اگر بخواهیم فهرستی از مشهورترین نویسندگان آمریکایی در قرن بیستم تهیه کنیم، می توانیم نام «جک لندن» را بر صدر آن فهرست بنشانیم. جک گریفیث لندن که در دوازدهم ژانویه سال 1876 به دنیا آمده است، نویسنده سوسیالیستی به شمار می آید که توانست با تالیف کتاب به ثروت برسد.
جک لندن در سن فرانسیسکو به دنیا آمد، اما در اوکلند رشد و نمو یافت. خانواده او ثروت چندانی نداشتند و در فقر و تنگدستی زندگی خود را می گذراندند. جک لندن نیز در چنین شرایطی بزرگ شد. لندن بیشتر وقت خود را در کتابخانه عمومی اوکلند می گذراند.
بنابر گفته خود او، جک لندن حدود نود درصد کتاب های ادبی آن کتابخانه را خوانده بود و در حقیقت به نوعی خودآموزی روی آورده بود. او پیش از آنکه به کار نویسندگی مشغول شود، در کارخانه کنسروسازی مشغول به کار بود. بعدتر قایقی خرید و به دزدی صدف مشغول شد و مدتی را نیز به عنوان کارگر کشتی گذراند.
جک لندن در سال 1893، در پی مبارزات کارگری، در شهر بافلو به زندان افتاد. پس از آزاد شدن به اوکلند بازگشت و تصمیم گرفت به دبیرستان برود. پس از اتمام دوره دبیرستان، مجددا تلاش کرد که در دانشگاه کالیفرنیا پذیرفته شود و با اینکه به موفقیت دست یافت، اما به خاطر فقر و بی پولی قادر به ادامه تحصیل نبود و بار دیگر دانشگاه را رها کرد.
او در سال 1897 تصمیم گرفت که به جست وجوی طلا در شهر داوسون برود. لندن در آن شهر بیمار شد و بعد از درمانش، داستان کوتاهی با نام «برپا کردن آتش» را نوشت. او در کار نوشتن این داستان از حوادث آن روزها بهره گرفته بود.
بعد از بازگشت دوباره به اوکلند، جک لندن این بار تصمیم گرفت که دیگر کارگری نکند و با چاپ داستان هایش درآمد کسب کند. این تصمیم او با گسترش یافتن مجلات عامه پسند همراه بود. بنابراین لندن توانست با فروش داستان هایش به این نشریات، به نویسنده ای ثروتمند و موفق تبدیل شود.
او در کار نوشتن داستان از حوادثی بهره می گرفت که خود به چشم دیده بود و شخصیت هایی را به تصویر می کشید که با آنان معاشرت کرده بود. دوستان صمیمی لندن معتقد هستند که تاثیر نوشته های کسانی همچون «چارلز داروین»، «نیچه» و «هربرت اسپنسر» بر تالیفات جک لندن کاملا آشکار است. باید گفت نوشته های او رنگ وبوی ناتورالیستی دارند و با تحلیل های دقیق اجتماعی همراه هستند.
آثار این نویسنده شامل کتاب های زیر می باشد:
شاید بتوان مشهورترین اثر جک لندن را سپید دندان دانست. این کتاب که در سال 1906 منتشر شده است، به داستان زندگی سگی اختصاص دارد که خون گرگ ها در رگ او جاری است. او که تنها بازمانده خانواده اش است، می آموزد که تنها باید از یک قانون پیروی کند: اینکه یا بکشد یا کشته شود.
او صاحبی سنگدل دارد. او این سگ را که سپید دندان نام دارد، به قاتلی وحشی تبدیل می کند. سپید دندان با تکیه بر اراده و توانایی هایش تلاش می کند که زنده بماند و در نهایت موفق می شود که با انسان ها دوست شود. کتاب سپید دندان مقدمه ای بر کتاب آوای وحش محسوب می شود.
جک لندن در 22 نوامبر سال 1916 از دنیا رفت. بسیاری از افراد معتقد هستند که مرگ او ناشی از خوردن بیش از حد الکل بوده است. عده ای دیگر نیز باور دارند که این نویسنده دست به خودکشی زده است. مزار او اینک در پارک تاریخی جک لندن در سونوما است. او پیش از مرگ از عضویت در حزب سوسیالیسم استعفا داد.