نقد و بررسی
هستی و نیستی
«پرفروشترین کتاب فلسفه در فرانسهی سده بیستم»، «مهمترین اثر فلسفی ژان پل سارتر به گفتهی بسیاری از منتقدان» و «یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین آثار فلسفهی هستی و اگزیستانسیالیسم (اصالت وجود یا وجودگرایی) در اروپا» تنها برخی از القاب نسبت داده شده به این شاهکار بزرگِ سارتر است. ژان پل سارتر، نویسنده، فیلسوف و فعال سیاسی مشهور فرانسوی، هستی و نیستی را برای اولین بار در 1943 منتشر کرد.
این کتاب به همراه دیگر آثار فلسفی او، سارتر را به یکی از پایهگذاران و موثرترین افراد در ساخت فلسفه اگزیستانسیالیسم تبدیل کرد و همچنین، این آثار تاثیر شگرفی بر جامعهشناسی، تئوری نقد و مطالعه ادبیات در دنیای مدرن داشته است. سارتر به دلیل نوشتن آثار فسلفی بزرگ، مانند همین کتاب، و آثار ادبی شاهکارش، مانند رمان تهوع، نمایشنامه دوزخ و …، موفق به دریافت جایزه نوبل ادبیات سال 1964 شد؛ اما هرگز آن را نپذیرفت.
سارتر همیشه معتقد بود که نویسنده باید تعهد به انسانیت را هم در نوشتههایش و هم در دنیای واقعی، بروز دهد و به هر کدام به صورت جداگانه بسنده نکند؛ به همین دلیل نیز در همهی آثار داستانی و نمایشی او ردپای فلسفهی این کتاب، کاملاً قابل مشاهده است.
هستی و نیستی رابطهی مستقیمی با شاهکار هایدگر دارد. سارتر از دو نکته در کتاب هستی و زمان هایدگر تاثیر گرفته بود. یکی اهمیت بنیادین مفهوم هستی در فلسفه، و دیگری اهمیت تحلیل دازاین (هستیشناسانه). کتاب به 4 بخش اصلی و 10 فصل تقسیم شده است: بخشها: 1) مسئلهی نیستی 2) هستی برای خود 3) برای دیگری 4) داشتن، کردن، بودن
عنوان فرعی این کتاب بیانگر خلاصهی محتوای آن است: «رسالهای دربارهی هستیشناسی پدیدارشناسانه». احتمالاً با نام فرعیِ این کتاب کمی گیج شدهاید یا اصطلاحات آن را تخصصی در نظر گرفتید، تا حد زیادی حق دارید؛ این کتاب سارتر کتابی تخصصی و تا حدی سختخوان است. اما او در این کتاب با استفاده از مثالهای بسیاری از زندگیِ روزمره از بار سختی آن کاسته است و دریچهای به اعماق آگاهیبخشِ داغترین فلسفهی عصر حاضر گشوده است.
همچنین، خواندن کتاب «اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر» از سارتر با ترجمهی مصطفی رحیمی (نشر نیلوفر) قبل از خواندن این کتاب توصیه میشود؛ زیرا کتابی است که خلاصهی نظام فلسفی هستی و نیستی را، با زبانی بسیار ساده، در خود جای داده است. کتابهای «اسطوره سیزیف» و «عصیانگر» از آلبر کامو نیز از دیگر آثار فلسفی ترجمه شده توسط مهستی بحرینی هستند که توسط نشر نیلوفر منتشر شدهاند.
در بخش هایی از این کتاب می خوانیم:
«پژوهشهایمان ما را به قلب هستی رهنمون شدند. اما در عین حال، به بنبست انجامیدند چون نتوانستیم رابطهای میان دو حوزهی هستیای که کشف کردهایم، برقرار کنیم. شاید به این علت که دیدگاهی نامناسب برای این بررسی برگزیده بودیم. دکارت نیز هنگامی که میخواست به روابط میان روح و جسم بپردازد، با چنین مشکلی رو به رو شد.»
«انکار ما را به آزادی حواله داده، آزادی به سوءنیت و سوءنیت به هستیِ آگاهی که لازمهی امکان سوءنیت است.»
«داشتن، کردن و بودن مقولات اساسی واقعیت انسانی است؛ همهی رفتارهای بشر در ذیل آنها میگنجد. برای مثال شناختن، وجهی از داشتن است.»
مفید بود؟
1
0
بیشتر
کمتر