کتاب «از طرف آبری با عشق» رمانی زیبا و احساسی در ژانر درام و بر پایه واقعگرایی محض است که با محوریت موضوع قابل توجهی تحت عنوان از دست دادن نزدیکان نوشته شده است. نویسنده این اثر «سوزان لافلور» است. اگرچه این کتاب اولین اثر نویسنده است، اما نمیتوان آن را یک اثر کمارزش تلقی کرد، چرا که هم موضوع کتاب و هم نحوه روایت آن به گونهای است که از جذابیت کافی برای دنبال شدن توسط خوانندگان برخوردار است. این اثر برای اولین بار در سال 2009 روانه بازار شد و توانست توجهی که لایقش بود را از دید منتقدان و خوانندگان کسب کند. گود ریدز درباره کتاب مینویسد:«رمانی زیبا و عمیقًا تکان دهنده با شخصیتهایی ارزشمند و داستانی که به تراژدی و فقدان به شیوه ای تازه میپردازد.» کتاب از طرف آبری با عشق، نامزد دریافت جوایزی چون جایزه Inky سال 2009، جایزه بهترین کتاب کودک و نوجوان گودریدز سال 2009، نشان کارنگی سال 2010 و جایزه کتاب خوانندگان جوان Rebecca Caudill سال 2013 بودهاست. در ایران این کتاب زیبا توسط انتشارات پرتقال و با ترجمه خانم «مرضیه ورشوساز» منتشر شده و تاکنون 18 بار تجدید چاپ شدهاست.
خلاصه کتاب از طرف آبری با عشق
آبری دختری یازده ساله، شخصیت اصلی کتاب است که رمان از زبان او روایت میشود. داستان از جایی شروع میشود که آبری در خانه تنها مانده است. او سه روز اول را به خوبی و تقریباً شبیه یک بازی سپری میکند. هرچه میخواهد میخورد و هرچقدر دوست دارد، تلویزیون تماشا میکند. اما پس از سه روز مشکلات کم کم خود را نشان میدهند. یخچال خالی شده و دیگر چیزی برای خوردن در خانه پیدا نمیشود. آبری مجبور میشود پولی را که به مناسبت تولدش هدیه گرفته از کشو بیرون بیاورد و خودش به تنهایی به خرید برود. آبری یک هفته دیگر به تنهایی زندگی میکند، غذاهای کنسرو شده میخورد، جواب خانمهایی که از کلیسا تماس میگیرند تا با مادر آبری صحبت کنند را سر بسته میدهد و وانمود میکند که خانوادهاش به مسافرت رفته اند. تا این که مادربزرگ آبری که اتفاقاً چندان اهل سفر نیست، برای سر زدن به او و مادرش به خانه آنها میآید. اما چرا آبری تنها در خانه است؟ مادر آبری کجاست؟
از طرف آبری با عشق رمانی واقع گرایانه
از طرف آبری با عشق رمانی است که اگرچه برای مخاطب نوجوان نوشته شده است، اما مطالعه آن حتی برای بزرگسالان نیز خالی از لطف نیست. موضوعی که نویسنده برای کتاب انتخاب کرده، یک داستان خیالی و فانتزی با موجودات عجیب و غریب و اتفاقات هیجان انگیز نیست، بلکه موضوعی است برآمده از عمق زندگی واقعی. چه نوجوان باشید چه بزرگسال، ترس فقدان و از دست دادن همیشه در ناخودآگاه شما وجود داشته است. سوزان لافلور در رمانی که پیش رو دارید، دختری را به تصویر میکشد که با چنین اندوه بزرگی دست در گریبان است. نحوه مقابله با این بحران روحی و اتفاقاتی که در طول داستان برایش رخ میدهد، رمان را به یک اثر احساسی و زیبا که از تعلیق و کشش کافی برخوردار است، مبدل کردهاست. قلم لافلور کاملا ساده و گیرا است. او برای روایت داستانش از جملات پیچیده و فلسفی استفاده نکرده و اجازه داده به جای آنکه پیام مدنظرش در قالب جملات خاص و نصیحت گونه بیان شود، در کنه داستان پنهان باشد و مخاطب خود با دنبال کردن وقایع آنچه باید را بیاموزد. با این وجود گاهی همین جملات ساده در صحنه های زیبایی که نویسنده خلق کرده، از آن چنان بار احساسی قوی برخوردار است که میتواند شما را به گریه بیندازد. علاوه بر روایت زمان حال توسط آبری، گاهی خاطرات او در لابهلای داستان اصلی بازگو میشود. این خاطرات در جای درست خود بیان میشوند و به زیبایی اثر میافزایند. همچنین یادداشتهایی که آبری برای دوست خیالی خواهرش و بعدها برای سایر اعضای خانواده مینویسد نیز کتاب را از یکنواختی خارج کرده و مخاطب را با داستان اصلی همراهتر میکند. از طرف آبری با عشق رمانی هیجانانگیز با وقایع فراطبیعی نیست، بنابراین نباید انتظار افت و خیزهای چندان قوی از آن داشت. هر چند نویسنده میتوانست پیچیدگیهای بیشتری برای اثرش خلق کند. با همه این تفاسیر داستان برگرفته از حقیقتی تلخ و بر پایه واقعگرایی است، اما تعلیق کافی برای دنبال شدن توسط خواننده را در خود دارا است.
