شاگرد قصاب
شاگرد قصاب در یک نگاه
:- ادبیات قرن بیستم آمریکا
- از جذاب ترین و پرفروش ترین رمان های کمدی-ترسناکِ پست مدرن
- نامزد جایزه بوکر در سال 1992
- جزو لیست گاردین 1001 کتابی که پیش از مرگ باید خواند
شاگرد قصاب
«شاگرد قصاب» با نام انگلیسی The Butcher Boy، از یک ترانۀ فولک انگلیسی با همین نام گرفته شده است که توسط خوانندگان مختلفی خوانده شده است. پاتریک مک کیب نویسندۀ ایرلندی است که در کلونز زندگی می کند. او برای رمان هایش که به طنز سیاه آمیخته است و واقعیات خشونت آمیزی که به تصویر می کشد، شناخته شده است.
مک کیب برای کتاب های «شاگرد قصاب» و «صبحانه در پلوتون» نامزد جایزۀ بوکر شده است. همچنین کتاب دیگر او به نام «وینتر وود» به عنوان بهترین رمان مستقل ایرلندی انتخاب شد. فیلم هایی نیز از آثار او اقتباس شده است، از جمله فیلمی سینمایی همنام با نام رمان حاضر در سال 1997.
شاگرد قصاب داستان پسری است به نام «فرنسی». دیوانه ای که به صورت اول شخص این داستان را برای ما روایت می کند که سرشار از تخیل و توهم است. وقایع این کتاب در سال 1962 اتفاق می افتد. در قسمت اولیۀ کتاب مادر فرنسی وجود دارد که به شدت مورد آزار شوهر خود، «بنی»، قرار می گیرد. بنی، پدر فرنسی، یک فرد الکلی است که همسرش را به شکل فیزیکی و کلامی مورد آزاد قرار می دهد.
ابتدای داستان به گونه ای است که گویا فرنسی از هیاهو و مشکلات خانه چندان آگاه نیست و اکثر اوقاتش با دوست صمیمی اش، «جو پرسل»، به خواندن کتاب های کمیک می گذرد. جو و فرنسی با همکلاسی خود که همسایۀ آن ها نیز هست، دوست می شوند. اما این دوستی با دزدیدن کتاب کمیک «فیلیپ» توسط فرنسی خدشه دار می شود.
در همین راستا خانم «نوجنت» به خانۀ فرنسی می آید و مادر فرنسی را با سِیلی از ناسزاها روبرو می کند. فرنسی پیوسته این توهین ها و خوک خطاب شدن توسط خانم نوجنت را به یاد می آورد و آن را به دل می گیرد. همین مسئله حساسیتی شدید برای فرنسی به وجود می آورد و زیربنای داستان را شکل می دهد.
رویدادها به گونه ای رقم می خورد که فرنسی از خانه فرار می کند و وقتش را با دزدی کردن در دوبلین می گذراند. هنگامی که بر می گردد می فهمد که مادرش خودکشی کرده است و پدرش او را مقصر می داند. درنهایت فرنسی وقتی که نوجنت ها خانه نیستند به خانه ی آنها می رود، تظاهر می کند که خوک است و روی زمین مدفوع می کند.
فرنسی برای تنبیه شدن به مدرسه ای صنعتی فرستاده می شود که توسط کشیشان اداره می شود. بعد از خروج فرنسی از این مدرسه، شرایط در زادگاهش کاملا تغییر کرده است و او تنها دوستش، جو، را از دست داده است و شاهد این است که جو با فیلیپ نوجنت صمیمی شده است.
این عامل و دیگر حوادثی که بعد از برگشتن فرنسی اتفاق می افتد، منجر به رویدادهایی می شود که فرنسی به بیمارستان روانی فرستاده می شود و همه ی این ها را از آنجا نقل می کند. کاراکتر فرنسی را شبیه به شخصیت کتاب «ناطور دشت» دانسته اند و این در حالی است که این اثر چهار سال قبل از ناطور دشت نوشته شده است. همچنین نیویورک تایمز شخصیت فرنسی را به هاکلبری فین و هانیبال لکتر نیز شبیه دانسته است.
