نقد و بررسی
بیشعوری
«بیشعوری» با نام فرعی «راهنمای عملی شناخت و درمان خطرناک ترین بیماری تاریخ بشریت» یکی از معروف ترین و بهترین کتاب های خودیاری و موفقیت شخصی چند دهۀ اخیر است که در سال 1990 توسط خاویر کرمنت نوشته شد. در ایران، استقبالی بینظیر از این کتاب عمل آمده است و بیش از 10 ترجمۀ مختلف از آن در بازار نشر ایران یافت میشود.
این کتاب بسیار پرفروش، برای اولین بار در سال 1386 توسط محمود فرجامی ترجمه شده است. بنابر وجود پاره ای از مسائل، این کتاب تا سال 1393 مجوز چاپ نگرفت. ترجمۀ حاضر، تنها ترجمۀ قانونی و با مجوز از سوی نویسنده است که توسط نشر روزنه به چاپ رسیده است.
محصولات مرتبط: معجزه شکرگزاری
فصول کتاب بیشعوری
بیشعوری از 5 فصل و 25 بخش تشکیل شده است. عناوین فصول این کتاب و برخی از مهم ترین بخش های آن عبارتند از:
1- فصل اول: چه کسی بیشعور است و چرا یک نفر باید بخواهد بیشعور باشد
- تعریف بیشعوری
- ماهیت بیشعوری
- شدت بیشعوری
2- فصل دوم: انواع بیشعورها
- بیشعور اجتماعی
- بیشعور مقدس مآب
- بیشعور عرفان باز
- بیشعور بیچاره
- بیشعور مدنی
3- فصل سوم: وقتی جامعه بیشعور میشود
- تجارت به مثابه بیشعور
- دولت به مثابه بیشعور
4- فصل چهارم: زندگی با بیشعورها
- وقتی دوست بیشعور است
- ازدواج با آدم بیشعور
- فرزندانِ والدین بیشعور
5- فصل پنجم: راه نجات
خلاصه کتاب بیشعوری
خاویر کرمنت در این کتاب با زبانی طنزگونه، تلخ و سیاه، به بررسی یک اختلال بزرگ روانشناختی و رفتاری در سطح جامعۀ جهانی پرداخته است. او ابتدا تعریفی مشخص و بسیار جالب از اصطلاح «بیشعوری» را به مخاطبین ارائه میدهد و برای ریشه کن کردن آن در نهاد مخاطب کتاب و اطرفیان او، برنامه ای منسجم و دقیقی را ارائه میدهد.
نویسنده در واقع، پروسه درمانی کاملی برای این معضل اجتماعی طراحی کرده است که بسیاری از جنبههای زندگی انسانی در بعدهای فردی و اجتماعی را در بر می گیرد. خاویر کرمنت حتی به بنیانهای خانواده، سیستمهای حکومتی و افراد خشکه مقدس نیز رحم نکرده و گسترش بیماری «بیشعوری» را در این نمونههای آماری بررسی میکند.
در خلال معرفی انواع بیشعوری و همچنین در انتهای کتاب نیز، راه حل هایی بسیار جالب و راهبردی برای رهایی از شر این بیماری بسیار خطرناک ارائه شده است که مخاطب را، در وهله اول از «بیشعوری» خود و در وهله دوم، از تمام افراد «بیشعور» در کنار خود خلاص میکند!
حتی خود نویسنده در همان صفحات ابتدای کتاب اعتراف میکند که مبتلا به بیشعوری بوده و با استفاده از تجربیات و روشهای خود، که در این کتاب به صورت کامل جامع تشریح شدهاند، درمان شده است.
خاویر کرمنت نویسنده کتاب بی شعوری
«خاویر کرمنت» نویسنده و روانشناس آمریکایی است. متاسفانه اطلاعات دقیقی از زندگی او در دسترس نیست، اما گویا خاویر کرمنت نام مستعار این نویسنده معروف است. او طی مشاجرهای با پسر و همسرش متوجه افکار اشتباه خود شده و تصمیم میگیرد با یکی از همکاران روانپزشک اش مشورت کند. پس از آن او متوجه بیماری خود، یعنی بیشعوری شده و شروع به نوشتن در مورد آن با زبانی طنز و عامه پسند میکند.
