نقد و بررسی
تسلی بخشی های فلسفه
کتاب «تسلی بخشی های فلسفه» اثری شاهکار در زمینه فلسفه زندگی و خودیاری است که توسط آلن دو باتن نوشته شده و برای اولین بار، در سال 2000 منتشر شده است. این اثر به سرعت به یکی از پرفروش ترین آثار دو باتن تبدیل شد و تاکنون، بیش از 200 هزار نسخه از آن در سراسر دنیا به فروش رسیده است.
این کتاب در همان سال ابتدایی انتشار خود توانست نظرات مثبتی از سوی منتقدین و صاحب نظران دریافت کند؛ از جمله:«کارِ جمع آوری و گروه بندی فلسفه بیشتر نوعی تفسیر نویسی است تا یک ایدۀ نو اما، برخی از بحث ها راجع به فیلسوف ها می تواند بسیار جذاب باشد. در واقع، آلن دو باتن ما را به سفری هیجان انگیز و فرح بخش میان زندگی ها و ایده های چند تن از بزرگ ترین فلاسفه تاریخ می برد.» -روزنامه ساندِی تایمز.
نام کتاب تسلی بخشی های فلسفه در واقع اشاره ای به کتاب تسلی فلسفه از فیلسوف بزرگ قرن 6 ام میلادی، انیکیوس مانلیوس بوئتیوس است. بوئتیوس در سالی که زندانی بود و انتظار اعدام را می کشید، فلسفه را مانند حکایتی شیرین یافت که به او در تحمل این شکنجه بزرگ، کمک می کرد و موجب تسلی خاطرش شده بود.
کتاب تسلی بخشی های فلسفه به طور کلی، از 6 بخش تشکیل شده است. آلن دو باتن در هر بخش به یکی از معضلات و دغدغه های روزمره انسان مدرن می پردازد. او در واقع، با استفاده از داستان زندگی و فلسفه یک فیلسوف و یا یک مکتب فلسفی در هر بخش، سعی بر یاری رساندن به مخاطب جهت غلبه به مشکلش می کند. عناوین این 6 بخش بدین شرح اند:
- تسلی بخشی در مواجهه با عدم محبوبیت (سقراط)
- تسلی بخشی در مواجهه با کم پولی (اپیکور)
- تسلی بخشی در مواجهه با ناکامی (سنکا)
- تسلی بخشی در مواجهه با ناتوانی و نابسندگی (مونتنی)
- تسلی بخشی قلب شکسته (شوپنهاور)
- تسلی بخشی در مواجهه با سختی ها (نیچه)
آلن دو باتن در بخش اول با روایتگری از روش زندگی و تفکرات سقراط، به مخاطبین می آموزد که عدم محبوبیت غولی بی شاخ و دم نیست و می توان به راحتی آن را نادیده گرفت. در بخش بعد، دو باتن به مبحث مهم فقر و بی پولی می پردازد. او با استفاده از عقاید بسیار جالب و قابل تأمل اپیکور و رواقیون، راه حلی برای تسلی ذهن در مواقع فقر و تنگدستی به مخاطبین پیشکش می کند.
بخش سوم به ناامیدی و یأس اختصاص داده شده است و نویسنده، از طریق آرای سنکا، راهکارهای بسیار جالبی برای مقابله با ناامیدی رو می کند. «مونتنی» قهرمان بخش چهارم این کتاب است. مونتنی یکی از بزرگترین فیلسوفان فلسفه زندگی و از اولین جستارنویسان تاریخ است که بیشتر عمر خود را وقف سفر و تأمل در چگونه زیستن کرده بود. این فیلسوف در این بخش به شما می آموزد که نابسندگی آنچنان که به نظر می رسد نیست و ناکارآیی های هر فرد چاره ای ساده دارد.
در دو بخش انتهایی، آلن دو باتن زندگی و نظرات دو تن از فیلسوفان بسیار بحث برانگیز و بزرگ تاریخ، آرتور شوپنهاور و فریدریش نیچه را، مورد بحث و واکاوی قرار می دهد. فلسفه این دو فیلسوف بزرگ، مرهم بزرگی است بر دل کسانی که در عشق شکست خورده اند یا سختی های هولناکی را در زندگی تجربه کرده یا می کنند.
از جمله دیگر آثار آلن دو باتن که به فارسی ترجمه شده اند می توان به کتاب های «اضطراب موقعیت» و«جستارهایی در باب عشق» اشاره کرد.
کتاب تسلی بخشی های فلسفه توسط عرفان ثابتی ترجمه شده و نشر ققنوس آن منتشر کرده است. از جمله دیگر آثار ترجمه شده توسط عرفان ثابتی می توان به کتاب های «تأملات» از مارکوس اورلیوس و «هنر همیشه بر حق بودن» از آرتور شوپنهاور اشاره کرد.
در بخش هایی از کتاب تسلی بخشی های فلسفه میخوانیم:
رواقیان معتقدند که راه رسیدن به آرامش این نیست که فکر کنید همه چیز بالاخره به یک نتیجه ای خواهد رسید. در مقابل، همه افرادی که به ما می گویند، لبخند بزنید، همه چیز درست خواهد شد در واقع به سادگی ما را شکنجه می کنند. تنها راه رسیدن به آرامش واقعی این است که روی بدترین سناریو تمرکز کنید، در آن صورت دیگر مهم نیست که چه اتفاقی می افتد، چرا که شما برای هر اتفاقی آماده هستید. [سنکا] فکر می کرد که باید هر روز با تفکر عمیق در مورد تمام عذاب های بدن و ذهن که زندگی می تواند به ما تحمیل کند، شروع کنیم. باید در مورد همه چیز فکر کرد و انتظار هر اتفاقی را داشت.
در تمام بدبیاری های زندگی، کمتر به "تقدیر فردی" خود، بلکه بیشتر به "تقدیر بشریت" به عنوان یک کل خواهم نگریست. بنابراین در مواجه با ناکامی… شناسنده خواهم بود، نه رنج دیده. ما باید در فواصل حفاری در دوره های تاریک زندگی، همواره بکوشیم تا اشک هایمان را به "معرفت" تبدیل نمائیم.
میل ما به شک کردن ممکن است به وسیله این احساس درونی تضعیف شود که رسوم اجتماعی حتماً پایه و اساس درستی دارند، حتی اگر دقیقاً ندانیم این پایه و اساس چیست، زیرا بسیاری از مردم مدتی طولانی به آنها پایبند بوده اند. نامعقول به نظر می رسد که جامعه ما به شدت درباره عقایدش دچار اشتباه باشد و فقط ما از این امر آگاه باشیم. ما شک های خود را فرو می خوریم و از گله پیروی می کنیم، زیرا نمی توانیم خود را پیشگام حقایق دشواری بدانیم که پیش از این ناشناخته بوده است…!
وقتی عشق ما را در هم شکسته، تسلی بخش است که بشنویم خوشبختی هرگز جزئی از برنامه نبوده است. فقط یک اشتباه مادرزادی وجود دارد، و آن این است که می پنداریم زندگی می کنیم تا خوشبخت باشیم… تا زمانی که بر این اشتباه مادرزادی پافشاری کنیم، جهان پر از تناقض به نظرمان می رسد؛ زیرا در هر قدمی، در مسائل کوچک و بزرگ، مجبوریم این امر را تجربه کنیم که جهان و زندگی قطعا به منظور حفظ زندگی سرشار از خوشبختی آرایش نیافته اند. به همین دلیل سیمای تقریبا همه افراد سالخورده حاکی از احساسی است که ناامیدی خوانده می شود.
مفید بود؟
0
0
بیشتر
کمتر