نقد و بررسی
بی حد و مرز
کتاب «بی حد و مرز» با عنوان فرعی «مغزتان را بهبود دهید، همه چیز را سریع تر یاد بگیرید و بهترین شکل از زندگی خود را بیابید»، یک کتاب غیر داستانی انگیزشی در حوزه خودیاری و موفقیت نوشته کارآفرین موفق آمریکایی جیم کوییک است که بر روش های بهبود حافظه تمرکز دارد.
این کتاب که اولین و در حال حاضر تنها کتاب منتشر شده آقای کوییک است، برای اولین بار در سال ۲۰۲۰ چاپ و وارد بازار شد. او که پیش از این نیز به خاطر سخنرانی های انگیزشی اش از محبوبیت زیادی برخوردار بود، با انتشار کتاب بی حد و مرز دوباره به شهرت بالایی دست یافت.
این کتاب پس از انتشار در فهرست پر فروش ترین آثار غیر داستانی نیویورک تایمز و وال استریت ژورنال جای گرفت و از سوی بسیاری از خوانندگان و منتقدان مورد تحسین قرار گرفت. استقبال و رضایت خاطر خوانندگان فارسی زبان از این کتاب و این نسخه از ترجمه، به اندازه ای زیاد بود که بارها مورد تجدید چاپ قرار گرفته است؛ تا آنجا که در سال ۱۴۰۰ به چاپ چهل و ششم نیز رسیده است.
کتاب بی حد و مرز با داستان زندگی جیم کوییک شروع می شود و تعریف می کند چگونه او پس از ضربه به سر و آسیب مغزی اش، به خود آموخت که دوباره یاد بگیرد. کوییک ۵ ساله به دنبال همکلاسی هایش، روی صندلی ایستاده بود تا دید بهتری از ماشین های آتش نشانی که در بیرون مدرسه پارک شده بودند داشته باشد، اما او از روی صندلی سقوط کرد و با سر بر روی رادیاتور فرود آمد.
پس از این مصدومیت، به خاطر سپردن مفاهیم اساسی برای او سخت شد؛ و حتی یادگیری خواندن برای او سه سال بیشتر از همسالانش طول کشید. اما امروز او از پسری که قبل از ۱۶ سالگی هیچ کتابی نخوانده بود به کسی تبدیل شده که در هفته یک کتاب می خواند و حافظه فوق العاده قوی ای دارد.
کوییک در این کتاب یک حقیقت ساده را بیان می کند: همه ما می توانیم مغز خود را شکل دهیم و به طور مداوم توانایی های ذهنی خود را بهبود بخشیم. کتاب بی حد و مرز به ما می گوید اگر برای یادگیری مشکل دارید، این به دلیل محدودیت ذاتی مغز نیست. مشکلات شما با یادگیری یا به دلیل ذهنیت محدود، انگیزه محدود یا یک روش یادگیری بد است.
این کتاب در چهار بخش اصلی و پانزده فصلِ توضیحی نوشته شده است و نویسنده در سراسر بخش های آن، رویکرد هایی را ارائه می دهد که به اعتقاد او می تواند به هر کسی کمک کند کارایی خود را بهبود بخشد. او معتقد است اگر بتوانید به انگیزه بی حد و مرز، روش های بی حد و مرز و ذهنیت بی حد و مرز دست پیدا کنید، به منبع نامحدود از پتانسیل یادگیری می رسید. او پنج روش کلیدی برای یادگیری را نیز در این کتاب آموزش می دهد که عبارتند از: تمرکز، مطالعه، حفظ کردن فعال، تندخوانی و تفکر انتقادی.
آنچه که کتاب بی حد و مرز را از سایر آثار موفقیت شخصی متمایز و آن را ویژه می کند، موضوعی است که کتاب به آن پرداخته و گروه هدفی که نویسنده آن ها را نشانه گرفته است. این کتاب با تمرکز بر شناسایی موانع یادگیری و عوامل مختل کنندۀ به حافظه سپاری مطالب، در حقیقت برای افرادی نوشته شده است که تمایل دارند مهارت های یادگیری خود را تقویت کنند و با روش های تقویت حافظه آشنا شوند.
