمونههای خوب از ادبیات گوتیک هستند.