نقد و بررسی
جزیره پنگوئن ها
«جزیره پنگوئن ها» یکی از مشهورترین رمان های آناتول فرانس است که در سال 1908 منتشر شد. آناتول فرانس نویسنده، شاعر و مقاله نویس فرانسوی بود که تعدادی رمان بسیار موفق و مشهور را در کارنامۀ خود دارد. او را نویسنده ای نمادین و شک گرا می دانستند و در زمانۀ خود، به عنوان مردی ایده آل در ادبیات فرانسه به شمار می رفت. آناتول فرانس یکی از اعضای آکادمی ادبیات فرانسه بود و در سال 1921 نیز موفق به دریافت بزرگ ترین جایزۀ ادبی، یعنی نوبل ادبیات شد.
آکادمی نوبل این جایزۀ را به دلیل «گرامیداشت موفقیت های ادبی او و تازگیِ سبک، همذات پنداری منحصر به فرد داستان هایش با افراد جامعه و نشان دادن فرهنگ واقعی فرانسوی تباران» به آناتول فرانس اهدا کرد.
بسیاری از صاحب نظران معتقد هستند که آناتول فرانس الگویی برای داستان نویسی مارسل پروست در اثر شاهکار خود «در جستجوی زمان از دست رفته» بوده است و از طرفی، جورج اورول نیز همیشه از فرانس حمایت می کرد و آثار او را خواندنی و جذاب می دانست. جزیره پنگوئن ها به صورت یک کتاب تاریخیِ قرن 18-19 امی نظام گسیخته و پریشان نوشته شده است.
این سبک با تکنیک های فرا روایت (کلان روایت)، اسطوره سازی از افراد سرشناس تاریخی و تلفیق با تاریخ افراد مقدس تاریخ غرب در هم آمیخته شده است. این سبک منحصر به فرد نوشتاری موجب شده است تا کتاب جزیره پنگوئن ها به یکی از متفاوت ترین و خاص ترین رمان های کلاسیک قرن بیستم تبدیل شود.
«جزیره پنگوئن ها» دربارۀ جزیره ای داستانی و خیالی است که در آن، «اوک های عالی (نوع خاصی از پنگوئن که در قرن 19 ام منقرض شدند)» زندگی می کنند. کتاب در واقع تاریخ خلقت پنگوئن ها را تا پایان کار آن ها روایت می کند. همه چیز با ورود یک کشیش اعظم، به نام «سن مائل» به جزیره پنگوئن ها شروع می شود. کشیش که این پنگوئن های دوپای نترس را به عنوان انسان های مسخ شده می پندارد، از خدا، انسان شدن دوبارۀ پنگوئن ها و هدایت آن ها را طلب می کند.
کشیش پنگوئن ها را غسل تعمید می دهد. این امر برای خدای متعال مسئله به وجود می آورد؛ زیرا که به صورت عادی خداوند فقط به انسان ها اجازۀ غسل شدن را می دهد. این مشکل بزرگ با مشورت کردن خداوند با قدیسان و دین شناسان در بهشت حل می شود؛ خداوند تصمیم می گیرد تا پنگوئن ها را انسان کند و به هر یک از آن ها «روح» ببخشد! از این هم عجیب تر آنکه، خداوند تصمیم می گیرد برای مشخص بودن این افراد از دیگر انسان ها، برخی از ویژگی های پرنده شناسی آن ها را باقی بگذارد!
اما همۀ این ماجراها تازه شروعی بر اتفاقات پشت سر هم و غافل گیر کننده این رمان بی نظیر است. تنها اینگونه بود که تاریخ بشرِ پنگوئنی شروع می شود و راوی همه چیز دان رمان، سیر حوادث این قوم عجیب را (به عنوان نمادی از مردم فرانسه) در خلال اتفاقات تاریخی نیمه واقعی-نیمه تخیلی، روایت می کند؛ از عصر تاریکی و قرون وسطی و رنسانس تا دوران مدرن و عصر ماشین ها!
