دیگر آرامشی در کار نیست
دیگر آرامشی در کار نیست در یک نگاه
:- کتابی درخشان و برجسته در ادبیات قرن بیستم
- وصف اوضاع فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مردم نیجریه
- رمانی از «چینوآچه به» برندهی جایزهی من بوکر
دیگر آرامشی در کار نیست
رمان «دیگر آرامشی در کار نیست» با محاکمهی «اُبی اکنکوو» آغاز میشود. او در جایگاه متهم حضور دارد و دیگر صندلیهای دادگاه پر است از آدمهایی که به هر طریقی خود را به دادگاه رسانده اند تا شاهد محاکمهی «ابی» باشند. حتی بعضی از کارمندان با دوز و کلک گواهی پزشکی پیدا کرده تا محل کارشان را دست به سر کنند و به جلسهی دادگاه برسند!
جرمی که «ابی اکنکوو» مرتکب شده و تعداد بسیاری از مردمان نیجریه را در دادگاه جمع کرده، رشوه خواری است. کاری که انجامش از هر کسی انتظار میرفت جز"ابی"، چرا که او پس از اتمام تحصیلش در انگلستان و بازگشت به نیجریه، کارمندی را آغاز کرد و در این مسیر بسیار محکم با فساد و رشوه خواری میجنگید و آن را خلاف میدانست. اما حال، دقیقاً به همین جرم در دادگاه در حال محاکمه شدن بود! همهی حاضرین حتی خود قاضی، از این اتفاق متعجباند.
چند صفحهی ابتدایی داستان به شرح اوضاع دادگاه میپردازد و بعد به سراغ گذشته میرود. به زمانی که در دهکدهی «یوموفیا»، جایی در شرق نیجیریه که «ابی» در آن متولد شده بود، اتحادیهای از اهالی دهکده تشکیل شد. اعضای اتحادیه تصمیم داشتند «ابی اکنکوو» را با کمک هزینه به انگلستان بفرستند تا در رشتهی حقوق تحصیل کند و بعد بازگردد و بتواند مشکلاتی که اهالی دهکده درمورد زمینهایشان با روستاهای هم جوار داشتند حل کند. داستان ادامه مییابد تا دریابیم که چگونه «ابی» که تحصیل کرده و با رشوه خواری مخالف است، پایش به دادگاه باز میشود.
«چینو آچه به» نویسندهی «دیگر آرامشی در کار نیست» در این رمان به توصیف اوضاع فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مردم نیجریه میپردازد. او به علاوهی این رمان، دو کتاب دیگر با نامهای «همه چیز از هم میپاشد» و «پیکان خدا» را نیز نوشت که در مجموع، این سه کتاب به عنوان سه گانهی «چینو آچه به» شهرت یافتند.
کتاب دیگر آرامشی در کار نیست را علی هداوند ترجمه کرده و نشر نیماژ آن را به چاپ رسانیده است.
در بخش هایی از این کتاب می خوانیم:
«مردان یوموفیایی تصمیم داشتند تا آخر بایستند. آنها هیچ تصور غلطی نسبت به «اُبی» نداشتند. تردیدی نبود که او آدم بسیار ابله و چموش و خودسری بود. اماحالا وقت پرداختن به این چیزها نبود. اول باید روباه را فراری داد بعد به مرغ هشدار داد که توی علفها و لابه لای بوتهها پرسه نزند.»
«آقای گرین خیلی ساده گفت: "من میدانم چرا. چیزی که نمیدانم این است که چرا آدمهایی مانند شما از روبه رو شدن با واقعیت پرهیز میکند." آقای گرین همیشه حرف دلش را میزد و همه او را با این صفت میشناختند. چهرهی برافروختهاش را با حولهی سفید دور گردنش پاک کرد و گفت: "رشوه و فساد سراسر آفریقا را گرفت"»
«خوشبختانه مادرش مرده بود و کلارا هم از زندگی او خارج شده بود. این دو حادثه که یکی پس از دیگری و با فاصلهی نزدیکی برای او پیش آمد حساسیت او را کم کرده و از او آدم دیگری ساخته بود که میتوانست با واژههایی مانند تحصیل و عهد و پیمان روبه رو شود و کنار بیاید. اما حالا که لحظهی نهایی فرا رسیده بود اشکهای ریاکارانهاش او را لو داده بودند.»
دیگر آرامشی در کار نیست
انتشارات نیماژ
چینوا آچه به
علی هداوند
بزرگسال
رقعی
انگلیسی
1398
212
1
تک جلدی
9786003674585
نیجریه