«امیلی برونته»، نویسندۀ مشهور انگلیسی در ۲۱ آوریل ۱۸۱۸ در تورنتن (برادفرد) انگلستان به دنیا آمد. خانواده برونته در سال ۱۸۲۰ به هاورت مهاجرت کرد و پدر خانواده، کشیش ناحیه یورکشر شد و تا زمان مرگ نیز کشیش آن ناحیه باقی ماند.
امیلی برونته خواهر شارلوت برونته و آن برونته، که همگی نویسنده بودند، به شمار می آید. کسانی که به توصیف شخصیت این نویسنده پرداخته اند، امیلی برونته را دختری عجیب، زیرک، خنده رو و اسرارآمیز توصیف کرده اند. او برای فرار از سختی های زندگی بیشتر اوقات، خودش را در تخیلات غرق می نمود و امید داشت که با این کار کمی از دردها و رنج هایش کاسته شود.
باید به این نکته اشاره کرد که امیلی برونته در کودکی مادرش را از دست داده بود و غم از دست دادن مادر تاثیر شگرفی بر روحیات او داشت. پدرشان نیز مردی عصبی بود و همیشه با خود تفنگی به همراه داشت؛ اما گاهی هم برای بچه ها داستان هایی از ارواح را نقل می کرد.
بنابراین می توان او را دارای شخصیتی با خصوصیات متناقض دانست که عرصه را بر فرزندانش تنگ کرده بود. امیلی و خواهرانش در این دوره برای آنکه از فضای تلخ خانه دور شوند، روزها را در علف زارها و دشت های اطراف خانه می گذراندند و هرکدام در دنیای خیالی خود فرو می رفتند، کتاب می خواندند و به بازی مشغول می شدند.
امیلی برونته در سال ۱۸۳۸، وقتی که بیست سال داشت، تصمیم گرفت به شغل معلمی روی بیاورد، اما به خاطر سختی های این شغل برای زنان، کار معلمی را رها کرد. بعد از آن با کمک دو خواهرش مدرسه ای را تأسیس نمود، اما هیچ کس در آن مدرسه ثبت نام نکرد و آنان در این راه با شکست مواجه شدند.
پس از از آن بود که امیلی برونته به نوشتن داستان و شعر روی آورد. شارلوت، خواهر بزرگ تر امیلی، کاشف استعداد او بود. او دفترچه ای را پیدا کرد که اشعار امیلی را در خود داشت. سرانجام در سال ۱۸۴۶ کتاب شعر خواهران برونته به نام «بهترین اشعار خواهران برونته» در یک مجموعه منتشر شد. خواهران برونته در آن دوره به خاطر شرایط زنان، از اسم مستعار استفاده کردند. نام مستعار امیلی، آلیس بل بود.
یکی از عناصری که در برخی از آثار امیلی برونته و آن برونته دیده می شود، دنیایی خیالی به نام گوندال است. اثر این جهان خیالی در زندگی و باقی نوشته های این دو خواهر، مخصوصا شعرهای امیلی دیده می شود. انگیزۀ ساختن این دنیای تخیلی دیدن اسباب بازی های برانول، فرزند پسر خانوادۀ برونته بود که مجموعه ای از چهره های مختلف ازجمله سربازان را در بر می گرفت.
امیلی و آن نمایشنامه هایی دربارۀ این شخصیت ها نوشته بودند. امیلی برونته یکی از پیروان سبک رئالیسم در ادبیات به شمار می آید. این نویسنده را می توان از جملۀ مولفانی دانست که تنها با یک کتاب در فهرست بهترین نویسنده های جهان قرار گرفته اند.پس از برونته، بسیاری از کسانی که دستی بر قلم داشتند، با الهام گرفتن از سبک رئالیسیتی و خیال انگیز او نوشته هایی را به چاپ رساندند که همگی مورد توجه خوانندگان قرار گرفتند.
تنها رمان امیلی برونته «بلندی های بادگیر» نام دارد که توانست به شهرتی جهانی برسد. این کتاب داستانی رمانتیک و عاشقانه را روایت می کند که خوانندگان بسیاری پیدا کرده است و از آن به عنوان یکی از عاشقانه ترین رمان های تاریخ یاد می شود. این داستان، قصۀ عشق نافرجامی میان کتی و هیث است.
هیث که توسط پدر کتی به فرزند خواندگی پذیرفته شده، عاشق خواهر خود می شود و داستان به ماجراهای این عشق نامشروع می پردازد. بسیاری از خوانندگان این کتاب معتقد هستند که شخصیت کتی با توجه به ویژگی های شخصیتی امیلی برونته ساخته و پرداخته شده است. هیث کلیف نیز طوری شخصیت پردازی شده که می توان گفت نمونه ای از مردانی است که برونته به آنان علاقه داشته است.
در همان سالی که کتاب بلندی های بادگیر منتشر شد، برانول، برادر خواهران برونته، در سی سالگی بر اثر مسمومیت الکل و سل از دنیا رفت. امیلی در مراسم تدفین او به سختی مریض شد. او که راضی به درمان شدن نبود، سعی کرد به کار نوشتن ادامه دهد؛ اما سرانجام در سن سی سالگی بر روی یک مبل راحتی در یکی از اتاق های خانه در اثر بیماری سل از دنیا رفت.
مرگ زودهنگام امیلی برونته باعث شد که او هیچگاه موفقیت کتابش را به چشم نبیند. در سال 2009 یک مینی سریال دوقسمتی نیز بر اساس کتاب بلندی های بادگیر ساخته شد. کتابی به نام «جان آزاده» درباره ی امیلی برونته و خانواده اش نوشته شده که زندگی او را با جزئیات دقیق نشان داده است. نام این کتاب از یکی از اشعار امیلی به نام جان آزاده اخذ شده است.