نقد و بررسی
محکم در آغوشم بگیر
کتاب «محکم در آغوشم بگیر» با عنوان فرعی «هفت مکالمه برای زندگی با عشق»، یک کتاب غیر داستانی انگیزشی در حوزه خودیاری و زوج درمانی عاطفی است که توسط خانم سوزان جانسون، روانشناس و درمانگر خانواده مطرح انگلیسی، به نگارش درآمده است. این کتاب چهارمین اثر خانم جانسون در حوزه روانشناسی و از جمله موفق ترین کتاب های او می باشد.
کتاب محکم در آغوشم بگیر برای اولین بار در سال ۲۰۰۸ منتشر شد و بلافاصله مورد توجه خوانندگان و بخصوص زوج ها قرار گرفت. موفقیت و تاثیر گذاری بسیار زیاد این کتاب باعث شد که نامش در لیست «کتاب هایی که زندگی تان را دگرگون می کنند»، در کنار آثار بسیار بزرگ دیگر قرار گیرد. شهرت و محبوبیت کتاب محکم در آغوشم بگیر باعث شده که تاکنون به زبان های بسیاری در جهان ترجمه شود.
به علت استقبال بی سابقه خوانندگان ایرانی، تا سال ۱۳۹۸، این کتاب به چاپ دهم و در سال ۱۴۰۰ به چاپ چهل و هشتم رسیده است. در حال حاضر این اثر جزو پرفروش ترین کتاب های روانشناسی و خانواده در ایران می باشد. این کتاب به عنوان یکی از مهم ترین و ارزشمند ترین کتاب ها برای درمان زوجین در قرن بیست و یکم توصیف شده است.
کتاب محکم در آغوشم بگیر از جمله برترین آثار روانشناسی خانواده در سال های اخیر است که بر یکی از بزرگترین چالش های زندگی مشترک، یعنی ایجاد و حفظ یک رابطه صمیمانه، تمرکز می کند. خانم جانسون نویسنده کتاب با تکیه بر فرم زوج درمانی بسیار موفق EFT ( زوج درمانی متمرکز بر عاطفه)، به خواننده اش نشان می دهد که چگونه رابطه ای عمیق تر و موفق تر را شکل دهد.
این کتاب بر اساس این ایده اصلی نوشته شده است که کیفیت روابط، با لحظات عاطفی کلیدی، چه مثبت و چه منفی تعریف می شود. نویسنده ادعا می کند که خواندن کتابش باعث می شود مخاطب یاد بگیرد چگونه بالغانه رفتار کرده و پیوند پایدار تری با شریک زندگی خود برقرار کند.
کتاب محکم در آغوشم بگیر شامل سه بخش اصلی است: دریچه ای تازه به عشق، هفت گفتگوی دگرگون کننده و قدرت. ایده های اصلی ارائه شده در این کتاب را می توان به شکل زیر خلاصه کرد:
- بی ثباتی در رابطه باعث ایجاد یک وحشت اولیه می شود که می تواند از کنترل خارج شود و ایجاد تنش کند.
- زوجین تمایل دارند یکدیگر را سرزنش کنند، اما می توانند با شناخت الگو های مکالمه صحیح، روابط خود را بهبود بخشند.
- وقتی چالش های زندگی باعث قطع ارتباط زوج ها می شود، مهم است که بتوانیم دلایل آن را تشخیص دهیم.
- جهان ذاتاً آسیب زا است و ما برای مقابله با آن به ارتباطات عاطفی عمیق نیاز داریم.
- تنها راه نجات یک رابطه این است که رو راست باشیم و به احساسات یکدیگر پاسخ دهیم.
کتاب محکم در آغوشم بگیر از آن دست کتاب های روانشناسی است که به منظور درمان مشکلات زوجین و بازسازی روابط از هم گسسته نوشته شده است. این کتاب توسط خانم سو جانسون که یک مشاور خانواده است نوشته شده و رویکرد درمانی جدیدی با عنوان رویکرد عاطفه محور، بر اساس تئوری وابستگی عاطفی را معرفی می کند.
تاکید نویسنده در این کتاب بر گفتگو کردن است؛ او معتقد است برای برقراری ارتباط موثر و عمیق، لازم است اساس گفتگوی بدون قضاوت را بیاموزیم. او در کتابش تنها به مطرح کردن مسئله نپرداخته است، بلکه در کنار بیان مشکلات زوج ها به ارایه راه حل کاربردی و عملی مفید نیز می پردازد و به همین منظور از خوانندگان می خواهد تمریناتی را در طول مطالعه انجام داده و تکرار کنند.
