نقد و بررسی
صلحی که همه ی صلح ها را بر باد داد
کتاب «صلحی که همه صلح ها را بر باد داد» با عنوان فرعی «فروپاشی امپراتوری عثمانی و شکل گیری خاورمیانه معاصر»، یک اثر غیر داستانی و تاریخی است که به دست مورخ و محقق برجسته آمریکایی دیوید فرامکین نگاشته شده است. این اثر سومین کتاب چاپ شده از فرامکین است.
نویسنده برای نگارش این کتاب که برای اولین بار در سال ۱۹۸۹ میلادی منتشر شد، حدود ده سال (از ۱۹۷۹) را به تحقیق گسترده و پژوهش عمیق خستگی ناپذیر بر تاریخ عثمانی و جنگ جهانی اول صرف کرد و در این راه از نویسندگان و اساتید برجسته دانشگاهی یاری گرفت.
ایده اولیه نوشتن این کتاب در جریان گفتگوی فرامکین با تیموتی دیکنسون، یکی از دوستانش، به ذهنش خطور کرد که در آن او نظرات فرامکین را در مورد تاریخ خاورمیانه پرسید. او تصمیم گرفت ایده هایش را به صورت مکتوب ثبت کند. در همین اثنا با باز شدن آرشیو اسناد رسمی و اسناد خصوصی که تا آن زمان مخفی شده بودند، او تحقیقاتش را شروع کرد.
حدود یک دهه کار در بایگانی و مطالعه ادبیات نیز از دیگر انگیزه های نگارش این کتاب درخشان بودند. در حین نگارش کتاب صلحی که همه صلح ها را بر باد داد، دوست دیگر نویسنده پیشنهاد کرد که این کتاب حول یک شخصیت ساخته شود و ریتمی داستانی بگیرد.
کتاب «صلحی که همه صلح ها را بر باد داد» پس از انتشار مورد توجه بسیاری از خوانندگان و منتقدان قرار گرفت و بلافاصله به اثری پر فروش و با اهمیت تبدیل شد. این کتاب در آمریکا نامزد نهایی برای هر دو جایزه ملی منتقدان کتاب و جایزه پولیتزر برای کتاب غیرداستانی عمومی شد، در فهرست آثار پرفروش نیویورک تایمز جای گرفت و تا امروز از معتبر ترین آثار تاریخی به شمار می رود.
به دلیل شهرت و اهمیت این کتاب، افراد بسیاری در جهان دست به ترجمه آن زدند. در ایران نیز چند نشر اقدام به ترجمه و انتشار آن کردند. یکی از بهترین و معتبر ترین ترجمه ها توسط آقای حسن افشار صورت گرفت و به همت نشر ماهی چاپ شد. این کتاب تاریخی ارزشمند از زمان اولین انتشار تا اکنون بارها تجدید چاپ شده است، به طوری که در سال ۱۴۰۰ به چاپ هجدهم نیز رسیده و همچنان جزو کتاب های پر خواننده به شمار می آید.
خاورمیانه امروز کانون خشونت و جنگ است؛ چه جنگ داخلی در سوریه و چه درگیری لاینحل اعراب و اسرائیل. تا آن جا که صلح در منطقه، رویایی دور از دسترس به نظر می رسد. اما چگونه خاورمیانه تا این حد بی ثبات شد؟ با خواندن کتاب «صلحی که همه صلح ها را بر باد داد»، خواهید آموخت که چگونه جاه طلبی های استعماری اروپا در طول جنگ جهانی اول منجر به بحران های مدرن امروزی شد.
دیوید فرامکین همچنین در این کتاب چگونگی تشکیل کشور های منطقه مانند عربستان سعودی، ترکیه، عراق، اردن، و نیز چرایی تشکیل رژیم صهیونیستی را شرح می دهد. او معتقد است بسیاری از درگیری های کنونی در خاورمیانه عمدتاً ناشی از شیوه های تصادفی ایجاد مرزهای ملی پس از سقوط امپراتوری عثمانی هستند.
