یادداشت های روزانه
یادداشت های روزانه در یک نگاه
:- کتابی از دوران اشغال لهستان توسط فاشیست ها
- یادداشت های روزانه یک کودک یهودی در دوران اشغال لهستان
- توصیف شرایط پرآشوب جنگ از زاویه ی دید یک کودک
یادداشت های روزانه
تاکنون کتاب های بسیاری دوران اشغال لهستان توسط فاشیست ها را شرح داده اند و درباره اش نوشته اند، اما کتاب " یادداشت های روزانه" ، نوشته های یک کودک به نام داوید روبینویچ در آن زمان است. در این کتاب، این جنگ و کشت و کشتار و شرایط سخت را از دریچه چشمان یک کودک می بینیم که روزانه چند خطی از اوضاعش می نوشت. کودکی که همانند همه ی کودکان جهان حق زندگی داشت اما به خاطر یهودی بودنش کشته شد.
داوید از ده دوازده سالگی اش آغاز به نوشتن کرد. او در ابتدا چند سطری از آن چه در روز می گذشت می نوشت و رفته رفته کمی یادداشت هایش طولانی تر شدند. نوشته های او شاید به ظاهر چندان عجیب به نظر نرسند اما در بطن سادگی کلمات، ترس و اضطراب حاکم بر مردم آن دوران کاملاً مشهود است؛ به خصوص که این هیجانات با این شدت و حدت برای یک کودک واقعاً بی رحمانه بوده و به طرق مختلفی مثل ظاهر شدن در نوشتار، خودش را نشان داده است.
با خواندن این کتاب بیشتر متوجه تبعات این جنگ ها و اشغال گری ها و آثار ویران گرش بر کودکان می شویم. داوید در آن محیط روستایی، در آن دوران پر از وحشت و با کودکی و کم تجربه بودنش؛ شگفت انگیز می نوشته و شاید اگر به قتل نمی رسید آثار بی نظیری به رشته تحریر در می آورد و نویسنده ی خیلی بزرگی می شد.
نوشته های او هر چه پیش تر می روند تغییراتی می یابند و در بعضی جاها او بعضی حروف را جا می اندازد، گویی موقعیت روانی او دچار مشکل می شده؛ مثل تمام آن اوقاتی که ما در ترس و اضطراب نوشتارمان تحت تاثیر قرار می گیرد.
" یادداشت های روزانه" را محمود حسینی زاد به فارسی برگردانده و نشر ثالث آن را به چاپ رسانده است.
در بخش هایی از این کتاب می خوانیم:
«داوید دوازده ساله بود که اولین یادداشت های روزانه اش را در دفترچه ی مدرسه اش نوشت. برای او هم زندگی آن چیزهایی را داشت، که برای میلیون ها کودک در سر تا سر کره ی زمین دارد: غذایی که سیر می کند، حداقل شرایط بهداشتی زیست، مدرسه که انسان گاه بیش تر و گاه کم تر دوستش دارد، بازی با همسالان، مراقبت، شادی های اندک، غصه های نه چندان زیاد، تنبیه های گاه گدار به خاطر عملی خلاف، و گاه تسلی خاطری. این ها خواست های معمولی اند و نه شاخص یک زندگی بسیار خوشبخت. خواست های یک کودک معمولی. اما همین کودک معمولی را هم یکی از هولناک ترین وحشیگری هایی که تاریخ به خود دیده، نابود کرد. داوید روبینویچ، مانند میلیون ها کودک بزرگ تر و کوچک تر از خود، به قتل رسید فقط و فقط به این خاطر که یهودی به دنیا آمده بود.»
«امروز کمی گرم تر شده، سرباز های آلمانی از این جا رد شدند. بیش تر سواره نظام بودند. من کنار پنجره ایستاده بودم و به سربازهایی که رد می شدند، نگاه می کردم. سرم از این همه ماشین و سواره نظام شروع به چرخیدن کرد. توپخانه سنگین هم رد شد. از آن جا که نظامی ها خیلی کم می آیند، تماشای سربازهایی که می رفتند سرگرم کننده بود.»
«مادر رفت منزل زن همسایه تا از او خبر بگیرد. بهتر است که ننویسم او و شوهرش چه شکنجه ای تحمل کرده اند. حالا حداقل او زنده است اما شوهرش»
یادداشت های روزانه
انتشارات ثالث
داوید روبینویچ
محمود حسینی زاد
بزرگسال
رقعی
1399
118
2
تک جلدی
9786004055973
لهستان