کتاب خانم جانسون با زبانی ساده نوشته شده و حاوی مفاهیم ساده و قابل فهم برای تمام افراد است. درس های جذاب این کتاب نه تنها برای زوج ها بلکه برای تمام کسانی که به دنبال رابطه سالم و پایدارند قابل استفاده می باشد. سو جانسون برای روشن شدن ایده هایش در طول کتاب مثال های واقعی از جلسات درمانی اش را بیان می کند و برای ملموس شدن مفاهیم، تجربه های شخصی اش را در اختیار خوانندگان قرار می دهد.
او به ریشه یابی مشکلات اعتقاد دارد و این کار را با تحلیل روابط عاطفی انجام می دهد. لحن گرم و صمیمی نویسنده باعث می شود که خواننده در طول خواندن کتاب تصوری از حضور در مقابل مشاور را تجربه کند و با احساس همدلی بیشتری مطالب را دنبال کند.
کتاب های متعددی از این نویسنده برجسته انتشار یافته که از میان آن ها، آثار زیر به فارسی برگردانده شده اند:
- «چگونه می توانیم زوج درمانگر هیجان مدار شویم» با ترجمه عذرا اعتمادی
- «حس عاشقی» با ترجمه سپیده انصاری
- «نظریه دلبستگی در عمل» با ترجمه عذرا اعتمادی
ترجمه کتاب محکم در آغوشم بگیر توسط سمانه پرهیزکاری مترجم پرکار و باسابقه کشورمان صورت گرفته که ترجمه آثاری مانند «بریت ماری اینجا بود» اثر فردریک بکمن، «اوضاع خیلی خراب است» اثر مارک منسون و «شنیده ام خانه ها را رنگ می کنی» اثر چارلز برنت را نیز در کارنامه حرفه ای خود دارد.
در بخش هایی از کتاب محکم در آغوشم بگیر می خوانیم:
عشق شاید پرکاربرد ترین و قدرتمند ترین کلمه در زبان انگلیسی باشد. ما کتاب های قطوری درباره اش می نویسیم و در وصفش شعرهایی می سراییم. درباره اش ترانه می خوانیم و برایش دعا می کنیم. برایش می جنگیم (هلن را در تروا ببینید) و مقبره هایی برایش می سازیم (تاج محل را ببینید). با وجودش سر به فلک می کشیم «عاشقتم!» و با نابودیش از عرش به فرش می رسیم «دیگه عاشقت نیستم!» بی حد و اندازه درباره اش فکر می کنیم و حرف می زنیم. اما عشق واقعا چیست؟
حتی اگر به طور غریزی بدانیم که برای درمان آسیب های تروما به عشق نیاز داریم، همیشه آسان نیست که آزادانه این نیاز را مطرح کنیم و در جستجوی آن باشیم. معمولاً برای پشت سر گذاشتن موقعیت خطرناک مجبوریم احساساتمان را محبوس کنیم. این موضوع به ویژه در مورد افرادی صدق می کند که هر روز از نظر شغلی در معرض آسیب قرار دارند. یک آتش نشان نیویورکی به من می گوید: «وقتی ما واسه مهار آتش میریم، به خصوص اگه آتیشش زیادی باشه، هیجان زده می شیم. موقع نجات آدما تو خیابونا فریاد می زنیم. ما کارمون رو خوب بلدیم. تو آتیش فقط باید عمل کرد. جایی واسه ترس و شک وجود نداره. اگه این احساس رو داشتید، باید بزاریدش کنار». مشکل بعد از راه می رسد. بعضی اوقات قبول کردن اینکه آسیب دیده ایم سخت است.
در یک رابطه امن، هیجان از تلاش کردن برای حفظ لحظات تازه امیال فریبنده به وجود نمی آید، بلکه از خطری نشأت می گیرد که در تجربه لحظه به لحظه و همیشگی پیوند فیزیکی و عاطفی، می پذیریم. با این صراحت می توان فهمید که رابطه با شریک زندگی تان، همیشه یک ماجراجویی جدید است. حضور احساسی، رهنمودی برای یک رابطه رضایت بخش است و نه جستجوی تازگی بی پایان برای مقابله با خستگی.
مفید بود؟
1
0
بیشتر
کمتر