نقد و بررسی
مونیخ به افق تهران (سفر نامه ی آلمان)
مونیخ به افق تهران سفرنامه ای است به دلِ کشور آلمان که توسط مهدی حجوانی در سال 1396 نوشته شده و نشر افق در سال 1398 برای اولین بار آن را منتشر کرده است. مهدی حجوانی نویسنده، مترجم و پژوهشگر معاصر ایرانی است که بیشتر به دلیل آثارش در حوزهی ادبیات کودک و نوجوان شناخته میشود. حجوانی همچنین از سال 1369 تا سال 1393 به عنوان سرویراستار در نشر افق مشغول به کار بوده است.
مهدی حجوانی مدرک دکترا در رشتهی پژوهش هنری دارد و همین امر موجب شده است که در آثارش (به ویژه در حوزه کودک و نوجوان) شاهد ترکیب زیباشناسی و هنر با داستانپردازی باشیم. در نوشتههای او میتوان لطافت منحصر به فرد دیدگاه هنری او را در توصیفات و تحلیلهایش مشاهده کرد. حجوانی به گفتهی خودش 6 بار به آلمان مسافرت کرده است؛ 3 بار برای بازدید از نمایشگاه کتاب فرانکفورت، 1 بار برای بازدید از برادرش و 2 بار برای استفاده از فرصت مطالعاتی در کتابخانهی بینالمللی نسل جوان مونیخ در سالهای 2005 و 2008.
کتاب حاضر نیز حاصل یادداشتهای نویسنده از تحربیاتش در دو سفر مطالعاتی سال 2005 و 2008 اش است. گرچه حجوانی کوشیده است تا نگاهی دقیق و منصفانه به مردم و کشور آلمان داشته باشد، اما کتاب او قالب علمی و آماری ندارد و در واقع خاطراتی است که به زبان صمیمی و دلنشین و در قالبی بسیار نزدیک به داستان، نوشته شده است.
کتاب از 2 بخشِ سفر اول (2005) و سفر دوم (2008) و 46 فصل تشکیل شده است. در سفر اول طی 23 فصل روایت جالب حجوانی را میخوانیم که ابتدا دغدغهی انگلیسی حرف زدن را با آلمانیها داشته است. در ادامه پس از آشنایی اولیهاش با کتابخانه از فضای فکری مناسب کارکنان آنجا و دید خوب آن ها از محققان ایرانی (بر خلاف دید بد نسبت به محققان چینی) میگوید و سپس از علاقهاش به فوتبال و مشاهدهی بازی فوتبال تیم بایرن مونیخ در استادیوم مونیخ نقل میکند.
از زیباترین قسمتهای سفر اول، چالشِ بازدید از مدرسهای در آلمان برای حجوانی است که میخواهد برای کلاسی از دانشآموزان 12 تا 15 سالهی آنجا قصهای از مولوی را بازگو کند. در 23 فصل بعدی، حجوانی خاطرات سفر دومش (2008) را بازگو میکند. حجوانی اولین نکتهای که در سفر دومش برایش جالب توجه و نوشتن است، سکوت زیاد خردسالان آلمانی در کوچه و خیابان است و تصمیم میگیرد مقالهای تحلیلی در باب تفاوت خردسالان ایرانی و آلمانی بنویسد. او در ادامه به توصیف از کنسرت و دخترکی ویالون زن، جشنوارهی بارانی، تب جام ملتهای اروپا، اپرا و حتی شله زرد آلمانی روایت میکند!
از جمله آثار مهدی حجوانی میتوان به ترجمهی کتاب درآمدی بر رویکردهای زیبایی شناختی به ادبیات کودک از ماریا نیکولایوا (کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان) و یک آسمان خبر (نشر افق)، اشاره کرد.
در بخش هایی از این کتاب می خوانیم:
«یادم نمیآید اینجا یک روز باران نیامده باشد. البته امروز آفتاب خوبی درآمده و هوا گرم است، ولی باران کم و بیش میبارد. انگار باران از آسمان مثل مهمانی ناخوانده سر نمیرسد، بلکه میزبانی است که از زمین میجوشد و همیشه حضور دارد. اصولاً نه ترافیک درست میکند و نه ناراحت کننده است. اینجا باران مثل خاک است در شهرهای کویری ایران.»
«امروزه دیگر ملیّت کمتر مطرح میشود و در عوض روی جمعیت و اجتماع تأکید میشود؛ یعنی مهم این است که کسانی از چهار گوشهی دنیا دور هم جمع شوند و بتوانند جمعیتی را تشکیل بدهند و با هم درست زندگی کنند. شاید جمعیت را به این علت به ملیت ترجیح میدهند که ملیت خارج از ارادهی ما شکل میگیرد، اما جمعیت را خودمان با قصد و انتخاب شکل میدهیم. در نهایت به این نتیجه میرسم که خوشبختترین آدمها کسانی هستند که جمعیتشان همان ملیتشان است و از این نظر من آدم خوشبختی نیستم.»
«زبان، دنبال کوتهترین و روشنترین راه برای رساندن منظوری واحد است. اما ادبیات دنبال زیباییآفرینی و تنوع معانی است. من چون فارسی زیاد ویرایش کردهام و چشمم به قول کسانی که متنهای حروف چینی شده را تصحیح میکنند، "چشم تصحیح" است، توقعم از زبان، توقعی ادبیاتی است.»
مفید بود؟
0
0
بیشتر
کمتر