• ادبیات معاصر آلمان
  • ادبیات جنایی و حقوقی
  • داستان‌­هایی بر اساس اتفاقات واقعی و خودزندگی­نامه‌­ی نویسنده
  • روایاتی از شخصیت‌­های تنها، منزوی و از خودبیگانه
  • تحلیلی از موضوع ناپیدا بودن مرز­های کار درست و غلط و لزوم تشخیص آن­ها برای دادگاه
  • از پرفروش­ترین آثار معاصر کشور آلمان
  • ترجمه‌­ی آثار نویسنده به بیش از 35 زبان مختلف دنیا

داستان کوتاهفردیناند فن شیراخ

تعداد صفحه 118

فردیناند فن شیراخ ابتدا تحصیل خود را در رشته­‌ی حقوق کیفری تمام کرد و به مدت طولانی به عنوان وکیل مشغول به کار بوده است. او اولین مجموعه داستان کوتاه خود را به نام «تبهکاری» در سال 2009، زمانی که 45 سال داشت، نوشته است. در واقع «تبهکاری» اولین کتاب از سه­گانه‌­ی شیراخ است که دومین قسمت آن کتاب «جرم» (2010) است و سومین کتاب این سه­‌گانه، کتاب مجازات است که شیراخ آن را در سال 2018 نوشته است.

در واقع اسامی این 3 کتاب بر اساس ترتیب تشخیص جرم و محکوم کردن مجرم در دادگاه­‌های رسمی انتخاب شده است. با وجود عمر کم دوران نویسندگی شیراخ، آثار او به بیش از 35 زبان مختلف دنیا ترجمه شده و در سراسر دنیا میلیون­ها نسخه از آن­ها به فروش رسیده است.

در هر سه کتاب سه­‌گانه­‌ی شیراخ با داستان­‌هایی طرف هستیم که براساس اتفاقات واقعی ساخته و پرداخته شده‌­اند و شیراخ نیز در حقیقت، نقش وکیل مدافع را در دادگاه‌­های واقعی (در آلمان و شهر برلین) را به عهده داشته است. این ترکیب واقعیت و خاطرات نویسنده با ذهن خلاق او در ساخت داستان‌­های کوتاه، موجب ایجاد داستان‌­هایی بسیار جذاب و هیجان‌­انگیز شده است که بر خلاف تصور عموم، قابل پیش‌­بینی نیستند. برخی از داستان­های این کتاب مانند داستان اول، «طرفِ غلط»، و داستان «دوست»، از تمامی داستان­های دیگر خاص‌­تر هستند زیرا که بخشی اصلی و کاملاً مرتب با زندگی نویسنده را نیز در بردارند.

در اولین داستان، روایت وکیلی بسیار کارکشته و با استعداد (مانند خود شیراخ) را می­­خوانیم. این وکیل مدافعِ با استعداد ناخواسته موجب می­‌شود فردی دیوانه و بی‌­رحم از محکومیت قصر در برود و بلافاصله بعد از آزادی‌­اش، فرزند خود را به طرز دلخراشی به قتل برساند. این اتفاق موجب سرخوردگی و مشکلات روانی و شخصیتی برای وکیل می­‌شود (مانند مشکلاتی که برای خود شیراخ به وجود آمده است).

در داستان «دوست» شیراخ دلیل اصلی کناره­‌گیری‌­اش از وکالت را در خلال نقلِ روایت داستان به خواننده می­‌گوید. این داستان حول خودکشی شخصی به نام ریشارد (دوست صمیمی و قدیمی شیراخ) و رابطه­‌ی درام او با نویسنده، ساخته و پرداخته شده است.

از دیگر آثار فن شیراخ می­توان به رمان پرونده­‌ی کولینی با ترجمه‌­ی کامران جمالی (نشر نیلوفر) و مجموعه داستان جوجه تیغی با ترجمه­‌ی محمود امجدی (نشر ثالث) اشاره کرد.

در بخش هایی از این کتاب می خوانیم:

«بقیه روز را روی کاناپه‌­اش به سر برد. عصر از خواب بیدار شد، پشت میز کارش نشست و کوشید پرونده را بخواند. حروف الفبا جلوی چشما­ش تار می‌­شد. می می­دانست چگونه یک زندگی تباه می­‌شود. این وکالت آخرین فرصت او بود. با خود فکر می­‌کرد، البته من اتفاقی وکیل تسخیری شدم، اما این یک پرونده‌­ی درست و حسابی است و من می­ توانم برنده باشم.»

 

«با لگد به صندلی می‌­زند. مرد دهان‌ش را باز می­‌کند و زن دندان­های زرد و چشم­های آبی­‌ش را می­‌بیند، آنچه پیشترها دوست­شان می‌­داشت. مرد لیز می­‌خورد، یک­بَر می‌­شود و می‌­افتد. از طبقه‌­ی چهارم. روی زمین بتونی می­‌افتد. فشار، دریچه­‌ی راست قلب­‌‌‌ش را از هم می‌­درد، یکی از دنده­‌ها در شریان اصلی بدن فرو می­رودف از خونریزی می­‌میرد. زن از راه­پله آهسته به­‌سوی پایین می­‌رود. در پیاده­‌رو کنار مرد می­‌ایستد و منتظر می­‌ماند تا بمیرد.»

آیا این بررسی برای شما مفید بود

مشخصات محصول

  • انتشارات
  • مولف (مولفان)
  • مترجم (مترجمان)
  • زبان اصلی

    آلمانی

  • رده سنی

    بزرگسال

  • قطع

    رقعی

  • تعداد صفحه

    118

  • سال چاپ

    1397

  • شماره چاپ

    1

  • تعداد جلد

    تک جلدی

  • شابک

    9789644487613

  • کشور

    آلمان

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

برای ارسال دیدگاه، وارد حساب کاربری خود شوید وارد حساب کاربردی شوید

ثبت پرسش

هنوز پرسشی ثبت نشده است.

برای ارسال پرسش، وارد حساب کاربری خود شوید وارد حساب کاربردی شوید