رمان «ملت عشق»، نوشتهی نویسندهی مشهور ترکیهای الیف شافاک است. در این کتاب، دو داستان به طور موازی پیش میروند. داستان اول، داستان زنی چهل ساله به نام “اللا” ست که در بوستون زندگی می کند. اللا متوجه خیانت همسرش شده اما واکنشی به این موضوع نشان نمی دهد، در نتیجه زندگی مشترکشان گرفتار سردی شده. اللا که در نشریهای مشغول به کار است، باید کتابی نوشتهی “عزیز زاهارا” را ویراستاری کند. با خواندن این کتاب، اللا کم کم جذب شخصیت نویسندهی آن می شود و ایمیلی برای او می فرستد…
محصولات مرتبط: معجزه شکرگزاری
خلاصه کتاب ملت عشق
داستان دوم، قصهی کهن و همواره تازهی شمس و مولاناست. شمسِ همیشه پریشان از شهری به شهر دیگر می رود تا بلکه جایی آرام گیرد. در نهایت، به قونیه می رسد و با مولانا دیدار می کند. مولانا پیش از دیدار با شمس، معلم علوم دینی بود و در مساجد در همین باره، سخنرانی می کرد. شمس، زندگی و روح مولانا را دگرگون می کند و آن کسی را از او می سازد که امروزه همهی جهان او را می شناسند. اما این دوستی مایهی حسد و تنگنظری کسان بسیاری بود.
داستان دوم، راویهای مختلفی دارد. از جمله مولانا، شمس، همسر و دختر مولانا، شاگرد و کاتب آثار مولانا. دو داستان، در جایی از کتاب به هم میرسند و اللا و عزیز، به مولانا و شمس که قرنها پیش زیستهاند، گره می خورند.
الیف شافاک نویسنده رمان ملت عشق
«ملت عشق» با عنوان اصلی «چهل قانون عشق»، در ترکیه بیش از پانصد بار تجدید چاپ شده و ترجمهی فارسی این رمان نیز در بازار کتاب ایران، یکی از پرفروشترین هاست. از الیف شافاک آثار دیگری همچون «سه دختر حوا»، «من و استادم» و «شیر سیاه» نیز به فارسی ترجمه شده است. ملت عشق نوشتهی الیف شافاک، توسط ارسلان فصیحی به فارسی ترجمه و توسط نشر ققنوس چاپ شده است.
جملاتی زیبا از متن کتاب ملت عشق
«اگر یکی را که دوستش داری از دست بدهی، بخشی از وجودت همراه با او از دست می رود. مانند خانهای متروکه اسیر تنهاییای تلخ می شود؛ ناقص میمانی. خلاء محبوب از دست رفته را همچون رازی در درونت حفظ می کنی. چنان زخمی ست که با گذشت زمان، هر قدر هم طولانی، باز تسکین نمییابد. چنان زخمی ست که حتی زمانی که خوب شود، باز خونچکان است. گمان می کنی که دیگر هیچگاه نخواهی خندید، سبک نخواهی شد. زندگیات به کورمال کورمال رفتن در تاریکی شبیه می شود. بی آنکه پیش رویت را ببینی، بیآنکه جهت را بدانی، فقط زمان حال را نجات می دهی.»
«از زیادهروی بپرهیز. صوفی نه افراط می کند و نه تفریط. صوفی همیشه میانه را برمی گزیند.»
آیا این بررسی برای شما مفید بود
هنوز بررسیای ثبت نشده است.
برای ارسال دیدگاه، وارد حساب کاربری خود شوید وارد حساب کاربردی شوید