در ستایش بطالت
در ستایش بطالت در یک نگاه
:- مقاله انتقادی در باب کار و فراغت
- نوشته شده در دوران رکود بزرگ آمریکا
- مخالفت با سیستم سرمایه داری نوین
- تشویق به تحصیل بیشتر و اصولی تر در زمان فراغت از کار
- بیان تمایز بین بطالت و بطالت فارغالبال و بیهودگی
در ستایش بطالت
مقالهی «در ستایش بطالت» نام فریبنده ای دارد. این مقاله کوتاه هرچند در سال 1932 (دوران رکود بزرگ اقتصادی آمریکا و سقوط وال استریت) نوشته شده است اما به طرز شگفت انگیزی مطالبی دارد که دقیقاً به درد حال و روز این دوره و زمانه می خورد.
می توان نام فرعی «در مذمت زیادی کارکردن» را به این مقاله داد که تا حدی ابهام کلمه بطالت (به تعبیر اشتباه: تنبلی) را رفع کند. در این نوشته برتراند راسل سعی میکند با بیان یک سری حقایق و استدلال های ساده به روند مقدس شدن کار و کار کردن اشاره و با آن مخالفت کند.
راسل معتقد بود اگر ساعت کاری در دنیای امروزی کمتر و مدت زمان فراغت بیشتر شود هم به نفع اقتصاد است و هم به نفع پیشرفت بشریت و بالاتر از جفت اینها، خرسندی و سعادتمندی جمیع انسان ها را به دنبال میآورد. راسل در مجموع مخالف مطلق کار نیست و آن را لازم و اجباری برای رفع نیازهای بشر و در ازای تهیه خورد و خوراک و مسکن انسان میداند و نه بیشتر.
یکی از نکات قابل ذکر در این مقاله بسیار کوتاه، مقایسه انقلاب پرولتاریا در شوروی و پیروزی جنبش فمنیستی در کشورهای دیگر است، با دیدگاهی انتقادی، توسط راسل است. در انتهای مقاله نیز دیباچه آنتونی گوتلیب بر بازچاپ این اثر راسل آمده است که نقدی است به نوبه خود خواندنی.
کتاب در ستایش بطالت توسط محمدرضا خانی به فارسی ترجمه شده است. ترجمهی این اثر روان و دقیق است و دارای پانویس های مفید و کاربردی جهت خوانش هرچه راحت تر این متن میباشد. انتشارات نیلوفر از برتراند راسل اثری دیگر به نام «حقیقت و افسانه» با ترجمهی منصور مشکین پوش، منتشر کرده است.
در بخشهایی از کتاب میخوانیم:
«فکر میکنم که مردم دنیا زیادی کار میکنند، و این باور که کار فضیلت است، خسرانی عظیم به بار میآورد؛ و آنچه باید در گوش ممالک مدرن صنعتی خواند، چیزی است یکسره متفاوت از آنچه تا به حال خواندهاند.»
«در سرتاسر اروپا، هرچند نه در آمریکا، طبقه سومی هست محترمتر از هر طبقهی کارگر هستند کسانی که به واسطه مالکیت اراضی قادرند از دیگران پول بگیرند به سبب این موهبت که به آنها اجازه دادهاند زنده بمانند و کار کنند. این مالکان عاطل و باطلاند و لذا انتظار میرود من ایشان را ستایش کنم؛ ولی متأسفانه بطالت آنها تنها به یمن سختکوشی دیگران میسر میشود؛ در واقع منشأ مرام کار از منظر تاریخی همین میل ایشان به بطالتی فارغالبال است.»
«کلاً فرض بر این است که پول درآوردن خوب است و خرج کردن بد! با توجه به این که اینها دو روی سکهاند این حرف مهمل است. مثل این است که بگوییم کلید خوب است و سوراخ کلید بد.»
«حتی آزادی جماعت جورکش نیز معمولاً از بالا آغاز شده است. بشر بدون طبقهی برخوردار از طبقهی برخوردار از فراغت، هرگز از بربریت بیرون نمیآمد.»
در ستایش بطالت
انتشارات نیلوفر
برتراند راسل
محمدرضا خانی
بزرگسال
رقعی
1397
36
5
تک جلدی
9789644486241
انگلستان