نقد و بررسی
زندگانى و عقاید آقاى تریسترام شندى
تریسترام شندی خاصترین رمان ادبیات کلاسیک قرن 18ام میلادی است! شاید حتی بتوان آن را یکی از خاصترین و نامتعارفترین رمانهای دنیای ادبیات دانست. لارنس استرن نویسنده و روحانی انگلیسی-ایرلندی بود که عمدهی شهرت خود را برای نوشتن رمان حاضر با نام کامل «زندگی و عقاید تریسترام شندی» کسب کرده است.
لارنس استرن در این رمان، که در 9 جلد در بازهی سالهای 1759 تا 1767 منتشر شده است، دست به خلق رمانی پستمدرن زده است؛ آن هم قبل از ظهور و رواج مکتب مدرنیسم و یا حتی رئالیسم! در این رمان برای اولین بار سیر خطیِ زمان شکسته میشود و زمان در آن به مقولهای منعطف و متفاوت بدل شده است. ساختار رمان، جنس رویدادها و درونمایهی کلی کتاب نیز بسیار نزدیک به معیارهای مکتب پستمدرنیسم است. لارنس استرن دربارهی این رمان چنین گفته است: «اگر این کتاب را علیه چیزی نوشته باشم، علیه افسردگی نوشتهام…»
این رمان به نوعی زندگینامهای طنز، رمانتیک و نیمهفلسفی فردی به نام تریسترام شندی است. خوانندهی این رمان با کلی خرده روایت و ماجراجویی، صفحاتی عجیب و غریب (مانند یک صفحهی خالی برای خواننده، صحبت کردن تریسترام با خواننده و گذاشتن ستاره در رمان توسط نویسنده برای قسمتهای سانسور شده!) و دور شدنهای آگاهانه از اصل موضوع، مواجه خواهد شد.
علارغم اینکه استرن فردی روحانی بود، در این کتاب به بسیاری از مفاهیم و قضایایی متناقض و متضاد با روحِ مسیحیت برمیخوریم، که به اعتقادات خود نویسنده نیز شک خواهیم کرد. این رمان تا حدودی برای خوانندهی ایرانی، تداعیگر هجونامههای فارسی است.
خلاصه داستان کتاب زندگانى و عقاید آقاى تریسترام شندى
به طور کلی رمان گویا برای توضیح زندگی تریسترام شندی نوشته شده است اما تا جلد سوم آن حتی تریسترام به دنیا هم نیامده است. تریسترام که خود راوی است جدای روایت زندگی خودش به روایت شخصیتهای دیگر رمان، یعنی پدر تریسترام به نام والتر، مادر او، عمو توبی و خدمتکارِ عمو توبی (تریم)، میپردازد. هرکدام از این افراد نیز شخصیتهایی بسیار خلاقانه و جالبی دارند و دنیایی از اتفاقات را رقم میزنند.
در نهایت میتوان گفت، استرن در این رمان دست شما را گرفته و به سفری به دنیای آکنده از هرج و مرج و خندهدارِ تریسترام شندی میبرد. از روی این رمان فیلمی به نام «تریسترام شندی: قصهی گاو و خروس» در سال 2005 نیز، ساخته شده است. از دیگر آثار ترجمه شده توسط ابراهیم یونسی میتوان به رمانهای داستان دو شهر از چارلز دیکنز (نشر نگاه) و جود گمنام از تامس هاردی (نشر نو) اشاره کرد.
جملاتی زیبا از کتاب زندگانى و عقاید آقاى تریسترام شندى
«ای کاش پدرم یا مادرم، یا در واقع هر دو _چون هر دو موظف به این کار بودند_ وقتی مرا به وجود میآوردند میدانستند چه میکنند. اگر چنانکه باید، به این امر توجه میکردند و میدیدند که چه چیزها به این کارشان بستگی دارد، و نه تنها پای به وجود آوردن یک موجود معقول در میان است بلکه مساله تشکیل و تشکّل مناسبِ حرارتِ بدنِ این موجود و احتمالا نبوغ و ساختمان مغز او هم مطرح است، و حتی ممکن است سرنوشت همهی خاندان این موجود از اخلاط و امیالی تاثیر پذیرد که آن هنگام غلبه داشتهاند… آری، اگر به همهی این چیزها توجه کرده بودند و به اقتضای آنها عمل کرده بودند من جدا بر این گمانم که با قیافهای کاملا متفاوت از آنچه خواهید دید در این جهان جلوه میکردم.»
«از خدا میخواستم این لطف را در حق اتباعم بکند که هم خردمند باشند هم شاد_ آنوقت خودم خوشبختترین سلطان، و مردمم سعادتمندترین مردم روی زمین میبودند. و اکنون با این نکته و نتیجهی اخلاقی، از حضرات اشرف اجازه میخواهم تا سال دیگر همین وقت از خدمت مرخص شوم.»
مفید بود؟
2
0
بیشتر
کمتر