نقد و بررسی
کارخانه مطلق سازی
کارخانهی مطلق سازی نام رمانی از کارل چاپک است که برای اولینبار در سال 1922 منتشر شد. کارل چاپک نویسنده و منتقد اهل چک بود که به دلیل نوشتههای علمی-تخیلی خود بسیار مشهور شده بود. او در عرصهی سیاست نیز فعال بود و به شدت، دو حزب فاشیسم و کمونیست را مورد انتقاد قرار میداد.
این نویسندهی اهل چک در نمایشنامهی «رباتها» برای اولینبار کلمهی ربات را به جهانیان معرفی کرده است. کارل چاپک علارغم اینکه که هفت بار نامزد دریافت جایزهی نوبل ادبیات شده بود، هیچگاه موفق به دریافت آن نشد. از جمله فعالیتهای بزرگ چاپک میتوان به نقش کلیدیاش در تاسیس بنیادِ جایزهی پِن (PEN) در چکواسلواکی، اشاره کرد.
خلاصه کتاب کارخانه مطلق سازی
وقایع رمان در زمان آینده، سال 1943 میلادی، روایت میشود. داستان کلی کتاب در مورد اختراعی بزرگ توسط ماره، شخصیت اصلی داستان، است. این اختراع نوعی دستگاه (کربوراتور) تولید انرژی است که میتواند «ماده» را تا به انتها تجزیه و نابود کرده و انرژی ارزان و زیادی را تولید کند. متاسفانه این دستگاه عیبی بزرگی نیز دارد و آن، تولید چیزی است به نام «مطلق». «مطلق» یک جوهرهی روحانی است که به گفتهی برخی از فیلسوفان دینی، میتواند به همهی چیز سرایت کند و بر ذهن و مواد تاثیرات عمیقی بگذارد.
در ادامهی رمان با گسترش بیرویهی استفاده از این دستگاه، مقادیر بسیار زیادی از «مطلق» در سطح دنیا پخش میشود. گسترش «مطلق» در دنیا نیز موجب ایجاد التهاب و هرج و مرج مذهبی و وطنپرستانهای میشود که در نهایت، به جنگی بزرگ ختم میشود. اما این «مطلق»، یا به تعبیر نویسنده «خدا»، چیست و دقیقا چه کارهایی ازش بر میآید؟
کارل چاپک این رمان را به سبکی گزنده و انتقادی نسبت به سیاستهای روز دنیا، مخصوصا اوضاع اجتماعی و سیاسی آمریکا، نوشت. این کتاب در واقع سیلی محکمی است از طرف چاپک بر پیکر کمونیسم، فاشیسم و سرمایهداری. در ابتدای این رمان مقدمهای از صادق هدایت برای ترجمهی حسن قائمیان وجود دارد که بسیار خواندنی است.
از جمله آثار ترجمه شده از کارل چاپک میتوان به نمایشنامهی«رباتها» با ترجمهی سعید حمیدیان (نشر قطره) و رمان «جنگ با بزمجهها» با ترجمهی پرویز معتمدی آذری (نشر روزگار) اشاره کرد. حسن قائمیان نیز از مترجمان قدیمی ایرانی بود که ترجمهی آثار مانند «گروه محکومین» از فرانتس کافکا (نشر نگاه) و «مصدر سرکار ستوان» از یاروسلاو هاشک (نشر امیرکبیر) را در کارنامه دارد. این کتاب نیز در انتشارات علمی و فرهنگی به چاپ رسیده است.
جملات زیبای کتاب کارخانه مطلق سازی
«ماره آهسته و با وحشت گفت: "بوندی، من برای آخرین بار تو را به عواقب وخیم اقداماتت متوجه میکنم. تو میخواهی خدا را آزادانه در این دنیا رها کنی." بوندی با وقار و سنگینی گفت: "خب، در این صورت به همان اندازه، او شخصا خود را مرهون من احساس خواهد کرد. امیدوارم در نظر بگیرد که رفتارش با من چگونه باید باشد."»
«"خواهیم دید. شما خودتان به زودی پی خواهید برد که شورای کشیشان حق داشت و حتی قبل از پایان یک سال، خودتان جلوی تولید مطلق را خواهید گرفت. ولی تا آن موقع مطلق چه خسارتهایی که وارد کرده است. آقایان تصور نکنید که کلیسا خواهد گذاشت خدا در جهان نفوذ کند. کوشش کلیسا این است که خدا را در حیطهی فرمان خود نگاه دارد و مهارش کند، ولی شما خدانشناسها میخواهید خدا را مثل سیل در دنیا ول کنید. کشتی پتروس مقدس در برابر این طوفان تازه هم، ایستادگی خواهد کرد و مانند سفینهی نوح در میان امواج خروشان مطلق عنانگسیخته، به سیر خود ادامه خواهد داد. ولی جامعهی نوین شما…" اینجا کشیش صدایش را بلندتر کرد: "… در ته دریا سرنگون خواهد شد."»
مفید بود؟
2
0
بیشتر
کمتر