از جمله آثار ترجمه شده از خاویر کرمنت به فارسی می توان به کتابهای «بیشعورهای ابدی (بیشعوری تا ابد)»، «توطئه بیشعوری (بیشعورها)» و «بیشعورهای گردن کلفت (ضد گلوله)» اشاره کرد. به این نکته نیز باید اشاره کرد که سه کتاب اشاره شده به ترتیب، جلدهای دوم تا چهارم مجموعۀ بیشعوری را تشکیل میدهند و به نوعی، تکمیل کنندۀ مطالب کتاب بیشعوری هستند.
محمود فرجامی مترجم کتاب بی شعوری
مترجم این اثر، محمود فرجامی نویسنده، مترجم، طنزپرداز و روزنامه نگار پر کار ایرانی است. تاکنون کتابهای تألیفی و ترجمهای متعددی از این نویسنده به چاپ رسیده است که برخی از این عناوین عبارتند از:«چنین کنند جانوران» اثر ویل کاپی، «فلسفه طنز» اثر جان موریل، «مجرم مادرزاد» اثر ترور نوآ و کتاب تالیفی «دست چپم داره منو میکشه».
بخش هایی از کتاب بی شعوری
بسیاری از مردم عقیده دارند: «شاید من نتوانم بیشعوری را تعریف کنم، اماً قطعا وقتی بیشعوری را ببینم، میشناسمش.» و این سخن درستی است. تقریبا همه در این امر اتفاق نظر دارند که بیشعور کسی است که رفتار وقیح و نفرت انگیزی را به صورت کاملا ارادی و عمدی از خود بروز میدهد و از ایجاد اختلالی که در کارها به وجود آورده و آزاری که به دیگران رسانده قلباً بسیار خوشحال است.
البته همیشه منتقدانی هستند که به این نوع تعریف معترضاند و آن را از زبان یک درمانگر متخصص، زیادی دم دستی و گل و گشاد می دانند. پاسخ علمی من هم در مقابل این است: آنقدر اعتراض کنند تا جانشان در بیاید!
بیشعور تمام عیار در میان بیشعورها، مثل گردباد و توفان در میان بادهاست. این نوع بیشعورها آسیب رسان ترین نوع بیشعورهایند. از همانهایی که معمولا عکسشان از تلویزیون به عنوان افراد شرور و جنایتکار پخش میشود. بیشعور تمام عیار، منبع بیپایانی از خشم و هیجان و ویرانگری است.
آن قدر که حتی از صفحه تلویزیون هم میخواهد به دیگران آسیب برساند. او سرانجام طوری میمیرد که فقط یک بیشعور سزاوار آن است. در زندگی واقعی، بیشعور تمام عیار به ندرت با بمب و سلاحهای خودکار برای کشتن مخالفانش به سراغ شان میرود. تخصص این بیشعورها بیشتر در تخریب و انهدام شخصیت است، هرچند توانایی آن را دارند که در سایر زمینهها هم نفرت انگیز، بی رحم، خشن و استثمارگر باشند.
در دنیای مدرن و با بالا رفتن سطح آموزش، در سایۀ این تفکر نادرست که «سواد و آگاهی» الزاماً رفاه و فرهنگ عمومی را در پی خواهد داشت، بیشعورهای بیشتری تولید و به بهره برداری رسیدهاند. تنها کافیست نگاهی گذرا به ایدئولوگها و نظریه پردازان و حتی آدمکشهایی که از بطن دانشگاههای معتبر جهان رشد یافته اند و آمار قربانیان آنها بیندازیم تا صدق این مدعا ثابت شود. بله… دنیا به کام بیشعورهاست و گویی سال هاست که بیشعورهای جهان متحد شدهاند!
مفید بود؟
0
0
بیشتر
کمتر