از ویژگی های منحصر به فرد کتاب شاگرد قصاب، انتخاب راوی خاص آن و بیان داستان از زاویه دید او است. در این رمان با اینکه محوریت با فرنسی است اما همه ی اشیایی که حول و حوش او هستند صدا دارند. بنابراین می توان این رمان را اثری چند صدایی نیز دانست. یک ویژگی دیگر این است که فرنسی پارانویا دارد یعنی در واقعی بودن خیلی از چیزهایی که می بیند یا می شنود جای تردید است و جدای از بحث فرم، فرنسی بسیار همدلی برانگیز است.
پاتریک مک کیب، فرنسی را قضاوت نمی کند و داستان را به گونه ای پیش می برد که محیط و وراثت را مقصر می داند و همین باعث می شود مخاطب با او احساس نزدیکی کند. کارهایی که فرنسی می کند، گفتگوهای ذهنی او، واکنش ها و احساساتی که از خود نشان می دهد همه و همه باعث می شود مخاطب با او همزاد پنداری کند. در واقع کارهایی که فرنسی می کند از روی شرارت نیست بلکه او نمی داند چه می کند. در کتاب شاگرد قصاب، لغزش سرگیجه آور فرنسی به سمت جنون و بزهکاری دیده می شود.
مک کیب مثل بسیاری دیگر از نویسندگان معاصر با نثر موجز تصویر سازی می کند. رمان شاگرد قصاب در حد یکی دو جمله، توصیف محیط دارد و داستانی کنش محور است. در این کتاب حداقلِ نشانه های سجاوندی استفاده شده است. کتاب به هیچ عنوان علامت نقل قول ندارد و خیلی جاها متن و گفتگو بدون فاصله آمده است. تنها اثر ترجمه شده ی پاتریک مک کیب به فارسی شاگرد قصاب است. اما از آثار شناخته شدۀ او می توان به «مدرسۀ مرده»، «موسیقی خیابان کلینتون» و «صبحانه در پلوتون» اشاره کرد که آخری نامزد جایزۀ بوکر نیز شده است.
پیمان خاکسار مترجم معروفی است که آثار بسیاری از نویسندگان نام آشنای دنیا را، برای اولین بار در ایران ترجمه کرده است. از جمله آثار ترجمه شده توسط پیمان خاکسار می توان به رمان های «کلکسیونر» از جان فاولز، «باشگاه مشت زنی» از چاک پالانیک و«جز از کل» از استیو تولتز اشاره کرد.
در بخش هایی از کتاب شاگرد قصاب می خوانیم:
گفت توی دنیا هیچکس را به اندازۀ من دوست ندارد. بعد بغلم کرد و گفت به خاطر اعصابش است که این کارها را می کند. گفت من و پدرت همیشه این جوری نبودیم. بعد به چشم هام نگاه کرد و گفت فرنسی… تو که هیچوقت من رو از خودت ناامید نمی کنی، می کنی؟
منظورش این بود که مثل پدرت که مرا ناامید نمی کنی. گفتم نه، هرچقدر هم با چوب سیاه و کبودم کند صد میلیون سال هم حاضر نیستم ناامیدش کنم. گفت ببخشید از اینکه چنین کاری کرده و تا وقتی زنده است دیگر همچین کاری نمی کند. گفت دنیا پرِ کسانی است که آدم را ناامید می کنند.بعد از این تمام روزها شبیه هم بودند، الکی می گذشتند، روزهای بدون جو، بدون بابا، بدون هیچی. دیگر نباید نگران فرنسی برادی یک حرومزادۀ بد نیست میبودم چون بعد از ماجرای تیدلی می دانستم اولین فرصتی که پیدا کنند پرتم می کنند بیرون، شبیه قارچی بودم که روی دیوارها رشد می کرد و می خواستند هرچه زودتر پاکم کنند.
شاگرد قصاب
نشر چشمه
پاتریک مک کیب
پیمان خاکسار
بزرگسال
رقعی
شومیز
1400
221
13
تک جلدی
9786002293367