نقد و بررسی
آرزوهای بر باد رفته
رمان آرزوهای برباد رفته شاهکاری کلاسیک از اونوره دو بالزاک، رماننویس و نمایشنامهنویس نامدار فرانسوی، است که در سه بخش و در بازه سالهای 1837 تا 1843 نوشته و منتشر شد. این کتاب خود عضو شمارهی 38ام از مجموعه رمانهای معروف و بزرگ بالزاک به نام «کمدی انسانی» است. این مجموعه رمانها و داستانهای دنبالهداری را که بالزاک در بازه سالهای 1829 تا 1848 نوشته است (حدود 90 کتاب)، موجب شهرت جاودانه و جهانی وی شد.
بالزاک را پدر و استاد بزرگِ مکتب واقعگرایی (رئالیسم) و همچنین، یکی از موثرترین افراد در ایجاد مکتب طبعیتگرایی (ناتورالیسم)، بعد از زمان خودش، میدانند. نویسندگان بزرگی مانند امیل زولا، تحت تاثیر مستقیم بالزاک بودهاند؛ تا جایی که زولا حتی مجموعهای شامل چندین و چند رمان به نام روگن ماکار دارد که به نوعی تقلیدی از مجموعهی کمدی انسانی است.
آثار بالزاک آینهای تمامنما از کشور فرانسه در قرن 19ام است. این نویسنده در آثارش از مرزهای واقعگرایی پا فراتر گذاشته و به سمت بدبینی نسبت به ذات و سرنوشت انسانها تمایل داشته است. بالزاک به طوری استثنایی در رمان حاضر توصیفاتی بسیار زیبا، عمیق و بیپرده را چاشنی کارش کرده است و اثری اجتماعی، پرسشگرایانه و روانشناسانه خلق کرده است.
خلاصه داستان کتاب آرزوهای برباد رفته
شخصیت اصلی این داستان، لوسین شاردون، روزنامهنگار است و دوستی چاپخانهدار به نام داوید سشار دارد. به طرز جالبی هر دوی این شخصیتها، ویژگیها و تواناییهای بالزاک در دنیای واقعی را یدک میکشند؛ یعنی روزنامهنگاری و تخصص در چاپ روزنامه و ویژگیهای عجیب و غریب شخصیت وی را. شاردون جوانی است بسیار جذاب و جاهطلب اما فقیر و بیصبر و داوید، بهترین دوستش، جوانی بسیار باهوش اما میخوار و دارای عادات عجیب و غریب است.
در بخش اول رمان به نام «دو شاعر» شاردون یک رمان و چند قطعه شعر نوشته است که در آنها داوید نقش یک دانشمند را بازی میکند. بالزاک در این بخش به زیبایی و لطافت هرچه تمامتر داستانِ برادری این دو جوان و ازدواج داوید با خواهر لوسین شاردون، اِو، را بازگو میکند.
در ادامهی رمان شاهد تلاشها، موفقیتها و شکستهای لوسین و داوید برای اهدافشان هستیم؛ مانند پیدا کردن روشی نوین و انقلابی برای کاغذسازی توسط داوید یا ماجرای عشق و عاشقی لوسین و دختری از اشراف به نام آنائیس دو بارژتون. اما قصهی عاشقانهی لوسین و آنائیس سر دراز دارد و با کلی افت و خیز، دغدغههای ادبی و هنری، فرار، بیپولی و … همراه است.
از دیگر آثار بزرگ اونوره دو بالزاک میتوان به رمان باباگوریو با ترجمهی مهدی سحابی (نشر مرکز) و رمان اوژنی گرانده با ترجمهی محسن سلیمانی (نشر افق) اشاره کرد. ایلیاد و اودیسه نیز، که از بزرگترین آثار حماسی و ادبی تاریخ بشریت هستند، توسط استاد سعید نفیسی به فارسی ترجمه شده و نشر هرمس آنها را منتشر کرده است.
جملاتی زیبا از کتاب آرزوهای بر باد رفته
«فینو گفت: نفوذ و قدرت روزنامهنویسی تنها تازه شروع شده است. روزنامهنویسی در دوران کودکی است. بزرگ خواهد شد. تا ده سال دیگر همه چیز تابع تبلیغات خواهد بود. فکر همه جا را روشن خواهد کرد. بلونده که در میان سخنان فینو دوید، گفت: همه چیز را پژمرده خواهد کرد. کلودوینیون گفت: این حرف حسابیست. لوستو گفت: شاهانی به وجود خواهد آورد.
مرد سیاسی گفت: و سلطنتها را بهم خواهد زد.
بلونده گفت: با این ترتیب اگر مطبوعات وجود نداشت میبایست آن را اختراع نکنند. اما آن هست و زندگی ما هم بسته به آنست.
مرد سیاسی گفت: هلاک شما هم در آنست. آیا نمیبینید که برتری تودهها، حتی اگر فرض کنیم که شما آنها را روشن بکنید، عظمت فرد را مشکلتر خواهد کرد. چون تخم استدلال را در دل طبقات پایین بکارید محصول شما طغیان آنها خواهد بود. شما نخستین قربانی آن خواهید شد.»
«وینیون پس از آن گفت: ملتی دورو و بیگذشت، هنر را از اندرون خود بیرون خواهد کرد، همچنین که شهر آتن آریستید را بیرون کرد. روزنامههایی را که در آغاز مردم باشرف تحمل آنها را میکردند، پس از آن خواهیم دید که در استیلای مردم متوسطی قرار بگیرند که حوصله و پستی چیزهای لاستیکی را که در نوابغ بزرگ نیست، خواهند داشت یا بقالهایی که پول دارند و قلمهارا اجیر خود بکنند.»
مفید بود؟
2
0
بیشتر
کمتر