از نگاه جنون
از نگاه جنون در یک نگاه
:- مجموعه داستان کوتاه آلمانی
- بررسی آسیب نگاری در ادبیات آلمان قرن 18 تا به امروز
- نقد و تفسیر داستان های مجموعه به صورت جداگانه
- روانکاوی جانهای پریشان و نگاه به جهان جنون در قالب داستان کوتاه
از نگاه جنون
کتاب «از نگاه جنون»، مجموعه ای از 23 داستان کوتاه از 14 نویسنده آلمانی زبان است که توسط محمود حدادی، مترجم با سابقهی آثارِ آلمانی، انتخاب و ترجمه شدهاند. در بین نویسندگان این داستانها نویسندگان مشهوری مانند کافکا، هاینریش مان و روبرت موزیل در کنار نویسندگان کمتر نامآشنایی مانند فرانتس ورفل، لودویگ تیک و گئورگ بوشنر به چشم میخورد.
همانطور که خود مترجم در صفحات ابتدایی کتاب گفته است، غالب مضامین این داستانهای کوتاه، جنون و آسیب نگاری در ادبیات آلمان از قرن هجدهم به بعد است. تاریخچهی جنون و آسیب نگاری در ادبیات آلمان را نه تنها به دید روانشناسانهی نویسندگان آن در دنیای مدرن، بلکه میتوان به تاریخ و فرهنگ خود کشور آلمان نسبت داد. کشوری که شاهد و عامل بسیاری از رویدادهای تعصبی و جنونآمیز مانند جنگ های جهانی و فاشیسم بوده است.
نقطهی کانونی مجموعه داستانهای از نگاه جنون، داستانی است به نام "لِنس" از گئورگ بوشنر ( نام بالاترین نشان ادبی آلمان نیز به افتخار این نویسنده، بوشنر است). این داستان نمونهای پیشرو از تلفیق نگاه روانشناسانه با تجربههای پزشکی مدرن است که تاثیر این نوشته را میتوان در آثار بزرگانی همچون توماس مان و الیاس کانتی نیز مشاهده کرد.
این نوشته داستانی است از نویسندهای (شخصی حقیقی) به نام لِنس، کشیشی به نام اُبرلین و جنونی مذهبی. نویسنده با دیدی روانکاوانه به فضای ذهنی و محیطی لِنس و تعامل بین این دو شخصیت میپردازد. قلم این نوول (داستان کوتاه) توصیفی و آکنده از ارجاعاتی به انجیل و دین مسیحیت است.
پس از داستان لِنس نوبت به نویسندگان قرن بیستم میرسد. نویسندگانی که در آثارشان به وفور مبحث جنون، وحشت و بیگانگی دیده میشود. با خواندن این داستانها میتوان به این نکته دستیافت که کافکا تنها نویسنده آثاری از این دست نبوده است. برای هر داستان و نویسندهی این کتاب، توسط مترجم شرح و تفسیری مختصر و مفید نیز نوشته شده است.
مترجم این مجموعه، محمود حدادی، آثار بسیاری را از نویسندگان و شاعران مطرح آلمانی مانند گوته، توماس مان و فریدریش هُلدرلین ترجمه کرده است. از این آثار میتوان به نمایشنامه "فاوست" از گوته و کتاب شعر "آنچه میماند" از هُلدرلین، که هر دو در انتشارات نیلوفر به چاپ رسیدهاند، اشاره کرد.
دربخشهایی از کتاب میخوانیم:
«همه چیز به چشمش چنان کوچک، چنان دمدست و چنان خیس میآمد که دلش میخواست تمامی زمین را بردارد و پیش آتش بنشاند.»
«بگذار که رنج مقدس، چون چاه و چشمهای ژرف در دل ما را باز کنند.»
«صبح برف نشسته بود. میشد شادی کرد. می شد کلبهی برفی ساخت، شاید هم آدم برفی. و بعد آن را مثل نگهبان جلوی خانه ایستاند. برف تسلی میبخشد، همهی وجود برف، اگر که وجود دارد، در همین است. میگویند درون آن که پنهان شوی، گرم نگه میدارد. با این حال برف توی کفش میرود، اتومبیلها را از حرکت میاندازد، قطارها را از خط خارج میکند و روستاهای دور را در انزوا فرو می برد.»
از نگاه جنون
انتشارات نیلوفر
آلفرد دبلین, اُده, بوتو اشترائوس, پتر بیکسل, روبرت موزیل, روبرت والزر, فرانتس کافکا, فرانتس ورفل, کارولینه فون گوندر, گئورگ بوشنر, لودویگ تیک, مارتین والزر, هاینریش مان, ولف دیدریش اشنوره, ولفگانگ هیلدس هایمر
محمود حدادی
بزرگسال
رقعی
آلمانی
1398
208
3
تک جلدی
9789644485480
آلمان