زبان کوییک بسیار سلیس، شیرین و دوستانه است. او در قسمت های مختلف کتابش به روایت داستان های واقعی نیز دست زده که علاوه بر ایجاد صمیمیت بین مخاطب و نویسنده، باعث جلوگیری از کسالت خواننده نیز می شود. کوییک در کتاب بی حد و مرز انسان را موجودی نامتناهی و ذهن او را بسیار توانا تلقی کرده است؛ این نگاه علاوه بر اینکه خط بطلانی بر باور های محدود کننده در مورد ذهن انسان می کشد، اعتماد به نفس خواننده را نیز بالا برده و مشوق تلاش او می شود.
نویسنده کتاب فقط به داستان گویی و ارایه نظریات یادگیری و مثال زدن اکتفا نکرده، بلکه تمریناتی عملی برای تند خوانی، حفظ کردن فعالانه مطالب و بهبود کیفیت زندگی پیشنهاد داده است که بسیار کاربردی بوده و به آسانی قابل اجرا هستند. مطالعه این کتاب برای هرکسی که می خواهد به توانایی های بی حد و مرز ذهنش دست پیدا کند و زندگی خود را متحول کند، بسیار ضروری است.
جیم کوییک در سال ۱۹۷۳ در نیویورک متولد شد. او که نژادی آسیایی دارد، هم اکنون یک کار آفرین، مربی یادگیری و مربی تقویت حافظه است که بخاطر تکنیک های تندخوانی و حافظه اش به شهرت رسیده است. برای دو دهه، جیم کوییک به عنوان یک مربی یادگیری برای دانش آموزان، سالمندان، کار آفرینان و معلمان، و به عنوان مشاور بسیاری از مدیران اجرایی و افراد مشهور جهان کار کرده است.
در ایران، خانم پگاه فرهنگ مهر کتاب «بی حد و مرز» را به فارسی برگردانده است و انتشارات میلکان آن رابه چاپ رسانیده است. ایشان ترجمه کتاب های بسیاری از جمله «رز سفید، جنگل سیاه» نوشتۀ اوین دمپسی، «حقایق ناگفته» نوشتۀ کاملا هریس، «اول شخص مفرد» نوشتۀ هاروکی موراکامی و «فرزانگی در عصر تفرقه» نوشتۀ الیف شافاک را در کارنامه حرفه ای خود دارند.
در بخش هایی از کتاب بی حد و مرز می خوانیم:
من به هیچ وجه نمی دانم مسیر زندگی تان چطور شما را به این کتاب رسانده است. حدس می زنم حداقل بخشی از این سفر، پذیرش محدودیت هایی است که از سوی دیگران یا حتی از سوی خودتان برای تان ایجاد شده اند. نمی توانید آنقدر سریع بخوانید که تمام چیز های لازم را بیاموزید؛ ذهنتان آن قدر چابک نیست که در محل کار موفق شوید؛ برای انجام کار ها انگیزه ندارید؛ انرژی لازم برای رسیدن به اهداف را ندارید و… ماهیت این کتاب، برتری یافتن و بالا رفتن است؛ پایان دادن به خلسه هیپنوتیزم جمعی و دروغ هایی که از والدین خود، برنامه ها، و رسانه های بازاریابی آموخته ایم، همان ها که می گویند همه ما محدودیت هایی داریم. همان ها که می گویند به قدر کافی برای انجام دادن، داشتن، خلق کردن، یا مشارکت کردن خوب نیستیم.
مهمترین عامل برای داشتن تمرکز زیاد، فراموش کردن چیزی است که موجب حواس پرتی تان می شود. سه چیز را باید (حداقل موقتی) فراموش کنید. اولین را همین الان هم می دانید. در زمان یادگیری چیزی جدید معمولاً فرض می کنیم که بیش از آنچه که واقعا درک می کنیم، از موضوع می دانیم. آنچه فکر می کنیم درباره موضوع می دانیم سر راه توانایی ما برای جذب اطلاعات جدید قرار می گیرد. دلیل یادگیری زبان سریع تر بچه ها این است که آنها ظروفی خالی هستند و خودشان می دانند که چیزی نمی دانند. برخی از کسانی که ادعا می کنند ۲۰ سال سابقه دارند در واقع فقط یک سال سابقه دارند که ۲۰ مرتبه تکرار کرده اند. برای اینکه فراتر از احساس محدودیت های امروزتان بیاموزید، دوست دارم موقتا آنچه را درباره موضوعی می دانید یا فکر می کنید می دانید، فراموش کنید و با فلسفه ذهن به نام «ذهن آغازگر» بدان نزدیک شوید. به یاد داشته باشید ذهن شما در واقع مانند چتر نجات است و فقط اگر بازش کنید عمل می کند.
مفید بود؟
2
0
بیشتر
کمتر