نقد و بررسی
حرمسرای قذافی
حرمسرای قذافی کتابیست بسیار تلخ اما همان اندازه آگاه یبخش که خواندن آن در عصر حاضر بسیار مفید است. آنیک کوژان، نویسنده و خبرنگار مجله لُوموند فرانسه، پس از دیداری که از طرابلس، پایتخت لیبی، در سال 2011 (پس از انقلاب در لیبی) و دختری قربانی و بازمانده از جنایات حکومت دیکتاتوری در آنجا داشت، تصمیم به نوشتن کتاب حرمسرای قذافی میگیرد و در سال 2012 آن را منتشر میکند.
کوژان این کتاب را به سبک کاملاً تحقیقی و مستند، طی مصاحبه ها و ملاقات های بسیار، به رشته ی تحریر درآورده است. نام دختری که کوژان با او دیدار داشت ثریاست. او اولین دختری بود که در فضای خفقان آور لیبی حاضر شد پرده از آزار و تجاوزات جنسی معمر قذافی، دیکتاتور سابق لیبی بردارد؛ اما این تمام ماجرا نیست.
تحقیقات بیشتر کوژان در لیبی موجب شد تا راز پرونده ی تبدیل تجاوز جنسی به عنوان اسلحه ای برای کنترل جامعه لیبی و سرکوب مخالفان، توسط قذافی و نظام دیکاتوری اش فاش شود. این فجایع بزرگ جنسی در لیبی فقط مختص به دختران نبوده و بسیاری از مردان نیز قربانی این اسلحه ی ضد انسانی و شنیع شده اند. کتاب حاضر اولین کتابی است که چهره ی واقعی و بسیار هولناک دیکتاتوری به نام قذافی را رو میکند؛ فردی که بزرگترین ادعایش رهبریت مسلمانان جهان بوده است!
کتاب به دو فصل تقسیم شده است. فصل اول به صورت کامل به ماجرای ثریا اختصاص داده شده است و در آن روایت ناباورانه و تلخ شروع به بردگی گرفته شدن او توسط قذافی از سنین نوجوانی، با جزئیات کامل و دقیق نقل میشود. در این بخش زنی به نام مبروکه نیز نقشی پررنگ دارد که وظیفه اش پیدا کردن اشخاص مناسب و باب طبع قذافی برای حرم سرایش بوده است. این فصل از زبان خود ثریا نقل میشود و از ابتدای تولد تا روز آزادیاش و انقلاب در لیبی در سال 2011 ادامه دارد.
در فصل دوم کوژان به ملاقات با دیگر قربانیان تجاوزات گسترده قذافی، که نام آنها در فصل اول نیز آمده است، میرود و با دختران دیگری به نامهای لیلا، خدیجه، هدی و … مصاحبه میکند. نتایج هولناک این تحقیقات بیشتر او، درباره شخصیت مرموز و ترسناک مبروکه و مصاحبه هایش در این فصل گنجانده شده است.
مردم لیبی به دلیل چهارچوب های سفت و سخت اخلاقی درمورد مسائلی از این دست، بارها سعی داشته اند کوژان را از ادامه ی تحقیقاتش منصرف سازند؛ اما کوژان برای رساندن داستان ثریا و دیگر قربانیان این بزرگترین جنایت معاصر بشری، دست از کارش نکشید و نتیجه ی آن کتابی شد که علاوه بر استقبال خوب جهانیان از آن و ترجمه شدن به بیش از 20 زبان زنده دنیا، جوایز معتبر بین المللی را نیز برای او به همراه داشت.
از دیگر ترجمه های بیژن اشتری میتوان به کتابهای آکواریوم های پیونگ یانگ، ادبیات علیه استبداد، راسپوتین، خودآموز دیکتاتورها و شوروی ضد شوروی اشاره کرد که همگی در انتشارات ثالث به چاپ رسیده اند.
در بخش هایی از این کتاب می خوانیم:
«هنوز هم باید با حجم عظیمی از احساساتی که در مغزم ترق و توروق صدا میکنند و لحظهای آرامم نمیگذارند بجنگم. ترس، شرم، غم، تلخکامی، تنفر و انزجار، طغیان و عصیان. چه ترکیب احساسی غریبی! بعضی از روزها این احساسات دست به دست هم میدهند و به من نیرو میدهند تا مرا کمی به آینده امیدوار کند. اما در غالب روزها این افکار و احساسات تاب و توانم را میگیرد و مرا به درون چاه غم و غصهای میاندازد که احساس میکنم هیچ وقت نمیتوانم از آن بیرون بیایم.»
«اعترافات موسی کوسا، وزیر امور خارجه قذافی، را شنیدم که میگفت او خودش از نزدیک شاهد بوده که قذافی به رؤسای سازمانهای امنیتیاش دستور داده بود: "اول تجاوز کنید و سپس بکشید." این دستور در راستای شیوه حکومت کردن و استیلا یافتن قذافی از طریق تعرض جنسی بود.»
«قذافی گمان میکرد که ما همه برده هستیم! او همه عقدههای دوران کودکی و نوجوانیاش را بر روی مردم کشورش استفراغ کرد، فرهنگ مان را نابود کرد، ارزشهای تاریخمان را لگدمال کرد و برهوت صحرا را بر طرابلس تحمیل کرد.»
«موقعی که شما در جهنم هستید، چگونه میتوانید شیطان را متهم کنید؟ حتی در خیالتان هم نمیتوانید این کار را بکنید.»
مفید بود؟
2
0
بیشتر
کمتر