نقد و بررسی
رکوئیم برای یک راهبه
کتاب «رکوئیم برای یک راهبه» در سال 1951 توسط ویلیام فاکنر، نویسنده معروف آمریکایی، نوشته شده است. فاکنر در سال 1949 برنده جایزه نوبل شد و این رمان دو سال بعد از این اتفاق منتشر شده است. نویسنده در این کتاب از فضای خشن و نابهنجار در رمانهای بزرگ قبلیاش اندکی فاصله گرفته است و به فضاسازی برای مفاهیمی مانند عشق، اخلاق و انسانیت پرداخته است.
رمان رکوئیم برای یک راهبه به نوعی ترکیبیست از نثر داستانی و نمایشنامه سه پردهای که قسمت نثر سادهی آن به صورت پیشدرآمدی است برای هر پردهی نمایشنامه. رکوئیم برای یک راهبه همانند بسیاری از نوشتههای فاکنر در شهر خیالیِ یوکناپاتافا (اقتباسی از شهر زندگیِ خود فاکنر به نام لافایت) نقل میشود. در سه پیشدرآمد نوشته شده، بیشتر به تاریخ و وقایع دو شهر جفرسون و جکسون و تاریخی نیمه واقعی و نیمه خیالی از ایالت میسیسیپی، پرداخته میشود.
خلاصه داستان کتاب رکوئیم برای یک راهبه
رکوئیم برای یک راهبه از آن رو که به نوعی نگاهیست اجمالی و ارجاعی توسط فاکنر به مضامینِ جهانِ خلق شده در تمامی نوشتههای قبلیاش، بسیار حائز اهمیت است. از جمله این اشارات و ارجاعات میتوان به بازگویی کلیّت رمان «حریم»، داستان ساپتن و معمار فرانسویاش در ابشالوم و نقل عینی جملاتی از رمان «خشم و هیاهو» اشاره کرد. در واقع میتوان این کتاب را ادامهای از رمان حریم دانست. نقطهی شروع کتاب جایی است که یکی از شخصیتهای کتاب به نام "نانسی"، هشت سال پس از وقایع رمان حریم، به دلیل خفه کردن نوزاد شش ماههی "تمپل دریک" (شخصیت اصلی دو کتاب) در دادگاه به مرگ محکوم شده است.
از این کتاب نمایشنامهای اقتباسی توسط آلبر کامو، نویسنده و فیلسوف مشهور فرانسوی، در سال 1956 نوشته شده است. همچنین فیلمی به نام حریم (Sanctuary) از دو کتاب فاکنر به هم پیوستهی حریم و رکوئیم برای یک راهبه در سال 1961 اقتباس و ساخته شده است.
مترجم این کتاب، شاپور بهیان، علارغم سختنویسی های فاکنر، ترجمهای دقیق و جذاب را ارائه داده است. از جمله آثار ترجمه شده توسط این مترجم می توان به کتابهای «ریموند چندلر در جستجوی کلیت» و «بوف کور هدایت، رمانی غربی» اشاره کرد که هردو کتاب در انتشارات نیلوفر به چاپ رسیدهاند.
جملاتی از کتاب رکوئیم برای یک راهبه
«ناسازگاریهایی که میگویند آشوبگران و متجاوزینِ به عنف و قاتلها و دزدها و بقیه دشمنانِ اجتماع به وجود میآورد، نه فقط واقعاً ناسازگاری نیست، بلکه دلیل به وجود آمدنش صرفاً این است که کسی نبوده به حرفهای قاتلها و دزدهای بالقوه گوش بدهد؛ ایدهای که کلیسای کاتولیک دوهزار سال قبل کشف کرد، اما آن را به اندازه کافی پیش نبرد.»
«و آسودگی هم بود. چون بالاخره تمام شد؛ سقف پایین آمد و آوار شد. چون ناامیدی و ناتوانی هم تمام شد. چون حتی حالا دیگر شکنندگیِ وجود تاثیری نداشت و، کی میداند؟ به دلیل همین شکنندگی، نوعی غرور، نوعی پیروزی هم در کار بود: تو باید در انتظار ویرانی میماندی، تو باید تاب میآوردی.»
مفید بود؟
1
0
بیشتر
کمتر