کتاب صلحی که همه صلح ها را بر باد داد، دربردارنده اطلاعات گسترده ای از اتفاقات جهانی در مدت زمان ۱۰۰ سال حساس و تاریخ ساز، طی سال های آغاز جنگ جهانی در ۱۹۱۴ تا فروپاشی کامل امپراتوری عثمانی در ۱۹۲۲ می باشد. اتفاقاتی که به نوعی ریشه تحولات و نابسامانی های قرن گذشته در خاورمیانه اند. فرامکین در کتابش عمدتاً به بررسی پیامد های سیاست های غلط و اطلاعات ضعیف از سوی بریتانیایی ها که خاورمیانه را تغییر داده اند، پرداخته است.
کتاب حاضر در دوازده بخش اصلی نوشته شده که هر کدام به فصل های جزئی تقسیم شده اند. عناوین بخش های کتاب عبارتند از:
- در چهار راه تاریخ
- کیچِنر، نگاه به آینده
- بریتانیا در باتلاق خاورمیانه
- براندازی
- متفقین در حضیض اقبال
- دنیا های تازه و ارض های موعود
- حمله به خاورمیانه
- غنایم جنگی
- چون آب ها از آسیاب افتاد
- طوفان بر فراز آسیا
- بازگشت روسیه به خاور میانه
- توافق ۱۹۲۲ خاورمیانه
کتاب «صلحی که همه صلح ها را بر باد داد» یک کتاب تاریخی مستند است که نام خود را از این نقل قول آرچیبالد ویول، فرمانده نظامی بریتانیایی و نایب السلطنه هند، وام گرفته است: «بعد از جنگی که به همه جنگ ها پایان داد، ظاهرا در پاريس به صلحی دست یافتند که همه صلح ها را بر باد داد».
نویسنده با استناد به این منابع معتبر در کتابشناسی کتابش، بر اعتبار اثر صحه گذاشته و آن را تبدیل به مرجع قابل اتکای مطالعه تاریخ برای آیندگان کرده است. نثر روان، ساده و دلنشین کتاب خواندن آن را آسان و سریع، و مطالعه کتاب را تبدیل به تجربه ای لذت بخش می کند. از طرفی مراجعه به تصاویر بکار رفته در آن نیز باعث تبثیت اطلاعات در ذهن خواننده شده و به مطالعه کتاب عمق می بخشد.
فرامکین چندین کتاب ارزشمند تألیف و منتشر کرده است اما عمده شهرت خود را مدیون نوشتن کتاب «صلحی که همه صلح ها را بر باد داد» است. اولین کتاب او «پرسش از دولت؛ تحقیقی درباره فروپاشی نظام های سیاسی مدرن» نام دارد که در سال ۱۹۷۵ منتشر شد و آخرین آن ها به نام «پادشاه و گاوچران؛ تئودور روزوولت و ادوارد هفتم، همکاران مخفی» سال ۲۰۰۷ چاپ شد.
از میان کتاب های دیگر این نویسنده می توان به «راه جهان»، «استقلال ملل»، «گذرگاه کوزوو» و «انگلستان، فرانسه و توافقات دیپلماتیک» اشاره کرد. دیگر اثر به فارسی برگردانده شده از این نویسنده کتاب «آخرین تابستان اروپا؛ چه کسی سال ۱۹۱۴ ماچه را کشید» با ترجمه سوگند رجبی نسب می باشد.
مترجم کتاب حاضر، آقای حسن افشار، ترجمه کتاب های «آینه ای در دوردست: قرن مصیبت بار چهاردهم» اثر بارباراورتهایم تاکمن، «یک درخت، یک صخره، یک ابر» اثر رابرت هوپس، «دادا و سوررئالیسم» اثر سی. دبلیو. ای. بیگزبی و «ایران در بحران: زوال صفویه و سقوط اصفهان» اثر رودی مته را نیز در کارنامه خود دارند.