رمان جزیره پنگوئن ها درون مایه ای طنز و هجوآمیز دارد و با رویکردی اجتماعی و سیاسی، به بسیاری از معضلات و دغدغه های مردم در سراسر دنیا می پردازد. آناتول فرانس با بهره گیری از قوم نمادین پنگوئن های خود، تابلویی بسیار بزرگ و جامع از تاریخ و فرهنگ بشری ترسیم می کند و که مهم ترین جزئیات انتقادی آن پر رنگ شده است. مخاطبین هنگام خواندن این رمان بی نظیر، با شخصیت های و وقایع تاریخیِ واقعی نیز، مانند قدیس آگوستین و ماجرای «دریفوس» مواجه می شوند که لذت داستان سرایی نویسنده را دو چندان می کند.
از جمله دیگر آثار ترجمه شده از آناتول فرانس می توان به رمان «خدایان تشنه اند» با ترجمۀ کاظم عمادی و مجموعه داستان کوتاه «دستفروش در دادگاه» با ترجمۀ سید حسام الدین سید اصفهانی اشاره کرد.
محمد قاضی یکی از بزرگترین و سرشناس ترین پیشکسوتانِ ترجمه در ایران بود که به مدت نیم قرن به ترجمه آثار ادبی پرداخت. از جمله آثار ترجمه شده توسط این مترجم بزرگ می توان به رمان های «زوربای یونانی» اثر نیکوس کازانتزاکیس، «مادام بُواری» اثر گوستاو فلوبر، «دُن کیشوت» اثر سروانتس و «قلعۀ مالویل» اثر روبر مرل اشاره کرد.
از دیگر ترجمه های محمد قاضی: قلعه مالویل
در بخش هایی از کتاب جزیره پنگوئن ها می خوانیم:
جمهوری چون جنگهای بزرگی با دشمنان داخلی و خارجی در پیش داشت، نیروی نظامی بسیار توانایی برای خود تدارک دید تا در سایه قدرت آن مصون و محفوظ بماند ولی همان نیرو باعث سقوط خود او گردید. مقننین جمهوری خیال می کردند که به وسیلۀ ترساندن از مجازات های سنگین می توانند جلو سرداران بزرگ و سربازان خود را بگیرند ولی اگر گاهگاهی گردن چند سرباز بدبخت را با گیوتین زدند با سربازان خوشبختی که نشان افتخار نجات جمهوری را بر سینه زده بودند نتوانستند چنین رفتاری کنند. باری قوم پنگوئن در شور و هیجان فتح و ظفر انقلاب، زمام امور خود را به دست اژدهایی سپرد که صدبار از اژدهای افسانه ای تاریخش مهیب تر و وحشت انگیزتر بود. این اژدهای جدید مانند لک لکی که به میان وزغها بیفتد چهارده سال تمام با منقار سیری ناپذیر خود ایشان را بلعید.
تصورات و افکار ما راجع به عشق مثل بسیار چیزهای دیگر مبتنی بر رسوم و عادات کهنی است که حتی خاطر آن نیز از ضمیر ما محو گردیده است، مثلا در موضوع اخلاق، مقررات و دستورهایی هست که امروز دیگر دلیلی بر لزوم بقای آن نیست، قیودی هست بسیار بی فایده و الزاماتی بسیار مضر و حتی ظالمانه، با این حال چون اصل و ریشه آن بسیار عمیق و آمیخته با رمز و ابهام است از خاطرها رفته و خود تبدیل به آداب و سنن ملی شده و نه تنها قابل انتقاد و اعتراض نیست بلکه مورد عنایت و احترام و تعصب عامه نیز هست و اگر کسی خیال سرپیچی از آن ها را داشته باشد مورد سرزنش و تکفیر بسیار خواهد شد.
مفید بود؟
1
0
بیشتر
کمتر