نحسی ستاره های بخت ما
نحسی ستاره های بخت ما در یک نگاه
:- پرفروشترین کتاب نیویورک تایمز
- کتاب سال مجلهی TIME
- فروش بیش از ده میلیون نسخه
- بهترین داستان عاشقانهی دههی اخیر
نحسی ستاره های بخت ما
کتاب نحسی ستارههای بخت ما با شرح حالی از وضعیت «هزل» دختری شانزدهساله از زبان خودش آغاز میشود. شرح حالی که تایید کنندهی صد درصدی افسردگی بالینی است. «هزل» میگوید که به ندرت از خانه بیرون میرود و زمان زیادی را در تخت خواب میگذراند. یک کتاب را بارها و بارها میخواند. کم خوراک شده و قسمت عمدهی روزش را به مرگ فکر میکند. اما این افسردگی فقط یکی از عوارض جانبی سرطانی بود که «هزل» با آن دست و پنجه نرم میکرد.
به تجویز پزشکش علاوه بر مصرف دارو موظف شد در یک گروه حمایتی که همهی اعضایش دچار سرطان بودند، شرکت کند. این گروه حمایتی برای «هزل» چندان جذاب نبود و به اجبار در آن شرکت میکرد اما در یکی از روزها پسری به گروه اضافه شد که نامش «آگوستوس»، سنش هفده سال و سرطانش، سرطان استخوان بود.
همان نگاه معروف در اولین دیدار، آغازگر ارتباط «هزل» و «آگوستوس» شد اما در ادامه این رابطه شکل عمیقتری به خود گرفت و قصهی آن دو در لحظات بسیار سخت بیماری بعلاوهی عشق در این کتاب نوشته شد. نحسی ستارههای بخت ما بیپرده عشق را در اوج روزهای ناامیدی و مرگآلود توصیف میکند. قصهی عاشقانهای که کاملاً منحصر به فرد است و در ذهن مخاطب حک میشود.
نحسی ستارههای بخت ما اولین بار در ژانویه ۲۰۱۲ چاپ شد و در هفتهی اول انتشار در لیست پرفروش ترینهای نیویورک تایمز قرار گرفت و بیش از ده میلیون نسخه از آن به فروش رسید. سال ۲۰۱۴ فیلمی با همین نام بر اساس این کتاب ساخته شد. این رمان نوشته جان گرین، توسط آرمان آیت اللهی ترجمه شده و در نشر آموت به چاپ رسیده است.
در بخش هایی از این کتاب می خوانیم:
«چشمانش بسته بود. کلی لوله به او وصل بود. ولی دستش هنوز دستش بود، هنوز گرم بود و لاک ناخنهایش آبی پررنگی بود که به مشکی میزد و من فقط دستش را گرفتم و سعی کردم دنیای بدون ما را تصور کنم و برای یک لحظه آن قدر آدم خوبی بودم که امیدوار باشم او بمیرد تا هیچ وقت نفهمد که من هم رفتنی ام. ولی بعد خواستم زمان بیشتری داشته باشیم تا بتوانیم عاشق شویم. آرزوی من برآورده شد، فکر کنم. آسیبم را به دنیا زدم.»
«در این دنیا، آدم نمیتواند انتخاب کند که به او آسیب رسانده بشود یا نه، ولی تا حدودی میتواند این انتخاب را بکند که چه کسی این آسیب را به او بزند. من از انتخابم راضی ام. امیدوارم او هم از انتخابش راضی باشد.»
«بعضی وقتها یک کتاب را میخوانی و آن قدر تو را از یک جور ذوق عجیب و غریب نجات بخش پر میکند که به این عقیده میرسی که تنها راه بهبود جهان از هم گسیخته، این است که همهی انسانها آن کتاب را بخوانند.»
نحسی ستاره های بخت ما
انتشارات آموت
جان گرین
آرمان آیت اللهی
بزرگسال
درام, رمانتیک (عاشقانه)
رئالیسم
رقعی
1399
320
16
تک جلدی
9786003840072
امریکا