بی شک اگر اهل ادبیات و خصوصا شعر باشید، نام مترجم، شاعر و ویراستار بزرگ ایران، «عبدالله کوثری» را شنیده اید. وی داور چند دوره از جوایز ادبی هوشنگ گلشیری، ابوالحسن نجفی و کتاب سال ایران بوده است.
کودکی کوثری همانند دیگر ساکنان محلۀ امیریه، در تب وتاب فوتبال و سینما گذشت. اما جدای از آن کوثری عشق به کتاب را در دل خود احساس می کرد. وقتی که تنها هفت سال داشت، خوانندۀ داستان «کنت مونت کریستو» بود که آرشیلا فریب پور شهریاری آن را ترجمه می کرد و در جزوه هایی منتشر می نمود.
در همان زمان کتاب های «ژول ورن» و پاورقی های عامه پسند «شاپور آرین نژاد» نیز در مجلات مختلف منتشر می شد و کوثری خوانندۀ پروپاقرص این نشریات به حساب می آمد. با گذر زمان کتاب به یار همیشگی کوثری بدل شد. او حتی در سفرهای خانوادگی به همدان نیز دست از مطالعه نمی کشید.
او تا جایی که می توانست کتاب ها را می خرید، اما فریدون کاظمیان که با پدر کوثری دوستی دیرینه ای داشت، کتاب هایش را به عبدالله نیز امانت می داد. بعدتر او توانست عضو کتابخانۀ ملی ایران هم بشود. سینما نیز در شکل گرفتن طبع خوش ذوق کوثری بی تاثیر نبود. او از طرفداران ساخته های هیچکاک و ابراهیم گلستان به شمار می آمد.
کوثری دوران دبستان را در مدرسۀ نوبنیاد رازی گذراند. پس از آن به دبیرستان البرز رفت. او در این دوره با معلمانی آشنا شد که او را به خواندن و نوشتن تشویق می کردند. در حقیقت تشویق این معلمان و همراهی دوستانی همچون کاظم اردوانی بود که باعث شد کوثری جدی تر به ادبیات بپردازد.
به رغم این تصمیم، کوثری رشتۀ علوم طبیعی را در دبیرستان برگزید، چراکه متقاضیان رشتۀ ادبی در آن زمان کم بودند و این کلاس در دبیرستان البرز تشکیل نشد. بعدتر هم در دانشگاه به تحصیل در رشتۀ اقتصاد پرداخت، اما به گفتۀ خود او به این رشته علاقه ای نداشت. او پس از فارغ التحصیلی برای مدتی در کتابخانۀ دانشگاه ملی که امروزه دانشگاه شهید بهشتی خوانده می شود، مشغول به کار شد.
در آن زمان دانشجویان حق تغییر رشته در مقطع ارشد را نداشتند، بنابراین کوثری از ادامۀ تحصیل هم منصرف شد. بعد از مرگ پدر، کوثری تصمیم گرفت که برای دیدار با برادرش و تقویت مهارت هایش در زبان انگلیسی، به اروپا برود. او در آغاز به پاریس و بعدتر به لندن رفت و در کلاسی ثبت نام کرد که به گفتۀ خودش اساس زبان دانی اش در آنجا بنا شد.
دانستن اصول ترجمه تنها هنر عبدالله کوثری نبود. او که از کودکی با شعر کسانی همچون «باباطاهر»، «حافظ»، «سعدی» و «مولانا» آشنا شده بود، توانست اولین غزل هایش را با پیروی از این شاعران بسراید. بعدتر با مطالعۀ آثار شاعران عصر مشروطه، اشعاری را با تقلید از آنان سرود.
بعد از آشنایی با شعر کسانی همچون نادر نادرپور و شاعران معاصر دیگر، تلاش کرد که اشعاری شبیه به آثار آنان بسراید. مجلاتی همچون جنگ طرفه و مجلۀ فردوسی اشعاری از عبدالله کوثری را به چاپ رسانده اند. دو مجموعه شعر از عبدالله کوثری با نام های «آن سوار سرخ» و «پنجره به شهر هرم ها» نیز به چاپ رسیده است.
باید گفت که «احمد شاملو»، «هوشنگ ابتهاج» و «نیما یوشیج» از شاعران موردعلاقۀ کوثری هستند. عبدالله کوثری در حال حاضر در مشهد زندگی می کند و همچنان به فعالیت در حوزۀ ترجمه مشغول است. او در روزگار ما به عنوان یکی از محبوب ترین مترجمان ایران شناخته می شود.
کتاب هایی که به دست کوثری به فارسی ترجمه شده اند عبارت اند از: