قطعا نام «محمد قاضی» زمانی که نام مترجمان برجسته ی ایران به میان بیاید، مطرح می شود. محمد قاضی، پدر ترجمه ی ایران، که این نام را برخی از اهالی ادب و ترجمه به او داده اند، فرزند میرزاعبدالخالق قاضی (امام جمعه مهاباد) است که در ۱۲ مرداد سال ۱۲۹۲ در شهرستان مهاباد در مرکز تلاقی استان های آذربایجان شرقی و کردستان به دنیا آمده است و اصالت این مترجم بزرگ از کردهای شهرستان مهاباد است.
در زمان کودکی او، یکی از کرد های عراق به نام عبدالرحمن گیو زبان فرانسه را در عراق آموخته بود و تا آن زمان شاگردی نداشت و بیش تر به دنبال درآمد از مهارت های خود بود. محمد قاضی که در آن زمان کودک بود، با خواهش های فراوان از او خواست تا زبان فرانسوی را به او بیاموزد در نهایت هم استاد پذیرفت که زبان فرانسوی را به قاضی بیاموزد.
هوش بسیار خوب و تلاش و پشت کار او با وجود مخالفت های بسیار زیاد خانواده اش برای آموختن زبان فرانسوی، عامل هایی بودند که باعث شدند، او از آموختن دست نکشد و ادامه دهد والبته استاد هم ازهوش بسیارعالی او و ذوق آموختن او به وجد می آمد و او را تشویق و حمایت فراوان می کرد. به این صورت مخالفت های خانواده ی او کم تر باعث آزار و اذیت ایشان می شد.
در 1308 سال به تهران پایتخت ایران مهاجرت کرد و در سال ۱۳۱۵ از مدرسه دارالفنون که یکی از نخستین، مدرن ترین و بهترین مدرسه های زمان خود بود، دیپلم ادبی گرفت. در سال ۱۳۱۸ مدرک کارشناسی حقوق خود را از دانشگاه تهران در رشته ی قضایی دریافت کرد و تا سال ۱۳۲۰ در ارتش خدمت می کرد. در میان همه این فعالیت ها، همیشه به مطالعه زبان فرانسه می پرداخت و جزء بهترین شاگردان فرانسوی بود.
او اولین بار از ابتدای دهه ی ۱۳۲۰ با ترجمه ی اثر کوچکی از به نام«کلود ولگرد»، پا به عرصه ی ترجمه گذاشت و پس از آن تا ده سال دیگر ترجمه ای انجام نداد. در سال ۱۳۲۹ پس از صرف یک سال و نیم وقت برای ترجمه ی «جزیره پنگوئن ها» اثر آناتول فرانس، به سختی توانست ناشری برای این کتاب پیدا کند.
اما سه سال بعد که این اثر انتشار یافت، به دلیل شیوایی و روانی و موضوع متفاوت کتاب، آناتول فرانس که از نویسندگانی بود که کتاب هایش در انبار کتاب فروشان ایران خاک می خورد با این ترجمه نجات یافت. نجف دریابندری در روزنامه اطلاعات مطلبی با عنوان «مترجمی که آناتول فرانس را نجات داد» نوشت.
وی در سال ۱۳۳۳ کتاب «شازده کوچولو» نوشته ی سنت اگزوپری را ترجمه کرد که بارها تجدید چاپ شد. محمد قاضی با ترجمه دوره کامل «دن کیشوت» اثر سروانتس در سال های ۱۳۳۶ تا ۱۳۳۷ جایزه ی بهترین ترجمه ی سال را از دانشگاه تهران دریافت کرد و این ترجمه از بهترین اثر های او بوده است.
محمد قاضی پس از بازنشستگی به فعالیت در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان پرداخت که حاصل این دوره ترجمه ی کتاب های زیر می باشد:
متاسفانه او در سال ۱۳۵۴ به بیماری سرطان حنجره دچار شد وهنگامی که برای معالجه به آلمان رفت، بیماری تارهای صوتی و نای او را گرفته بود و پس از جراحی، به علت از دست دادن تارهای صوتی، دیگر نمی توانست سخن بگوید و از دستگاهی استفاده می کرد که صدایی ویژه تولید می کرد. با این شرایط کار ترجمه را رها نکرد و ادامه داد. ترجمه های جدیدی از او تا آخرین سال حیاتش انتشار می یافت. او ۵۰ سال ترجمه کرد و نتیجه تلاش او ۶۸ اثر اعم از ترجمه ادبی و آثار خود او به زبان فارسی است.
از آثار مهم ترجمه شده توسط او می توان به «نان و شراب» اثر اینیاتسیو سیلونه، « آزادی یا مرگ» و «در زیر یوغ» نام برد. او از زبان فرانسوی به فارسی ترجمه می کرد. همچنین چند اثر را از کردی به فارسی برگرداند. او در مقدمه کتاب زوربای یونانی، خود را «زوربای ایرانی» نامیده است. خودش می گوید: «من زوربای ایرانی هستم.»
محمد قاضی در سحرگاه چهارشنبه ۲۴ دی ۱۳۷۶ در ۸۴ سالگی در تهران درگذشت. محمد قاضی را در زادگاه اصلی خود شهرستان مهاباد به خاک سپردند. در فروردین ۱۳۸۶ خورشیدی در کوی دانشگاه مهاباد از مجسّمه محمد قاضی ساخته ی هادی ضیاءالدّینی پرده برداری شد.