نقد و بررسی
جین ایر
«جین ایر» نام رمانی شاهکار و کلاسیک از نویسندۀ مشهور انگلیسی شارلوت برونته است که برای اولین بار، در سال 1847 منتشر شد. شارلوت برونته بزرگ ترین عضوِ خواهران افسانه ای برونته بود که در کنار دو خواهر خود، امیلی برونته و ان برونته، به داستان نویسی مشغول بود. او کتاب جین ایر را با نام مستعار کرِر بل منتشر کرد.
رمان جین ایر در ابتدای انتشار خود با نقد های منفی بسیاری از سوی منتقدین مواجهه شد؛ برخی حتی این اثر را ضد مسیحی و موهن به تمام ارزش های انسانی دانسته اند. اما پس از گذشت سال ها، این اثر در کنار رمان «غرور و تعصب»، بدل به یکی از شناخته شده ترین و بهترین نمونه رمان های رمانتیک (عاشقانه) و هنجارشکنانۀ کلاسیک در سراسر تاریخ ادبیات شد و شهرتی جهانی را از آن خود کرد. جین ایر به بسیاری از زبان های زندۀ دنیا ترجمه شده است و اقتباسات سینمایی، ادبی و نمایشی بسیاری نیز، از روی آن صورت گرفته است.
کتاب جین ایر در واقع یک رمان در ژانر تربیتی (Bildungsroman) است که در آن، نویسنده به شرح حال زندگی قهرمان اصلی و مونث داستان از کودکی تا بزرگسالی می پردازد. در این ژانر خواننده شاهد سیر تغییر و تحوّل و بلوغ عاطفی، فکری، احساسی، اخلاقی و جسمی شخصیت اصلی داستان می باشد. اثر حاضر در واقع اثری انقلابی است که برای اولین بار، از طریق روایت اول شخص، به واکاوی اخلاقی و روانشناسانۀ شخصیت اصلی داستان های خود پرداخته است. در واقع به شارلوت برونته برای نوشتن این رمان، لقب اولین تاریخ نگارِ ضمیر ناخودآگاه و شخصی انسان را داده اند.
بسیاری از بزرگان ادبیات شارلوت برونته را جد ادبی نویسندگان بزرگی همچون مارسل پروست و جیمز جویس می دانند. رمان جین ایر درونمایه ای انتقادی و اجتماعی دارد و در زمینۀ پرداختن به موضوعات مذهبی و مسیحی، جنسیت، رده بندی اجتماعی و فمنیسم، در میان آثار دورۀ خود، منحصر به فرد و پیشتاز بوده است.
کتاب جین ایر روایتی است اول شخص از دختری یتیمی به نام «جین ایر» که وضعیت زندگی او اسفناک و غم انگیز است. او طی دوران زندگی خود با کمک دانش و ذهن خلاقش، به امید تغییر وضعیت خود، دائم در جنگ و جدال به شرایط زمانه و زندگی است. جین ایر در کودکی مادر و پدر خود را از دست می دهد و مجبور می شود تا با دایی خود «جان رید» و در کنار خانوادۀ سنگدل رید زندگی کند. او در خانۀ آن ها مورد ظلم و ناعدالتی قرار می گیرد و حتی زمانی در اتاقی ترسناک زندانی می شود.
این اتفاقات باعث می شود تا جین ایر به فرد گوشه گیری تبدیل شود که جز یک عروسک و تعدادی کتاب، دوست دیگری نداشته باشد. پس از دورۀ سخت کودکی جین ایر و وقوع اتفاقات ناگوار بسیار برای او، به دوران غم انگیز مدرسۀ او می رسیم. جین ایر در مدرسه جز دوست خود «هلن» هیچکس را برای حمایت ندارد و مرتب مورد تمسخر و اذیت دیگران قرار می گیرد.
در این بخش کتاب توصیفات ناراحت کننده از شیوع اپیدمی بیماری تیفوس و اوج بدبختی های کودکان مدارس فقیرانه به چشم می خورد. اما این تازه مقدمه ای ناگواری بر زندگی جین ایر است که نوید بخش اتفاقاتی خوبی می شود. او در بزرگسالی عاشق فردی به نام «ادوارد روچستر» می شود و داستانی پر فراز و نشیب را با او رقم می زند.
شارلوت برونته یکی از موفق ترین و نام آشنا ترین نویسندگان و شاعران زن انگلیسی در تمام تاریخ ادبیات بود. در واقع او بود که به عنوان خواهر بزرگ تر، به آموزش و تدریس دو خواهر ادیب خود، امیلی و ان، پرداخت. از میان آثار ترجمه شده از او به فارسی می توان به رمان های «پروفسور»، «ویلت» و «شرلی» و «هتل استنکلیف»اشاره کرد.
رمان جین ایر توسط رضا رضایی به فارسی ترجمه شده و نشر نی آن را منتشر کرده است. رضا رضایی از جمله مترجمان با سابقه و بسیار پرکار زبان فارسی است که ترجمۀ آثار مهمی همچون «غرور و تعصب» اثر جین آستین، «پنین» و «دفاع لوژین» اثر ولادیمیر نابوکوف و «گتسبی بزرگ» اثر اسکات فیتز جرالد را، در کارنامۀ ادبی خود دارد.
محصولات مرتبط: کتاب ملت عشق
در بخش هایی از کتاب جین ایر میخوانیم:
مردم از زنان انتظار دارند که به طور کلی افرادی آرام و بدون شور و اشتیاق باشند اما زنان نیز مانند مردان دارای احساس می باشند، آنان نیاز به تمرین و تجربه دارند تا استعداد های خود را به کار بیاندازند و نیز برای آن که پا به پای مردان بکوشند به زمینه ای گسترده احتیاج دارند. آنان از موانعی که آزارشان می دهد مانند مردان به عصیان کشیده می شوند و این کوتاهی فکری برخی از اشخاص است که می گویند زن می بایست در خانه بنشیند، جوراب ببافد، تمرین پیانو کند و روسری بدوزد. اگر زنی را که خواستار بیشتر آموختن و بیشتر کوشیدن جهت داشتن امکانات فرهنگی و فکری بیشتر از حد متعارف است بر مبنای جنسیت و معیار زن و مرد بودن محکوم و سرزنش کنیم این ناشی از کوتاه فکری و تعصب است.
لابد هیچوقت احساس حسادت نکرده اید، دوشیزه ایر. درست است؟ بله، نکرده اید. لازم نیست بپرسم، چون هیچ وقت عشق به سراغ تان نیامده. این دو احساس را هنوز تجربه نکرده اید. جان تان خفته است. هنوز ضربه ای فرود نیامده که آن را بیدار کند. خیال می کنید همه چیز دنیا همان قدر آرام سپری می شود که جوانی تان تا به حال سپری شده. چشم و گوش بسته در نهر زندگی شناورید. صخره هایی را که در دور دست ها نهر از آن بیرون زده اند نمی بینید، و نمی شنوید چه امواجی پای آن صخره ها می جوشند. ولی من به شما می گویم، به یاد داشته باشید چه می گویم، روزی در این نهر به گذرگاه ناهمواری می رسید که در آن مسیر زندگی مختل می شود.
مفید بود؟
0
0
بیشتر
کمتر