ژانر علمی تخیلی
ژانر علمی تخیلی نیز یکی از زیر مجموعههای ادبیات نظری یا گمانهزن است. در رابطه با مفهوم و تعریف ادبیاتِ علمی- تخیلی سالیانِ سال میان منتقدان و نویسندگان بحث و جدل ایجاد شده است. بسیاری این ژانر را تعریف ناپذیر یا با تعاریفی بسیار متغیر (وابسته به پیشرفت علم، زمان و نویسنده) میدانند؛ برای همین به آن «ادبیاتِ ایدهها» نیز میگویند. برخی دیگر به سادگی آن را همانجور که گفته میشود، تعریف میکنند؛ یعنی ترکیبی از علم و تخیل! اما شاید بتوان تعریفی خلاصه و نسبی از آن ارائه داد، بدین صورت: ژانر علمی- تخیلی اغلب به مواجههی انسان با پیشرفت یا تغییراتی در علمِ آینده میپردازد؛ با چاشنی خیال و تخیل. علمی که در ادبیات علمی- تخیلی از آن سخن به میان آورده میشود، لزوما علمی ملموس و باورکردنی در زمان معاصر نیست؛ بلکه میتواند علمِ نشدنیها و حتی علمی من درآوردی باشد! اما خواننده باید بتواند، حتی به صورت ناخودآگاه، به آن واژهی علم را نسبت دهد.
بسیاری از آثار ژول ورن مانند سفر به مرکز زمین و بیست هزار فرسنگ زیر دریا، رمان قلب سگی از میخائیل بولگاکف و رمان فارنهایت 451 از ری بردبری از نمونههای بارز این ژانر ادبی هستند.
یکی از ترکیبهای جالب و مهم دنیای ادبیات، ترکیب ژانر علمی-تخیلی با ژانر کمدی (طنز) است. رمانهای گهوارهی گربه از کورت ونه گات و راهنمای کهشکان برای اتواستاپ زنها از داگلاس آدامز، از بهترین آثار ادبی از این ترکیب هستند.
یکی دیگر از جذابترین و پرطرفدارترین ژانرهای ادبیات علمی-تخیلی، ژانر پادآرمانشهر (دیستوپیا) است. در این گونه از داستانها نویسنده، با استفاده از عناصر ژانر علمی-تخیلی، سعی بر ترسیم دنیایی پادآرمانشهرگونه را دارد. بهترینِ این پادآرمانشهرها را میتوان در رمانهای 1984 از جورج اورول، دنیای قشنگ نو از آلدوس هاکسلی، کوری از ژوزه ساراماگو، ما از یوگنی زامیاتین و سرگذشت ندیمه از مارگارت اتوود، جستجو کرد.