«مشفق همدانی» نامی آشنا و ماندگار در حوزه مطبوعات ایرانی به شمار می آید. او به عنوان یک روزنامه نگار بیش از پنج دهه در فضای نشریات ایران به فعالیت پرداخت و در زمانی که که کشور ایران عرصه جولان نیروهای سیاسی مختلف بود، به فعالیت در این حوزه ادامه داد. او همچنین یکی از بنیان گذاران نشر صفی علیشاه است.
مشفق همدانی که نام کاملش ربیع مشفق همدانی است، در سال 1291، در شهر همدان به دنیا آمد. خانواده او یهودی بودند و پدرش، داود کهن، بازرگانی مشهور بود. او مردی اهل دانش بود و فرزندانش را به تحصیل علم تشویق می کرد.
مشفق همدانی تحصیلات دوره ابتدایی خود را در شهر همدان، در دو مدرسه آلیانس و پهلوی به اتمام رساند و در سن نوزده سالگی، در مدرسه دارالفنون به تحصیل پرداخت. او در این دوره به زبان فرانسوی تسلط کامل داشت و حتی کتابی از شوپنهاور به نام «فلسفه عشق» را نیز از فرانسوی به فارسی ترجمه کرده بود و در دو جلد منتشر کرده بود. این کتاب یکی از آثار دشوار شوپنهاور به شمار می آید.
مشفق همدانی از سال 1313 به کار روزنامه نویسی روی آورد. شروع همکاری او با روزنامه هایی همچون ایران، مهر و مهرگان از این دوره بود. استخدام او در روزنامه ایران که در آن زمان حسینقلی مستعان کار سردبیری اش را بر عهده داشت، سرآغازی بر شروع کار حرفه ای او در حوزه خبر بود.
در همین زمان بود که همدانی تصمیم گرفت تحصیلاتش را ادامه دهد. بنابراین به دانشسرای عالی دانشگاه تهران راه یافت و توانست در سال 1316 در رشته فلسفه و علوم تربیتی لیسانس بگیرد. بعد از مدتی به کار در وزارت امور خارجه ایران روی آورد و به عنوان رئیس خبرگزاری پارس که تنها خبرگزاری رسمی ایران بود، انتخاب شد. در این دوران جهان درگیر جنگ جهانی دوم بود، بنابراین می توان نقش رسانه را در این دوره بسیار مهم تلقی کرد.
ازجمله آثار دیگر او می توان به کتاب هایی زیر اشاره کرد:
رمان تحصیل کرده ها مهم ترین اثر تألیفی مشفق به شمار می آید. این داستان شرح مشکلات جوانی به نام محسن است و راوی داستان نیز خود اوست. او بعد از اتمام تحصیلاتش به دنبال شغلی خوب می گردد، اما وجدانش نمی گذارد که به بازی های سیاسی و فساد رایج در جامه تن دهد. او عاشق دختری از مالداران شهرشان که زهره نام دارد می شود. آن دو با هم فرار می کنند و ادامه کتاب نیز ماجراهای پرفرازونشیب این دو تن است.
آثاری است که توسط مشفق همدانی ترجمه شده اند عبارت اند از:
وی در سال 1940، تقریبا همزمان با حمله متفین به ایران در تأسیس روزنامه کیهان با کسانی همچون دکتر مصباح زاده و عبدالرحمان فرامرزی همکاری کرد و هفت سال نیز سردبیری این نشریه را بر عهده داشت. او در راستای فعالیت های فرهنگی اش، تصمیم گرفت که با کمک برادرانش نشر صفی علیشاه را تأسیس کند و به یکی از آرزوهای خود جامه عمل بپوشاند.
همزمان مجوز یک مجله سیاسی را اخذ کرد و نام آن را کاویان گذاشت. این نشریه به طرفداری از محمد مصدق در جریان ملی کردن صنعت نفت پرداخت. به همین دلیل بعد از کودتای معروف 28 مرداد، دفتر این مجله نیز به آتش کشیده شد. او در این زمان برای مدتی به زندان رفت و پس از مدتی با وساطت سپهبد اردشیر زاهدی آزاد شد.
اما بعد از آنکه همکاری با سپهبد بختیار را رد کرد، از او خواستند که ایران را ترک کند و در حقیقت به خارج از مرزهای ایران تبعید شد. او بدون همراهی خانواده به کشور ایتالیا رفت و در شهر میلان، نزد یکی از دوستانش سکنی گزید. چیزی نگذشت که همدانی تصمیم گرفت شرکتی برای واردات فرش ایرانی به ایتالیا تأسیس کند. در همین زمان نیز به فراگیری زبان ایتالیایی مشغول شد.
حدود دو سال بعد، مشفق همدانی توانست کار ترجمه کتاب های مهم فرانسوی به فارسی را آغاز کند. یکی از انواع متونی که مشفق به کار ترجمه آن مشغول بود، نمایشنامه های ایتالیایی بود. او آثار بزرگان سینمای ایتالیا همچون ویکتوریا دیکا، آلبرتو سوردی و دیگران را به فارسی ترجمه کرد. او در سال 1338 توانست به ایران بازگردد و دوباره مجوز انتشار نشریه کاویان را اخذ کند.
او در سال های پس از بازگشت از ایتالیا نیز مرتب به این کشور سفر می کرد و فعالیت های فرهنگی خود را در ایتالیا ادامه می داد. مشفق در این مدت توانسته بود با نشرهای دیگر، ازجمله نشر امیرکبیر نیز ارتباط برقرار کند. وی پس از مهاجرت به همراه خانواده اش به آمریکا، فعالیت های فرهنگی خود را ادامه داد و در سال 1991 میلادی کتابی را با نام خاطرات نیم قرن روزنامه نگاری را منتشر کرد. این مرد بزرگ در نهایت در سال 2009، در سن نودوشش سالگی دار فانی را وداع کرد.