نقد و بررسی
تکنیک درمان در روانکاوی (پنج جستار)
روش درمانی فروید از روانشناسی نوین برخاسته بود که آن را با نام «روانکاوی» میشناسیم؛ و خود این روش، زمینهساز شکلگیری حرفهای درمانگری روان در سالهای پایانی سدهی نوزدهم شد و پایهگذار آن، زیگموند فروید بود. رواندرمانیِ روشمند و حرفهای بیتردید بر اساس روانکاوی فروید به وجود آمده است و بعدها در جهتهای مختلف شکل گرفته و به مکتبهای گوناگون منشعب شده است.
در تاریخ شکلگیری روانکاوی و رواندرمانی افراد دیگری جز فروید نیز نقش به سزایی داشتند؛ افرادی مانند چارلز داروین که انقلاب زیستی و علمی را در عصر فروید موجب شد و نیچه و شوپنهاور که قبل از فروید در نظام فلسفی خود، به بسیاری از مفاهیم عمیق و نوین روانشناسی اشاراتی کرده بودند.
کتاب حاضر شامل 5 جُستار از زیگموند فروید است که محمد مبشری، مترجم کتاب، با توصیهی دکتر حسین مجتهدی از میان مقالات مرتبط با تکنیک رواندرمانیِ فروید، انتخاب و ترجمه کرده است. این مقالات بدین ترتیب در کتاب قرار گرفتهاند: 1- درمان روانی (1890) 2- روش روانکاوانهی فرویدی (1904) 3- دربارهی رواندرمانی (1905) 4- امکانهای آیندهی درمان روانکاوانه (1910) 5- دربارهی روانکاوی بیقاعده (1910)
یکی از نکات برجستهی مقالات این مجموعه این گفته از فروید است که «رواندرمانی به معنای درمان از راه روان است نه فقط درمانِ روان.» این جمله را میتوان بدین صورت تعبیر کرد که با استفاده از تکنیکهای رواندرمانی امکان درمان اختلالات فیزیکی و بدنی نیز وجود دارد.
از جمله آثار بزرگ زیگموند فروید میتوان به کتاب تفسیر خواب با ترجمهی شیوا رویگریان (نشر مرکز) و تمدن و ملالتهای آن با ترجمهی محمد مبشری (نشر ماهی) اشاره کرد.
ترجمهی کتاب در باب حکمت زندگی از آرتور شوپنهاور نیز در کارنامهی آثار ترجمهشدهی محمد مبشری قرار دارد.
در بخش هایی از این کتاب می خوانیم:
«شاید اشخاص غیر متخصص به سختی بپذیرند که اختلالهای بیمارگونه تن و روان صرفاً با گفتار پزشک از میان میروند و احتمالاً میپندارند که از آنان میخواهند به جادوگری معتقد شوند. این پندار چندان نادرست نیست: سخن در گفتگوی روزمرهی ما چیزی جز جادوی رنگباخته نیست.»
«شرط به کار بردن روش پالایشی این بود که بیمار را بتوان به خواب مصنوعی فرو برد و این روش بر پایهی گسترش آگاهی بیمار بنا شده بود، حالتی که در خواب مصنوعی رخ میدهد. هدف این روش از میانبردن نشانههای بیماری بود و راه دستیابی بهاین هدف این بود که بیمار به آن وضع روانیای بازگردانده شود که نخستینبار نشانهی بیماری در آن وضع پدیدار شده بود.»
«بیماریهایی که برای درمان با روانکاوی از همه مناسبترند، موردهای مزمن روان نژندی هستند که کمتر نشانههای شدید یا خطرناک دارند، یعنی نخست همهی گونههای رواننژندی اجباری، اجبار در فکر و اجبار در کردار و موردهایی از هیستری که فوبیها و بیارادگیها سهم عمده دارند.»
مفید بود؟
1
0
بیشتر
کمتر