در بخش هایی از کتاب «صلحی که همه صلح ها را بر باد داد» می خوانیم:
در سال های ۱۹۱۴ تا ۱۹۲۲، تنها کسانی که دور میز می نشستند و تصمیم می گرفتند، اروپایی ها و آمریکایی ها بودند. در این دوره کشور ها و مرز های خاورمیانه را در اروپا پدید می آوردند. مثلا عراق و کشوری را که اکنون اردن نام دارد انگلیسی ها اختراع کردند؛ مرز ها را سیاستمداران انگلیسی، بعد از جنگ جهانی اول، در نقشه ای خالی کشیدند. حدود عربستان و کویت و عراق را یک کارمند دولت انگلیس در سال ۱۹۲۲ تعیین کرد و مرز های میان مسلمانان و مسیحیان را فرانسه بین سوریه و لبنان، و روسیه بین ارمنستان و آذربایجان شوروی، کشید.
شاید روزی چالش های ترتیبات سال ۱۹۲۲_ مثلاً چالش موجودیت اردن، اسرائیل، عراق و لبنان، یا چالش نفس حکومت های ملی سکولار در خاورمیانه_ مرتفع شود. اما اگر نشود و با همه توان ادامه یابد، خاورمیانه سرانجام به وضعیتی مشابه وضع اروپای قرن پنجم دچار خواهد شد که سقوط مرجعیت امپراطوری روم در غرب، اتباعش را در بحران تمدنی افکند که وادارشان کرد نظام سیاسی تازه ای برای خود پیدا کنند. تجربه اروپا نشان می دهد که این بحران بنیادین در تمدن سیاسی ممکن است چه ابعادی بیابد.
هزار و پانصد سال طول کشید تا اروپا توانست بحران هویت اجتماعی و سیاسی بعد از سقوط روم را رفع کند: قریب هزار سال گذشت تا به صورت بندی دولت-ملت در سازمان بندی سیاسی رسید و حدود پانصد سال دیگر زمان برد تا بتواند تعیین کند کدام ملت ها صلاحیت تشکیل دولت را دارند. اینکه آیا تمدن از یورش ها و کشمکش های گروه های جنگاور و رقیب جان به در می برد یا نه، آیا کلیسا حکومت می کرد یا دولت و پاپ حکومت می کرد یا امپراطور، مسیحیت را کاتولیک ها قبض می کردند یا پروتستان ها، امپراطوری موروثی نظام حاکم می شد یا دولت ملی یا دولتشهر، و آیا مثلاً اهالی دیژون از ملت بورگوندی به شمار می رفتند یا ملت فرانسه، همه و همه مسائل دردناکی بود که پس از قرن ها کندوکاو حل شد و در این بین بازندگان، مثلاً فرقه آلبیگایی در جنوب فرانسه، اغلب از میان رفتند. تازه در پایان قرن نوزدهم و پس از تاسیس کشور های آلمان و ایتالیا بود که سرانجام نقشه مقبولی از اروپای غربی پدید آمد؛ حدود هزار و پانصد سال بعد از اینکه نقشه روم قدیم کم کم منسوخ شده بود.
بحران مستمر خاورمیانه در روزگار ما شاید هرگز به آن اندازه دامنه دار و دیرپا از کار در نیاید. ولی صورت مسئله همان است: اقوامی گوناگون، پس از فروپاشی نظام امپراطوری کهنی که بدان خو کرده بودند، چگونه باید گروه بندی های تازه ای تشکیل دهند و هویت های سیاسی جدیدی برای خود پدید آورند؟ متفقین، در اوایل دهه ۱۹۲۰، طرحی برای خاورمیانه ی بعد از عثمانی ها اندیشیدند. پرسشی که هنوز پاسخی نگرفته این است که آیا خلق های منطقه آن را خواهند پذیرفت؟
مفید بود؟
0
0
بیشتر
کمتر