سوزان لافلور نویسنده ی رمان از طرف آبری با عشق
این رمان اولین نوشته سوزان لافلور است که آن را در سال ۲۰۰۹ منتشر کرد. وی زاده ۱۹۸۳ در ماساچوست است و در رشته تاریخ انگلستان و اروپا تحصیل کردهاست. وی علاوه بر این کتاب، سه کتاب دیگر نیز نوشتهاست که از میان آنها رمان هشت کلید به فارسی ترجمه شدهاست.
بهترین ترجمه ی کتاب از طرف آبری با عشق
مرضیه ورشوساز مترجم آثاری چون «ماهی روی درخت»، «تقریباً»، «جنگی که بالاخره نجاتم داد» و… این اثر را به فارسی ترجمه کرده است و انتشارات پرتقال آن را به چاپ رسانده است. انتشارات پرتقال بخشی از انتشارات خیلی سبز است که از سال 1395 فعالیت خود را آغاز کرد و در زمینه ترجمه آثار غیرفارسی زبان برای کودکان و نوجوانان فعالیت میکند. تصویرگری کتاب نیز مشابه نسخه اصلی آن است و زیباست.
بخش هایی از کتاب از طرف آبری با عشق
بعد جفتمان زدیم زیر خنده. ترس قایمکی مان معلوم شدهبود و رفته بود پی کارش. اینکه بریجت پیشم بود باعث میشد حس کنم بهم نزدیک است. آرزو کردم بشود همیشه همین طوری بمانیم. توی همین تابستانی که داشتیم با هم میگذرانیدم، بازی میکردیم و زل می زدیم به ستاره ها. بغل کردن ماهی سخت است، اما من سعی خودم را کردم. یواش تنگ سمی را برداشتم، نشستم روی تخت و بازوهایم را حلقه کردم دور شیشه. فکر کنم گیج شدهبود. بالههایش را تند تند تکان میداد. شاید بازوهایم که دورش بود، همه جا را برایش تاریکتر از معمول میکرد. گفتم:«معذرت میخوام سمکینز.» به سمی فکر کردم. تو خیلی وقته باهامی مگه نه؟ مارکوس قوطی بازنشده نوشابه پرتقالیاش را برداشت. به پهلو خواباندش و قلش داد سمت من. نمیدانستم چه فکری توی کلهاش بود. دوباره قوطی را برای خودش قل دادم. مارکوس قوطی را برداشت و تکان داد. وقتی تکانش داد دوباره به پهلو گذاشتش روی میز. بعد سنجاق را برداشت، فرو کرد توی قوطی و کشیدش بیرون. یک فواره سی سانتی متری نوشابه پرتقالی از قوطی پاشید بیرون و کنار قوطی هم یک عالمه کف نارنجی جمع شد. من و بریجیت خندیدیم و مارکوس هم لبخند گنده مسخرهای زد. مسئول غذاخوری تندتند خودش را رساند آنجا. یکی از معلمهای مرد بود که انگار بهنظرش هیچچیز خندهداری توی آن وضعیت وجود نداشت. هرچند من و بریجت هنوز هم داشتیم میخندیدیم.
آیا این بررسی برای شما مفید بود
هنوز بررسیای ثبت نشده است.
برای ارسال دیدگاه، وارد حساب کاربری خود شوید وارد حساب کاربردی شوید